امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داشتن عملکرد
#1
داشتن عملکرد
اگر قرار باشد رابطۀ مان با یک نیروی برتر مفید واقع شود, آن باید رابطه ای صادقانه باشد. برای اینکه یادبگیریم ترسها, نومیدی و عصبانیت مان را به مشارکت بگذاریم, به شهامت نیاز داریم .ما طی دعا کردن از روش های متفاوتی استفاده می کنیم. بسیاری از ما گفتگوی خود با یک نیروی برتررا با دعایی رسمی شروع می کنیم. چنین دعاهایی می توانند بسیار قدرتمند و مؤثر باشند. یکی از اعضا اینطور گفت: " من در طول بهبودی خود از یک دعای بخصوص استفاده کردم که در اوائل بسیار خوب کارمی کرد. اما اکنون که بیست سال از آن زمان می گذرد, این واژه ها مفهوم و محتوای غیر قابل تصوری پیدا کرده اند." مضاف براین, یاد می گیریم به طرقی خودمانی و غیر رسمی با نیروی برتر خود صحبت کنیم و احساسات, امیدها, ترس ها و ایده های خود را با او درمیان بگذاریم. مهم است به یاد داشته باشیم که نباید اجازه داد محتوای قدمهایی که کارمی کنیم تحت تأثیر گفته های دیگران درمورد همان قدمها قراربگیرد. به عبارت دیگر باید واژه های آورده شده در قدمها را از گفته های دیگران جدا نمود. به همین ترتیب رابطۀ درحال توسعۀ ما با یک نیروی برتر, حتمأ نباید ازنمونه ای که توسط دیگران از پیش تعیین شده, تبعیت کند و می تواند با آنچه که قبلأ تصورش را می کردیم تفاوت داشته باشد .بنابراین رابطۀ ما با یک نیروی برتر به نوعی مانند روابطمان با دیگر انسانها است. صمیمیت را نمی توان از قبل تعریف کرده و یا پیش بینی نمود.

بسیاری از ما دستاویز خاصی را برای ایمان نیاوردن به یک نیروی برتر مشترک داریم که می گوید یک خداوند قدرتمند اجازه نخواهد داد اتفاقات ناخوشایند فعلی رخ دهند و آنچه که ما طی تحمل جهنم اعتیاد به چشم خود دیدیم به هیچ عنوان نمی توانست توسط یک نیروی مهربان خلق شده باشد .برای بیرون آمدن از این چالش می توان هزار راه پیدا کرد و انتخاب و قید یک روش خاص که مناسب حال همۀ اعضایمان باشد در اینجا مقدور نیست. آنچه که در می یابیم این است که نیروی برتر مان ما را از سختی های زندگی مصون نگاه نمی دارد اما درعوض کمک می کند تا درحین پاکی از این مشکلات عبور کنیم .درس مورد نظر را زمانی که مشکل داریم خواهیم آموخت. ممکن است متوجه شویم بعضی از شرایط دردناکی که می خواستیم خداوند را مقصر آنها بدانیم نتیجۀ اعمال و تصمیم های خودمان بوده است. شاید از همه مهمتر این باشد که دردی را که ما متحمل شدیم می تواند تبدیل به ابزاری گردد که بتوان از آن برای کمک به دیگران استفاده نمود. همینطور که بهبود پیدا کرده و به دیگران کمک می کنیم, درمیابیم که تجارب گذشته مان می توانند منبعی باشند برای اینکه ما پذیرش, همدردی و واژه های مورد نیاز را برای کمک به شخص دیگری پیدا کنیم تا او بتواند راهی را برای خروج از نومیدی و بیرون آمدن ازچاه پیدا کند. ما درمقابل اعتیادمان عاجزیم اما زمانی که تسلیم می شویم تبدیل به حربه ای قدرتمند برای ایجاد تغییر می گردیم .
پاسخ
#2
برای هریک از ما آن تغییر با تسلیم شروع می شود. دوباره و دوباره متوجه می شویم که پذیرش, ما را از درد و
رنج رها می سازد. کار خود را با پذیرش اینکه معتادیم شروع می کنیم. از همان بار اولی که اقرار می کنیم درمقابل
اعتیادمان عاجزیم و زندگی مان غیر قابل اداره شده است, تسکین یافتن را تجربه می کنیم که این خود نقطۀ شروع
سپاسگزاری مان بوده و ما را درطول فرایند بهبودی هدایت می نماید.
پاسخ
#3
ادای سپاسگزاری به حالت خاصی محدود نمی شود. سپاسگزاری از یک سری اعمال تشکیل می شود و راهی است برای کنارآمدن ما با دنیای اطرافمان. بعضی اوقات آن نوعی خود نظمی است: داشتن مستمر چنین طرز فکری نیاز به کار خواهد داشت بخصوص وقتی که ما عادت داریم دنیا را از پشت لنز استحقاق و رنجش خود ببینیم. فروتنی و سپاسگزاری لازم و ملزوم یکدیگرند. بدون توجه به خواستۀ باطنی مان, سپاسگزاربودن را تمرین می کنیم. ممکن است احساس سپاسگزاربودن را در ابتدا بصورت طبیعی تجربه نکنیم اما وقتی که "متشکرم" گفتن را تمرین می کنیم متوجه می شویم نسبت به چه چیزهای زیادی باید سپاسگزار باشیم. بسیاری از ما سپاسگزاری را با این واقعیت شروع می کنیم
که امروز خمار نیستیم. 

++پاک زیستن++
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان