امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 5: آیا مواقعی در بهبودی من بوده که در اشتباه باشم ، اما در چند وقت بعد از آن آگا
#1
" درست و غلط "




سوال 5: آیا مواقعی در بهبودی من بوده که در اشتباه باشم ، اما در چند وقت بعد از آن آگاه نباشم ؟ آنها چه بودند ؟ 
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، Nazer 5 ، حـمـیـد ، محمدمهدی ۱۲ ، ssaeedg ، ناظر9 ، ناظر14
#2
_بله،متاسفانه مواقعی که بامرض وبیماریم زندگی میکنم ودریچه افکارم بسته میشودوخودم رامحق وحق بجانب میدانم ودچاراحساس دانایی وتوانایی میشوم این اتفاق برایم میفتدبرای مثال: درجاهایی که نبایدباشم میبودم،وکارهایی راکه نبایدمیکردم انجام میدادم،روابطی که نبایداصلا صورت میگرفت واززیربنا نادرست وپراز توقعات نابجابودولذت طلبی وشهوترانی درآن موج میزدصورت میگرفت،ورابطه هایی که بایدتقویت میشد مانند روابط خانوادگی ودوستی هایمان، که متاسفانه بیمارگونه وبدون مسئولیت رهامیشد، بی رویه پول خرج میکردم واصلأبفکر برنامه ریزی نبودم اما امروز متوجه شده ام که بایدحتما پس انداز هم داشته باشم.
درمشارکتهایم احساسات دوستانم را بالاوپایین میکردم وحرفهای قشنگ وغیرت برانگیزمیزدم تاسبدسنت7 پر از پول شود،بصورت روزانه ترازنمیگرفتم واگرهم میگرفتم زورم میامدبرای راهنمایم بخوانم ارتباط مرتبی هم باراهنمام نداشتم،مشورت نمیکردم وبا کله بیمارخودم تصمیم میگرفتم بر روی خواسته هایم پافشاری میکردم وبه حرف دیگران گوش نمیدادم ومشتری دائم لذتهای زودگذر وکلوپ بازیهابودم، که خودش بازهم باعث بروزمشکلات دیگری برایم میشد.واشتباهات دیگری مانند:
درانکاربودن واقرارنکردن،ماسک زدن ومشارکتهای صادقانه نکردن،خیلی از اوقات مظلوم نمایی کردن،خدمتهای بیمارگونه کردن، تحمیل عقایدم باجملات زیباوقیافه حق بجانب،اقرارنکردن به نواقصم که باعث تکرار اشتباهاتم وبیخبرماندن ازرفتارها واعمال ناسالمم میشد،نقش قربانی را بازی کردن تابه هدفم برسم،خودآزاری کردن بخاطرنپذیرفتن حقایق موجود زندگیم.
که فقط نوشتن ترازنامه ومداومت در نوشتن آن،تماس مرتب باراهنمام، مشارکت صادقانه، حضورمنظم درجلسات وتماس بادوستان بهبودی،ومشورت ودرآوردن زیربنای ترازنامه هایم باکمک راهنمایم توانست کمکم کندتابتوانم بعدازمدتهااز این اشتباهات خارج شده ورهاشوم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، Nazer 5 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9 ، ناظر14
#3
مواقعی وجود  دارد که بدون اینکه خودم  متوجه باشم  بر اثر عدم آگاهی
و مشورت نکردن دچار اشتباه شده ام 
و یا دراثرانکار، واقعیت ها راکنار زده ام
وبا بیماریم همراه شده ام وبیماریم به من اجازه نمی دهد که متوجه اشتباهاتم شوم و پس از مدتها درد و آشفتگی که در زندگیم به وجود می آید مرا متوجه آن اشتباهات می کند، ولی با نوشتن ترازنامه قدم  دهم  پی به  اشتباهات  و
تاثیرات رفتارهای  ناسالم خودم برده و می توانم آنها را اصلاح کنم.

همچنین نوشتن ترازنامه  باعث می شود که از زاویه  بهتری به زندگی نگاه کنم ، به راهنمایم وصل باشم و اجازه  ندهم که الگوهای رفتاری غلط وباورهای مخرب درگوشه ای ازوجودمان پنهان شوند وزندگی ما را تحت تاثیر خودشان
قراردهند.

