۱۴۰۰/۲/۲۲، ۰۲:۲۲ عصر
من معمولا وقتی احساسی رو شناسایی می کنم که دیگه کار از کار گذشته
مثلا احساس خشم و عصبانیت از کسی دارم
تا بخوام شناسایی کنم و کاری کنم به مرحله اقدام و عمل می رسه
و بعدشم که رنجش و بی ارزشی و از خود متنفر بودن
باید یاد بگیرم که چه الگوهایی رفتاری باعث میشه که به اون احساس برسم
و قبل از رسیدن به مرحله خسارت زدن به خود و دیگران یه کاری براش بکنم
در حقیقت تو این قدم و تو این مرحله باید خودم رو و احساساتم رو دقیق بشناسم
یعنی واقعا به معنی واقعی جستجوگرانه تو خودم بگردم ببینم چه احساسات بدی در من بیشتر هست و چه احساساتی رو بی دلیل سرکوب می کنم
تا بعدا بتونم براشون کاری بکنم
مثلا احساس خشم و عصبانیت از کسی دارم
تا بخوام شناسایی کنم و کاری کنم به مرحله اقدام و عمل می رسه
و بعدشم که رنجش و بی ارزشی و از خود متنفر بودن
باید یاد بگیرم که چه الگوهایی رفتاری باعث میشه که به اون احساس برسم
و قبل از رسیدن به مرحله خسارت زدن به خود و دیگران یه کاری براش بکنم
در حقیقت تو این قدم و تو این مرحله باید خودم رو و احساساتم رو دقیق بشناسم
یعنی واقعا به معنی واقعی جستجوگرانه تو خودم بگردم ببینم چه احساسات بدی در من بیشتر هست و چه احساساتی رو بی دلیل سرکوب می کنم
تا بعدا بتونم براشون کاری بکنم