۱۳۹۹/۴/۲۹، ۰۸:۲۴ صبح
سوال 38:در چه کاری اشتباه کردم ؟ اگر می توانستم آن کار را دوباره انجام دهم ، چگونه رفتار می کردم ؟ دفعه بعد چطور می توانم بهتر عمل کنم ؟
سوال 38:در چه کاری اشتباه کردم ؟ اگر می توانستم آن کار را دوباره انجام دهم ، چگونه رف
|
|||||||||
۱۳۹۹/۴/۲۹، ۰۸:۲۴ صبح
سوال 38:در چه کاری اشتباه کردم ؟ اگر می توانستم آن کار را دوباره انجام دهم ، چگونه رفتار می کردم ؟ دفعه بعد چطور می توانم بهتر عمل کنم ؟
۱۳۹۹/۴/۲۹، ۰۹:۴۱ صبح
تمامی روابطمان را مورد بررسی قرار
می دهیم . تغییر رفتار بر مبنای الگوهای مثبت روحانی حاصل از قدم ها . وقتی ما تراز خود را می نویسیم به کمک راهنما متوجه نقش خود و چگونگی ایفای آن می شویم و چون نتیجه می گیریم که در قسمتی از نقش خود از بعضی از نقایص مان استفاده کرده ایم ، متوجه اشتباه خود شده و با توجه به اصل روحانی تمایل تصمیم می گیریم که منبعد از آن نقص استفاده نکرده و سعی در استفاده از فضائل خود خواهیم کرد.
۱۴۰۰/۱/۲۱، ۰۶:۴۲ عصر
سلام
دوستان منظوراین سئوال این است که آیاتاحالا درکاری که اشتباه کرده ام شده که بگویم این کارادوباره انجام دهم ودوباره به اشتباهم مرورکنم تاازاشتباهاتم تجربه بگیرم وبرای انجام دوباره آن راه درست راپیداکنم یعنی بایدبرای اشتباهاتی که خواسته وناخواسته مرتکب میشوم وقت بگذارم وبه انها فکرکنم اینکه بگویم دیگران کارایااشتباه راانجام نخواهم داددرست نیست بلکه بایدراه درست انجام دادن آن اشتباه راپیداکنم
۱۴۰۱/۶/۱۰، ۰۹:۲۸ صبح
سوال 38:در چه کاری اشتباه کردم ؟ اگر می توانستم آن کار را دوباره انجام دهم ، چگونه رفتار می کردم ؟ دفعه بعد چطور می توانم بهتر عمل کنم ؟
( قدم ۱۰ قسمت ترازنامه) اگر من قرار بود دیگه برای همیشه اشتباه نکنم که دیگه چرا قدم ده را جلو روی من گذاشتن ، پس من یک انسانم و اشتباه میکنم اما مهم اینه که اشتباه تکراری نکنم. من به کمک تراز سعی میکنم اشتباهات ۲۴ساعت گذشته خود را پیدا کنم و قبل اینکه به مشکل اصلی زندگی من تبدیل بشوند و یا قدرت بگیرند ،من آنها را برطرف کنم. من در۲۴ساعت گذشته در برخوردبایکی ازهمدردانم اشتباه کردم ، که به کمک همین تراز سریع به اشتباهم پی بردم و اشتباهم ادامه دار نشد و رفتم از آن شخصی دلجویی کردم و اینجوری احساسم به حال خرابی ،رنجش،حقارت،شرم و خجالت ...خطم نشـد.
۱۴۰۱/۱۱/۱۶، ۰۲:۱۲ عصر
امروزبخاطرکارمغازه کارمهمتری رارهاکردم ک اشتباه بود
اگرزمان بودکارواجب راکه تقسیم میراث بودانتخواب میکردم بدون کینه ولج بازی | |||||||||
|