امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تحصیلات
#1
تحصیلات
اعتیاد می تواند وقفۀ بسیاری در تحصیلات مان ایجاد کند. برخی از ما در اوائل این فرایند ترک تحصیل کردیم, یا اینکه اصلأ با تحصیلات درگیر نبودیم. اطلاعات ما در بعضی موارد کمبود داشته و یا وجود خارجی ندارند که این می تواند بدلیل اعتیادمان و یا محیطی که درآن بزرگ شده ایم, باشد. درضمن چنین عدم آگاهی می تواند باعث شرم مان گردد. عدم آگاهی یک نقص شخصیتی نیست و فقط به چیزهایی مربوط می شود که هنوز نمی دانیم. بین ندانستن و آموزش پذیر نبودن, تفاوت بسیاری وجود دارد.


بهبودی نوعی تحصیل است. ما درحال آموختن اصول و تمرین راه جدیدی از زندگی می باشیم. در طی این فرایند ,خواندن و نوشتن, مراقبت, مشارکت, تمرین و حضور یافتن را می آموزیم و به جلسات باز می گردیم .توانایی هایی را که با کارکرد قدمها در خود گسترش می دهیم, می توانیم به راحتی به جوانب دیگر زندگی مان منتقل کنیم. وقتی که این مهارتها را در انواع دیگر آموزش, به کارمی گیریم, به طرز شگفت آوری موفق خواهیم شد, حتی اگر روش کار مربوطه کاملأ متفاوت باشد. برای پیشرفتمان محدودیت های بسیار کمی وجود دارند, حتی اگر کاری را از ابتدا شروع کنیم.

بسیاری از ما پس از پاک شدن به مدرسه یا کالج بازمی گردیم و ممکن است از چالش هایی که درمقابل مان قرار می گیرند متعجب شویم. حتی یک کارگاه آموزشی درمحل کارمان می تواند ما را به دلیل آنکه به چنین روش یادگیری عادت نداریم, منقلب کند. البته ادامۀ تحصیلات چیزی نیست که همه مان بدان تمایل داشته باشیم و بسیاری از ما برای مدت کوتاهی به تحصیلات بازگشته و از ادامۀ آن منصرف گشته ایم. یکی از اعضا چنین گفت: "من از اینکه فرصت یافته بودم تحصیل کنیم سپاسگزار بودم اما درعین حال متوجه شدم که نیازی به ادامۀ آن نداشتم ."شاید به خاطر بدست آوردن مهارت های جدید به تحصیلات بازگردیم یا اینکه بخواهیم چیز جدیدی را امتحان کنیم. یکی از اعضا می گفت:
" ایده های من راجع به جامعه و مفهوم زمین رزم, واقعأ غیرعادی بودند. قبل از اینکه می توانستم کاملأ در آن سهیم شوم باید طرزکار آن را یاد می گرفتم."
پاسخ
#2
ما بیش از موضوعی که مطالعه می کنیم یادمی گیریم و می آموزیم که چطور یادبگیریم. همانطور که جسم مان
بواسطۀ مصرف مواد تخریب شده بود, به مغزمان نیز خسارت وارد گشته است. هردرسی را که بخوانیم, چه آن
نواختن گیتار, جوشکاری و چه بافندگی یا فلسفه باشد, یادگیری مغزمان را وادار به ورزش می کند. همچنانکه جذب
نمودن و حفظ اطلاعات را تمرین می کنیم می توانیم التیام را ببینیم و احساس کنیم. یادمی گیریم تحت شرایط دشوار
کارمان را انجام داده و بازخورد دیگران را بپذیریم. یادمی گیریم درطی فرایند یادگیری ثبات قدم داشته باشیم.
بی صبری مانع کارمان خواهد شد. وقتی بی صبری می کنیم خواستار آنیم که چیزی را بدانیم, نه اینکه یادبگیریم.
درس خواندن تمرینی است در تمرکز نمودن و تمرینی که با آموزش پذیر بودن انجام می دهیم, برایمان شروع خوبی
است.
پاسخ
#3
اغلب طوری رفتار می کنیم که گویی زندگی مان در واقع, در زمانی در آینده آغازخواهد شد, مثلأ: وقتی به مقطع
پاکی خاصی رسیدیم یا تحصیلات مان را به پایان رساندیم یا کارپیدا کردیم و یا زندگی مان بطوری معجزه آمیز قابل
اداره شده بود. دریک برنامۀ "فقط برای امروز", یادمی گیریم که نکتۀ مهم اتفاقاتی نیستند که قراراست در آینده رخ
دهند. زندگی های ما آنچه که اکنون انجام می دهیم می باشند. روال زندگی مان در راستای دستیابی به اهدافمان طرز زندگی مان است. درختان بلند قامت به ریشه هایی عمیق نیاز دارند. ما باید اطمینان حاصل کنیم که درحین پیشروی به سمت جلو, زمان لازم را به بنا نمودن و حفظ شالودۀ بهبودی مان, اختصاص می دهیم.

(پاک زیستن)
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، آریا داریوش
#4
 سلام
البته که هر چقدر تحصیلات داشته باشی امکان دارد درک مان از قدم ها بیشتر یا متفاوت باشد. تحصیل که موهبت است و ادامه دادن آن یکی از چیزهایی است که می تواند به ایجاد انگیزه به ما کمک کند...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان