۱۳۹۹/۵/۲، ۰۶:۵۱ عصر
من از همان دوران کودکی در مرکز دنیای بیرون از خودم که قرار گرفته بودم ماندم و رشد نکردم.
در صورتیکه اغلب کودکان از مرکزیت در آمدند و برای رسیدن به خواسته هاشون تلاش کردند و متوجه شدند رضایت آنها از درون خودشون سرچشمه میگیره و سطح توقعات شون رو پایین آوردند و راه درست زندگی رو پیدا کردند و دارند زندگی میکنند و به دیگران هم اجازه میدن زندگی کنند.
اما من در همون طفولیت خودم گیر کردم و بدخلق و ناراضی از شرایط موجود به اسارت اعتیاد در آمدم و هر چه پیش میرفتم نافرمان تر میشدم و هیچ وقت هیچ چیز برام کافی نبود و دیگران رو مسبب اشتباهاتم میدونستم و مدام در حال غر زدن و نق نق کردن بودم، به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم و عرصه رو برای خودم و دیگران تنگ کرده بودم، برای خاموش کردن آتش درونم به مصرف بیشتری رو می آوردم...
خودمحوری قدرت انتخاب و فرصت رشد رو از من و اطرافیانم میگیره و باعث سلب آرامش و آسایش و نشاط خودم و اطرافیانم میشه و .....
در صورتیکه اغلب کودکان از مرکزیت در آمدند و برای رسیدن به خواسته هاشون تلاش کردند و متوجه شدند رضایت آنها از درون خودشون سرچشمه میگیره و سطح توقعات شون رو پایین آوردند و راه درست زندگی رو پیدا کردند و دارند زندگی میکنند و به دیگران هم اجازه میدن زندگی کنند.
اما من در همون طفولیت خودم گیر کردم و بدخلق و ناراضی از شرایط موجود به اسارت اعتیاد در آمدم و هر چه پیش میرفتم نافرمان تر میشدم و هیچ وقت هیچ چیز برام کافی نبود و دیگران رو مسبب اشتباهاتم میدونستم و مدام در حال غر زدن و نق نق کردن بودم، به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم و عرصه رو برای خودم و دیگران تنگ کرده بودم، برای خاموش کردن آتش درونم به مصرف بیشتری رو می آوردم...
خودمحوری قدرت انتخاب و فرصت رشد رو از من و اطرافیانم میگیره و باعث سلب آرامش و آسایش و نشاط خودم و اطرافیانم میشه و .....