امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زدن پل به دنیایی دیگر – روابط بیرون از انجمن
#1
زدن پل به دنیایی دیگر – روابط بیرون از انجمن
ممكن است روابط ما در NA مانندهیچ یك از روابط دیگرمان نباشند اما این بدین معنی نیست كه آنها تنها روابط زندگی مان و یا حتی تنها روابط مهم برایمان باشند. ما بیرون از انجمن نیز خانواده و دوستانی داریم. معمولاً شغل ما نیز ما را در مصاحبت دیگران قرار میدهد. بسیاری از ما مجددأ تحصیلاتمان را ادامه می دهیم یا راههای دیگری را برای پیگیری اهداف حرفه ای و شخصی خود پیدا می كنیم. علاقه و مهارت هایی در ما آشكار می گردند كه هیچ ارتباطی با بهبودی ندارند اگرچه ممكن است بدون بهبودی تمایلی به پیگیری آنها نداشته باشیم .طی پیگیری علائق و کار و سرگرمی هایمان, به طرقی شگفت انگیز, روابط متفاوتی را با دنیای بیرون ایجاد می كنیم. بعضی از ما عضو جوامع عقیدتی/ مذهبی یا سازمان هایی هستیم كه دارای قید و بند و ضوابط مخصوص به خودشان هستند. در كلیه این روابط میاموزیم و رشد می کنیم, اصول را تمرین می كنیم و راههای جدیدی برای پرداختن به احساسات قدیمی را آزمایش میكنیم. ممكن است گمنامی ما چیزی باشد كه برای حفظ جایگاه خود در چنین دنیاهایی ,باید با احتیاط از آن حراست كنیم.
درجلسات از اصطلاحاتی مانند زمینی ها، آدم های عادی و غیر نظامی ها استفاده می كنیم تا خودمان را از اشخاص غیرانجمنی تفكیك كنیم و بدون آنکه بخواهیم باعث ایجاد فاصلۀ بیشتری بین خود و جامعه بیرون از انجمن شویم. ما با این این ترس كه آمیختن بیش از حدمان با دنیای بیرون, ممکن است منجر به دوری ما از NA گردد, کشمکش خواهیم داشت. اما هریك از ما به دنبال تعادلی هستیم كه به ما اجازه دهد, بدون اینكه بهبودی مان را قربانی كنیم یا خودمان را در معرض ریسك قرار دهیم, در دنیای بیرون نیز باشیم.

زیربنای امنیت و صمیمتی كه درNA وجود دارد میتواند حرکت بسوی دنیای بیرون را برایمان آسان تر كند .آموختنزندگی و خدمت برمبنای سنت هایمان, مهارت های مخصوصی را دراختیارمان قرار میدهد كه در خارج از جلساتطرفدارهای زیادی خواهد داشت. تمایل، صداقت و باور داشتن به اتحاد و ایمان داشتن به فرایند بهبودی, ما را برایهر كجا كه بخواهیم در آن خدمت كنیم, فردی ارزشمند می سازد. ما می دانیم چگونه افرادی مفید و آموزش پذیر بوده و به دیگران احترام گذاشته و اجازه دهیم آنها هم صحبت كنند. قابلیت تمركز برروی هدف اصلی مان ,و خلاقانه در راستای آن كار كردن, چنان بخشی از راه زندگی مان شده كه شاید متوجه نشویم چه ارزشی در دنیای بیرون دارد. یاد گرفتن خدمت به ما مهارت رهبری می آموزد اما از طریق روابط داخل انجمن است كه یك اتفاق ویژه رخ میدهد و به همین خاطر, وصل بودن مان به انجمن از اهمیت به سزایی برخوردار است.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#2
در ابتدای پاکی دوستان من فقط اعضای جلسه محلی من بودند و روابطی خارج از انجمن نداشتم اما به مرور و با رشد سن پاکی احساس نیاز کردم و روابط مرا در محل کار خانواده فامیل و کل اجتماع گسترده کردم امروز روابط من محدود به اعضای انجمن نیست امروز دوستان خوبی در اجتماع و در بین فامیل هم دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#3
با وجودی که از NA به عنوان آخرین درمان دردمان یا جایی كه نیاز داریم درآن باشیم و یا مکانی که بدون قید و
شرط همیشه در آنجا پذیرفته می شویم, یاد می کنیم, گاه نمی بینیم كه چه چیز زیبایی در دسترس مان قرار دارد.
زمانی كه اجازه می دهیم دیگران بهبودی مان و همچنین تأثیری را که داشتن یك انجمن در زندگی مان می گذارد,
مشاهده کنند گاه از شدت جذابیت آن متعجب می شویم. ممکن است شنیدن این جمله از یک شخص غیرمعتاد, که ای
کاش او هم آنچه را که ما داریم دراختیارداشت, برایمان تعجب آور باشد, ولی شاید چنین افرادی, باوجود دیدن زیبایی
نهفته در این هدیه, متوجه دردهایی که برای بدست آوردن این جایگاه کشیده و بهایی كه ما برای این عضویت
پرداخته ایم نشوند. البته اگر بخت با آنها باشد, هرگز چنین اوقاتی را تجربه نخواهند کرد. ما می توانیم برای خوش اقبالی
آنها خوشحال بوده و برای برنامه ای که دراختیار داریم سپاسگزار باشیم. بعضی اوقات فکر می کنیم هیچکس مانند ما
رنج و درد نکشیده اما دیگران نیز تجارب خودشان را دارند. وقتی که با چنین کسانی مشارکت می کنیم متوجه
می شویم که می توانیم ازیکدیگر چیزهای زیادری را بیاموزیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#4
کتاب پاک زیستن
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#5
سلام

من روابط ام مصرف و دوستان هم مصرف بر اساس شرایط بود.وقتی وارد انجمن شدم فکر کردم که نمی توانم در بیرون انجمن دوستانی داشته باشم یا اتفاقی نمی افتد که من در ان با غیر اعضاء انجمن شریک شوم.رفته رفته وارد جامعه شدم و کارهایی را در جامعه به عهده گرفتم.شغل و فعالیت های اجتماعی با رعایت گمنامی و رعایت حدود حرف هایی که باید بزنم و همیشه احساس می کردم من سخت ارتباط برقرار می کنم اما پس از مدتی دیدم ترس هایم بیهوده است و من با قشرهای مختلفی از مردم غیر انجمن رفت و امد می کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حوریا ___Bu ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#6
من درکنار حضوردرجلسات وروابطی که باراهنما وهمدردان وهمقدمی هایم دارم میبایست روابطم گسترده ترکنم باخانوادم همسایگانم همکارانم  ودوستانی غیرهمدرد هم ارتباط داشته باشم من به برقراری ارتباط به باهم بودن به تنوع وگوناگونی وبه همزیستی نیازدارم هرقدرکه این دایره ارتباطی ما گسترده ترمیشود من رشد بیشتری خواهم کرد وبمرور فردسازنده ای از اجتماع خواهم شد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، Darush sistan ، آریا داریوش
#7
 سلام

من در زمان مصرف تافته جدا بافته بودم و هیچ کسی را قبول نداشتم.
در شروع بهبودی متوجه شدم باید با دوستان انجمن نیز ارتباط داشته باشم تا بتوانم در مواقع لزوم از قدرت روحانی انها استفاده نمایم.
من در جامعه هم متوجه شدم که باید با همسایگان.همکاران و... نیز ارتباط برقرار نمایم.
پاسخ
 سپاس شده توسط آریا داریوش


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان