۱۴۰۲/۳/۲۶، ۰۸:۱۷ عصر
زنگ زدن به دوست بهبودی که احوالش بگیرم ولی نیتم فضولی و آمار بقیه گرفتنه...خدمت قدم انتقال دادن داشتم فقط به خاطر اینکه راهنمام گفته بود زیر بناش اجبار و ترس و تایید بود....بیشتر مواقع خودی نشان دادن...یا ترس از تایید نشدن...ترس از قضاوت...کارهای خونه هم یه زمان هایی پشتش ترس و اجباره...تجربه تو جلسه میدمکه بگم از همتون بهتر تجربه میدم و خودی نشون بدم و تایید بشم...چند وقتی تو مسائل دینی افراط میکنم و وارد میشم فقط از ترس باورهای قدیمی هست که بالا میاد....همشون از سر وسوسه اجبار و عادت های خودمحورانه هست...لذت جویی...ترس...تایید طلبی...بیشتر مواقع پاشون وسطه...طبق اصول و رضایت نیروی برترم خیلی کم رفتم
اصول روحانی یعنی همان اراده خداوند و خواست او
اصول روحانی یعنی همان اراده خداوند و خواست او