مثل کنترل رهجو ، موبایل بازی ، تماشای فیلم های نامناسب ، رفتن به جاهایی که جای من نیست.
پاسخ
 سپاس شده توسط Nazer 5 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9 ، ناظر14
#4
بله بطور مثال در مورد دیگر اعضا و سرعت بهبودی و بیماری آنها و همینطور عجله ایی که خودم برای بهبودی داشتم و تصور میکردم زودی همچی را درست کنم و یا بلعکس فکر میکردم باید باری به هر جهت باشم و هرچه پیش آید خوش آید مهم نیست همینطور در مورد روابطم و انحرافات فکری که داشتم هم و یا قضاوتهایی که کردم و بعدا به مرور فهمیدم که سخت در اشتباه بوده ام مرور زمان مشکل را حل کرد و درک کردم که من هم اشتباه میکنم و هیچ چیز قطعی و ابدی وجود ندارد و تغییر زمان درس های زیادی به من داد یک نمونه ضامن یک دوست شدم که وام هایش را پرداخت نکرد و از حقوق من کم میشود با او صحبت کردم اما فقط خشک و خالی گفت که حل میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، Nazer 5 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9 ، ناظر14
#5
بعضی از اشتباهات ما براثر نا آگاه است نمی دانم که این عمل چه زیانهایی به خودمان یا دیگران می زند و به مرور زمان و با گرفتن تراز مکرر متوجه ایرادات و اشتباهات خود می شوم .ولی خیلی از اشتباهات را می دانم که اشتباه است ولی وقتی پای احساسات مثل احساس ترس و یاخشم و یا تایید طلبی و یا احسلاس خود بزرگ بینی و یا شهوت و....در بین باشد به صورت تکراری و اجباری اشتباهات را انجام می دهیم و آگاهی باعث ایجاد درد می شود که همین درد به مرور زمان باعث تغییر میشود.
پاسخ
 سپاس شده توسط عباس23 ، Nazer 5 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9 ، ناظر14
#6
بعضی مواقع بدون ارزیابی خود رفتاری را با رها وبارها تکرار می کردم وانتظار نتیجه ای متفاوت داشتم . معمولا چون ترازنامه وارزیابی خود را نمی دانستم این عدم اگاهی باعث ماندن من در شرایطی می شد که در ان بستر ارتکاب اشتباه را برایم فراهم می کرد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر9 ، ناظر14
#7
سلام
در زمانی که بیماری ام فعال باشد و ارتباط با راهنما در حد حال و احوال باشد و قدم ها را چند روزی نباشد برای اجرای اصول لنگ میزنم.در ساختار خدماتی شروع به اشکال گرفتن می کنم. در گروه نصیحت می کنم و در مواقعی پاسخ تماس رهجور را نمی دهم...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر14
#8
بله بارها این اتفاق افتاده، بخاطر عدم آگاهی از رفتار وعملکردم، وعدم تناسب واعتدال در نگاهم از دنیای اطرافم، ضمن اینکه در اون لحظات در چرخه بیماری وخودمحوری گیر کرده ام روزنه افکارم بسته وهیچکس وهیچ چیز را نمیبینم، ولی وقتی از ان موقعییت فاصله میگیرم وکمی زمان روی اون قضیه میگذرد، افکارم باز میشود وشروع به تفکر، تعقل، وتحلیل اتفاقی که افتاد می‌افتم وچون تمایل به تغییر دارم لز کار خود پشیمان وبه فکر جبران خسارت می افتم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر12 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، omed44 ، سالار44 ، فریبرز۶۵ ، حمید65 ، حسین یاری ، رسول۴۴ ، ناظر14
#9
باسلام ودرودوادب واحترام

محسن معتاد


بله

متاسفانه مواقعی که بامرض وبیماریم زندگی می کنم،،،،
ودریچه افکارم بسته می شود،،،
وخودم رامحق وحق به جانب می دانم،،،
ودچاراحساس دانایی وتوانایی می شوم این اتفاق برایم می افتد،،،
*برای مثال:::**
درجاهایی که نبایدباشم می بودم،،،،وکارهایی راکه نبایدمی کردم انجام میدادم،،،،روابطی که نبایداصلا صورت می گرفت واززیربنا نادرست وپراز توقعات نابه جابودولذت طلبی وشهوترانی درآن موج می زدصورت می گرفت،،،،،
ورابطه هایی که بایدتقویت می شد مانند::: روابط خانوادگی ودوستی هایمان،،،،که متاسفانه بیمارگونه وبدون مسئولیت رهامی شد،،،، بی رویه پول خرج می کردم واصلأبه فکر برنامه ریزی نبودم،،،
اما امروز متوجه شده ام که بایدحتما پس انداز هم داشته باشم..

