امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال ۶ : درباره پل ارتباطی بین این سنت با یک یا چند عدد از مفاهیم خدماتی بحث نمایید .
#1
سوال ۶ : درباره پل ارتباطی بین این سنت با یک یا چند عدد از مفاهیم خدماتی بحث نمایید . این پل های ارتباطی چه چیزهایی درباره فعالیت‌های خدماتی به ما می آموزند؟
پاسخ
#2
با اتحاد توسط نمایندگان بین گروهی ساختار تشکیل می‌دهیم با مفهوم دوم ساختار از گروه ها جدا نشده بلکه اعلام می کند جزء اصلی اتحاد ما هستند مفهوم سوم از اعتماد به ساختار صحبت می‌کند مفهوم چهارم برای اتحاد بیشتر به رهبرانی نیاز داریم که از دل گروه آمده باشند و نیازهای گروه ها را در نظر بگیرند و از خود محوری و رای شخصی دوری کنند در کل می خواهد به ما بگوید که در گذشته اعضا با تجربه هایشان این اتحاد را حفظ کردند امروز هم ما با خدمات ساختار می‌توانیم آن را برای آیندگان حفظ کنیم
پاسخ
 سپاس شده توسط بهادر ج ، ناظر11
#3
تمام سنتهای مادرارتباط مستقیم بامفاهیم ماهستند وبلعکس قدمها وسنتها دانه های زنجیری هستندکه بهم متصل هستند وهمدیگر راکامل میکنندهمچنین فصل های روابط عمومی اما مهمترین ارتباط سنت اول بامفهوم ششم است .ارتباط این سوال بامفاهیم مادرکل این است که مفاهیم ماازکارهای خدماتی ما صحبت میکنداماحقیقتا هیچ کارخدماتی انجام نمیگیردمگراینکه من روحیه اتحادراسرلوحه کاردرست باانگیزه درست قراربهم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11
#4
سوال ۶ : درباره پل ارتباطی بین این سنت با یک یا چند عدد از مفاهیم خدماتی بحث نمایید . این پل های ارتباطی چه چیزهایی درباره فعالیت‌های خدماتی به ما می آموزند؟(سنت۱)
اگر خدمات ما ریشه در اصول روحانی نداشته باشند، میتوان گفت که خدمت هم نیستند .
منافع مشترک درمفهوم اول اینه که گرد گروه های دیگه جمع بشیم ومنابع مان را ادغام کنیم،دست از تک روی و یکه تازی برداریم ،چرا که گروه ها به تنهایی توانایی ارائه مجموعه ای کامل ازخدمات رابطور همزمان ندارند،تو مفهوم دوم در نتیجه اتحاد و همکاری گروه هاست که ساختار روی پای خودش 
می ایستد.سهم منصفانه خودمان
(ایده،پول،وجدان،نفر)را بعنوان گروه در تأمین ساختاری که بوجودآوردیم بپردازیم.
بدون داشتن اعتماد کافی در واگذاری اختیار،اتحادمان را هم از دست میدهیم .
بدون تسلیم وجدان گروه شدن و مقاومت در شکل گیری وجدان گروهی،اتحاد خود را ازدست میدهیم .
تو مفهوم ۹ زمانی که من خودمو عقل کل میدانم و فقط به نظرات هم سو عقیده خودم توجه میکنم باعث تنش و از دست رفتن اتحاد در گروه میشوم .
هرگاه بدون مشورت و خاست خدا مفهوم ۱۰ را بکاربگیرم باعث صدمه و خسارت به اتحاد گروه یا صحن خدماتی میشوم .
هیچ یک ازما به تنهایی ظرفیت تعیین خط مشی تمام امور na را نداریم،بنابراین هرگاه با روحیه اتحاد و انسجام در روابط گردهم می آییم و در تصمیم گیری ها به منافع مشترک می اندیشیم،وجدان منصف،عاقل و متعادلی شکل می گیرد.
بدون داشتن روحیه اتحاد و ازخودگذشتگی، بدون اینکه من روی اسم خودم خط بزنم و در فکر منافع شخصی و خودمحوری هام باشم،خدمات ما چهره حکومتی به خودش می گیرد .
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان