تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

نسخه‌ی کامل: سوال ۱۰ : کارهایی می توانیم جهت پیاده کردن اصول این سنت در فعالیت های خدماتی مان انجا
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سوال ۱۰ : کارهایی می توانیم جهت پیاده کردن اصول این سنت در فعالیت های خدماتی مان انجام دهیم؟ چه کارهایی می توانیم جهت خدمات رسانی بهتر انجام دهیم؟
بیان احساس و نوشتن ترازنامه قبل از انجام خدمت ها تا تاثیری بر نحوه پیام رسانی من نداشته باشد توجه به نوع خدمت
و تمرکز بر ماهیت پیام و تمرین در انجام صادقانه و خالصانه و فروتنانه و روشن بینانه خدمت نه پیاده کردن غرایض و
پایین آوردن شخصی برای باا بردن خودمان یا استفاده از شخصیت هایی برای انجام ندادن سهم منصفانه مان در خدمت و
اینکه بهتر است خدمات به طور شفاف اجرا شوند و بدون حاشیه سازی خدمت کنیم و بدون استفاده از گروه یا اعضای
شناخته شده ای خدمت کنیم چون اصول تحت هر شرایطی به شخصیت ها ارجعیت دارد و اتحاد ما و انسجام ما با رعایت
گمنامی و تاش مضاعف و احترام به وجدان گروه و تصمیماتی که در نوع انجام خدمت میگیریم به رشد و بقای انجمن
و رساندن پیام به معتادی که در حال عذاب است کمک میکند هر چه خدمات اصولی تر بر گزار شود انجمن جاذبه
بیشتری دارد و بهبودی شخصی و بهبودی گروهی یهتر و تاثیر گزار تر انجام میپذیرد و خدمتگزار با اشتیاق بیشتری
خدمت میکند و با آرامش بیشتری از خدمت کناره میگیرد زیرا دیگر حکومتی وجود ندارد و اصل گردش و چرخش با
رعایت ترجیح اصول به شخصیت و نوع خدمت و شخص خدمت گزار انجام میپذیرد الویت اول و اخرمان هدف انجمن
باشد، الگوی مناسبی باشیم برای جذب اعضا به خدمات، در دسترس بودن خدمات ، مشورت گرفتن ، دانستن اینکه چرا
و به چه کسانی خدمت میکنیم، طبقه بندی خدماتی نداشتن، دیدن همه اعضا به چشم اتحادی و با حس همسانی، افراط
نکردن در خدمات، بموقع خدمت کردن، اجازه رشد به دیگر اعضا دادن، دانستن حیطه و شرح وظایف، اعتماد به نیروی
برتر ، مرتب و منظم بودن خدماتی، اترتباط مرتب و منظم و منسجم با اعضا، استفاده از تجربیات گذشتگان، رعایت سنتها
در خدمات، و و و .
بسیاری از ما به دلیل کشمکش هایی  که از درون خودمان سرچشمه می بافتند تا پیش از آمدن به جلسات معتادان گمنام هرگز طعم یک دوستی پایدار را نچشیده بودیم و اگر منصفانه بیاندیشیم ،  متوجه خواهیم شد که جدال درونی ما نه تنها عامل اصلی شروع جروبحث با رفقا بود ،  بلکه باعث می شد که بعداً نیز حاضر به کوتاه آمدن و حل مشکلی که بوجود آورده بودیم ، نباشیم . ذهنیت بسیاری از ما چنین بود که دوستی پابرجا و درازمدت باعث آزار و دردسرمان خواهد شد و با همین عقیده پیش از اینکه روابطمان با مردم ریشه پیدا کند ، خودمان ترتیبی می دادیم که به هم بخورند .

"چگونگے عملکرد"