درمشارکتهایم احساسات دوستانم را بالاوپایین می کردم ،،،وحرفهای قشنگ وغیرت برانگیزمی زدم تاسبدسنت هفتم پر از پول شود،،،،به صورت روزانه ترازنمی گرفتم واگرهم می گرفتم زورم می آمدبرای راهنمایم بخوانم،،، ارتباط مرتبی هم باراهنمایم نداشتم،،،،مشورت نمی کردم وبا کله بیمارخودم تصمیم می گرفتم،،، بر روی خواسته هایم پافشاری می کردم،،، وبه حرف دیگران گوش نمی دادم،،، ومشتری دائم لذتهای زودگذر وکلوپ بازیهابودم،،،، که خودش بازهم باعث بروزمشکلات دیگری برایم می شد..

واشتباهات دیگری مانند:::
درانکاربودن واقرارنکردن،،،،ماسک زدن ومشارکتهای صادقانه نکردن،،،،خیلی از اوقات مظلوم نمایی کردن،،،،خدمتهای بیمارگونه کردن،،،، تحمیل عقایدم باجملات زیباوقیافه حق به جانب،،،،اقرارنکردن به نواقصم که باعث تکرار اشتباهاتم وبی خبرماندن ازرفتارها واعمال ناسالمم می شد،،،،نقش قربانی را بازی کردن تابه هدفم برسم،،،،خودآزاری کردن به خاطرنپذیرفتن حقایق موجودزندگیم...
که فقط نوشتن ترازنامه ومداومت در نوشتن آن،،،،تماس مرتب باراهنمایم،،،، مشارکت صادقانه،،،، حضورمنظم درجلسات وتماس بادوستان بهبودی،،،،،ومشورت ودرآوردن زیربنای ترازنامه هایم باکمک راهنمایم توانست کمکم کندتابتوانم بعدازمدتهااز این اشتباهات خارج شده ورهاشوم..*

باعرض سلام

محسن معتاد

مواقعی وجود  دارد که بدون اینکه خودم  متوجه باشم  بر اثر عدم آگاهی و مشورت نکردن دچار اشتباه شده ام ،،،و یا دراثرانکار، واقعیت ها راکنار زده ام وبا بیماریم همراه شده ام وبیماریم به من اجازه نمی دهد که متوجه اشتباهاتم شوم و پس از مدتها درد و آشفتگی که در زندگیم به وجود می آید مرا متوجه آن اشتباهات می کند،،،
ولی با نوشتن ترازنامه قدم  دهم  پی به  اشتباهات  وتاثیرات رفتارهای  ناسالم خودم برده و می توانم آنها را اصلاح کنم.

**همچنین نوشتن ترازنامه  باعث می شود که از زاویه  بهتری به زندگی نگاه کنم ، به راهنمایم وصل باشم و اجازه  ندهم که الگوهای رفتاری غلط وباورهای مخرب درگوشه ای ازوجودمان پنهان شوند وزندگی ما را تحت تاثیر خودشان
قراردهند..**

مثل:::کنترل رهجو ،،،،موبایل بازی ،،،، تماشای فیلم های نامناسب ،،،، رفتن به جاهایی که جای من نیست..

