۱۳۹۹/۴/۲۵، ۱۲:۵۶ عصر
باور کردن من از آگاهی و شناختی که نسبت به برنامه بدست آوردم شکل گرفت و جمله به این باور رسیدن برای من این مفهوم را دارد که من یک بیمار و دارای نواقص اخلاقی و یک بیماری وسوسه و اجبار هستم و شرکت در جلسات ، کارکرد قدم ، راهنما ، حمایت سبد و تازه وارد و...نقش مهمی در بهبودی من دارند -- بهبودی و برگشت سلام عقل یک فرایند است.
مفهوم جمله به باور رسیدن برای من این مفهوم را دارد که من مادامی که در این برنامه باشم آدم توانای هستم و من با مشورت قادر به انجام هر کاری هستم -- برایم این مفهوم را دارد که منم می توانم در زندگی رشد کنم و...
مفهومش این است که قرار نیست یکباره به چیزی ایمان بیاوریم برای ایمان آوری سلسله مراحلی
وجود دارد ...
این جمله مرا از جنگ با خود دور
می کند این یعنی اینکه سلامت
عقل یک فرایند است نه یک اتفاق.
یعنی اینکه به خود فرصت بدهم و صبور باشم تا شواهد عینی بیشتری در ذهنم ظاهر بشود که به یقین برسم و از یقین به ایمان.
تغییر ممکن است ، رشد امکان دارد ، مقبولیت حتمی است ، امید مایه زندگی ، سختی نمک زندگی ، رشد روحانی قطعی ، پیدا کردن شغل حتمی ، تشکیل خانواده حتمی ، بازگشت سلامت عقل حتمی ، تسلیم یعنی موفقیت.
همه موارد فوق فرآیندی است بنابراین هیچ چیز اتفاقی به وجود نمی آید چه رسد به سلامت عقل.
مفهوم جمله به باور رسیدن برای من این مفهوم را دارد که من مادامی که در این برنامه باشم آدم توانای هستم و من با مشورت قادر به انجام هر کاری هستم -- برایم این مفهوم را دارد که منم می توانم در زندگی رشد کنم و...
مفهومش این است که قرار نیست یکباره به چیزی ایمان بیاوریم برای ایمان آوری سلسله مراحلی
وجود دارد ...
این جمله مرا از جنگ با خود دور
می کند این یعنی اینکه سلامت
عقل یک فرایند است نه یک اتفاق.
یعنی اینکه به خود فرصت بدهم و صبور باشم تا شواهد عینی بیشتری در ذهنم ظاهر بشود که به یقین برسم و از یقین به ایمان.
تغییر ممکن است ، رشد امکان دارد ، مقبولیت حتمی است ، امید مایه زندگی ، سختی نمک زندگی ، رشد روحانی قطعی ، پیدا کردن شغل حتمی ، تشکیل خانواده حتمی ، بازگشت سلامت عقل حتمی ، تسلیم یعنی موفقیت.
همه موارد فوق فرآیندی است بنابراین هیچ چیز اتفاقی به وجود نمی آید چه رسد به سلامت عقل.