۱۴۰۱/۵/۵، ۰۶:۲۴ صبح
من از جایی آمدم که امید در آنجا خیلی غریب بود.
هیچ زبانی نمیتواند گویایی آن همه ناامیدی باشد ، توصیف آن شرایط واقعاسخت است.
من همه چیزرابه موادمخدرباخته بودم ، و کاملا از خودم و دیگران قطع امیدکرده بودم ، متقابلا دیگران هم به زنده ماندن من امیدی نداشتن، فکر میکردم یکی ازهمین روزها میمیرم.
امامعتادان گمنام مرا امیدوار کرد.
و این امید بواسطه باور به خداوند و باور به اصول برنامه در من شروع به رشد کرد.
امید برای یک معتاد،مثل بال های یک پرنده است
اگر برنامه برای آنها مؤثر بوده، برای ما نیز مؤثر است. »
هیچ زبانی نمیتواند گویایی آن همه ناامیدی باشد ، توصیف آن شرایط واقعاسخت است.
من همه چیزرابه موادمخدرباخته بودم ، و کاملا از خودم و دیگران قطع امیدکرده بودم ، متقابلا دیگران هم به زنده ماندن من امیدی نداشتن، فکر میکردم یکی ازهمین روزها میمیرم.
امامعتادان گمنام مرا امیدوار کرد.
و این امید بواسطه باور به خداوند و باور به اصول برنامه در من شروع به رشد کرد.
امید برای یک معتاد،مثل بال های یک پرنده است
اگر برنامه برای آنها مؤثر بوده، برای ما نیز مؤثر است. »