*باسلام ودرودوادب واحترام*

*محسن معتاد*

*همیشه در همین حالت هستیم چرا که هر وقت به جایی می رویم ،*
*متوجه خطا و اشتباهات قبل خود می شویم و شاید ، اکنون یکسری اشتباهات مرتکب می شویم که از چگونگی آنها مطلع نباشیم ، ولی در آینده به وجود آنها پی ببریم .*

*مثلا:::*
*از دیگران توقع درک شدن داشتیم و منتظر بودیم که به نحوی در خدمت ما باشند و خواسته هایمان را اجابت کنند .*

*واین کاملا اشتباه بوده واکنون که درمسیربهبودی هستیم متوجه خیلی ازاشتباهاتمان توسط کارکردقدمهاخواهیم شد...*
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#10
سلام

- بله
 من در مقابل افکارم عاجز هستم .من گاها نمی دانم که بر اساس بیماری ام دارم تصمیم می گیرم وبعد از مدتی راهنما من را متوجه اشتباهاتم می نماید...
پاسخ
 سپاس شده توسط صادق.ف ، ناظر14
#11
بله افکارواحساسات وباورهای اعتیادی من
مثل تارعنکبوت خیلی زودذهن وزندگیم 
رادربرمیگیردگاهی فضولی وکنترل حال درهرضمینه ای
زندگیم رافرامیگیره واین رادرست واصولی میدانم
من زیادسخت گیرمیشم ولی ترازنامه مرابخود
میاوردکه جدی باشم ن سخت گیر
انعطافدپدیرباشم وتمرکزم روی تودباشد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#12
بله خیلی زیادمدتی طولانی تمام کارهاروخودم بتنهایی انجام میدادم
منظورکارهای منزله خریدکاروهرچه بودبعدازمدتهامتوجه شدم
بچه هایم اصلانسبت به مسیولیت چیزی نفهمیده اند
وبنوعیداماده خوری میکنند
دربرنامه تاچندوقت قبل هرکاری داشتم بخاطررهجووتازه
واردزمین میزاشتم ومیرفتم اماالان میدونم این کاریست
کاملاغلط
درکارتمام روزهارابدون تعطیلی ازصبح تاشب یکسره
کارمیکردم تازه فهمیدم خب من به تفریح وورزش
ومسافرتم نیازدارمو.....
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#13
بله باورهاواعتقادات مخرب انگاردرونم ریشه دوانده اندواینکه انکاروخودمحوری درمن بسیارشدیداست گاهی ناخواسته درگیردلسوزی خشم طمع حتی حمایت ناسالم ومسایل دیگه میشم ویاکاری یاحرفی میزنم ک متوجهش نیستم وبعداطی شرایطی میفهمم کارم اشتباه بوده روابطی ک درابتدابنطرتوب وعالیندولی اینطورنیست وبمرورزمان متوجه ان میشوم حتی خدمات افراطی کارافراطی وهرچیزی ک درابتدامتوجهش نیستم وبمروربامشارکت اقرارونوشتن ترازنامه خصوصاترازقدم دهم متوجه ان میشوم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر۱۶ ، ناظر14
#14
یکی از اولین چیزهایی که در معتادان گمنام باید یاد بگیریم این است که اگر مصرف کنیم بازنده میشیم و همینطور می آموزیم که اگر بتوانیم از انجام کارهایی که باعث زجرمان می شواجتناب کنیم درد کمتری را تجربه خواهیم کرد ،مفهوم ادامه روزانه ترازنامه شخصی این است که ما عادت می کنیم خودمان ،رفتارمان، دیدگاهمان، و روابط مان را مورد بررسی قرار دهیم.

کتاب پایه،ص 42

پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر۱۶ ، ناظر۴ ، ناظر14
#15
 سلام
  امکان دارد من در خدمات مواقعی که احساس کنم باید دخالت کنم این اتفاق افتاده.
در این مساله اصول قدم دهم به من کمک می کند 
 تا بتوانم تشخیص درست یا غلط را بدهم...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۱۶ ، ناظر۴ ، ناظر9 ، ناظر14
#16
بله هرگاه در اشتباه بودم و در مسیر بهبودی خود محوری میکردم از کسی سرویس نمی گرفتم و نا آگاهانه اشتباهی را انجام می دادم اما مشارکت یک دوست تازه وارد مرا تکان داد با راهنمای خود در مورد اون داستان صحبت کردم و در جلسه اقرار کردم و رها شدم و بصورت یک تجربه روحانی برام گرانبهاست از اون و بعد از مشارکت و اقرار من چندین دوست در جلسه اقرار کردند
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۱۶ ، 5 ساعت پیش">ناظر۳


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان