۱۳۹۸/۱۱/۱۰، ۱۱:۲۷ صبح
من همیشه در خانواده با توقع رفتار میکردم و توقع داشتم که آنها مسائل من را حل کنند در یک هاله ای از توقف و عدم استقلال نیازهای خودم را به آنها نسبت میدادم که بخش اعظمی از اشکالات زندگیام را و حتی بعضی مواقع بیماری اعتیاد را به آنها نسبت میدادم همیشه فکر می کردم که اگر من مشکل دارم مقصر خانواده هستند در طی مسیر قدم ها متوجه شدم که بیماری من از همان کودکی باعث شده که نتوانم رابطه خوبی با خانوادم داشته باشم و این موضوع به مرور زمان برای من یک حالت تدافعی در مقابل خانواده ایجاد کرده بود از آنها سوء استفاده میکردم و به جای کمک کردن به آنها همیشه برای خانواده مشکل درست میکردم امروز هم در بهبودی دست از این توقعات بر نداشتم و فکر می کنم چون مواد مخدر مصرف نمی کنم و دنبال بهبودی هستم آنها باید قدر مرا بیشتر بدانند در نهایت متوجه شدم که گرم ترین و با ثبات ترین کانون برای من خانواده است و اگر دست از توقعات غیر واقع گرایانه خود بردارم می توانم رابطه سالمی با آنها داشته باشم از زندگیم لذت ببرم