امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 8 : آیا اخیرا شخص ، مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است ؟
#1
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Essi.toobchi ، ناظر10 ، ابی ن ، ssaeedg ، ناظر14
#2
چنانچه مكان يا چيزى مرا وسوسه كند روى من تأثير مي گذارد و افراطى مى شوم .هم احساس گناه دارم هم احساس لذّت مثلاً اگر دنبا ل مكان يا پاتوقى بروم رابطۀ من با خانواده ام خراب مى شود .

راهكار : در همان روز مشاركت شود وچون هنگام وسوسه كمتر دعا مى كنم بايد پس از مشاركت دعا هم بيشتر بكنم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، بَرمک ، Essi.toobchi ، ابی ن ، ناظر10 ، ناظر9 ، عباس23 ، ناظر2 ، taranom_fathi ، ناظر14
#3
خیلی اوقات اشخاص اماکن و اشیاء و بو عطرها فصل ها  حالتهای اب و هوایی اهنگ های قدیمی و. جدید روزهای خاص خاطرات فیلم ها لباسها و بعضی کلمات باعث فکر به لذت و وسوسه می انجامد که باعث تحریک خواهش های نفسانی خودخواهی خودمحوری افکار معتاد گونه تصورات باطل در من می شود و دلیل ان این است که من خلا بزرگ روحانی و درونی دارم و به دنبال چیزهای متفاوتی مکی گردم و همین مسئله باعث می شود به چیزهای متفاوت وسوسه شوم و وقتی وسوسه های گوناگون به سراغ من می ایید باعث می شود تعادل و حالت طبیعی را از دست بدهم و از جنبه های متفاوت جسمانی روانی و روحانی و احساسی تحت تاثیر قرار بگیرم و اتفاقاتی که در سوال 6 مورد بررسی قرار دادیم برای من رخ می دهد و این امر ( تحت تاثیر قرار گرفتن بیماری ) بر روی روابط من ( خودم خدا و دیگران و محیط پیرامونم ) تاثیر منفی می گذارد با دیگران وارد جنگ می شوم به هر شکلی بدون در نظر گرفتن دیگران می خواهم به وسوسه ام عمل کنم از خدا و اصول روحانی دور می شوم با خهودم وارد جنگ و خود ازاری می شوم ما در این قسمت با بیماری اعتیاد اشنا می شویم یعنی چیزی که تا اخر عمر با ما است و باید بدانیم هر روز با شکل و فرم خاص و متفاوت ظاهر می شود و معمولا از طریق وسوسه و اجبار عادات خودمحورانه و نواقص اخلاقی در زندگی من و اطرافیانم تاثیر می گدارد من در این قسمت باید بدان با کارکردن این سوالها متخصص شناسایی اعتیاد دیگران نمی شوم و فقط با اگاهی از این بیماری و کار کرد این قدم ها می توانم خودم و بیماریم را بشناسم و بدانم وقتی از روی بیماریم عمل می کنم بر تمام قسمت های وجودیم جسمانی روانی و روحانی و احساسیم تاثیر می گذارد و حالمان بد می شود 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، بَرمک ، Essi.toobchi ، ناظر10 ، ابی ن ، ناظر9 ، عباس23 ، yagoub ، ناظر20 ، ناظر14
#4
من هر وقت در شرایط استفاده از بیماری اعتیاد قرار بگیرم وسوسه میشوم.امروز با توجه به اینکه سعی میکنم در شرایط مصرف مواد قرار نگیرم وسوسه مواد نمیشوم.مثالی زنده از چند روز پیش:خیلی عادی و با ارامش زندگی میکردم وهمه چیز مرتب بود.با یکی از همکاران که خیلی خانم باز است واز لذتهای رابطه های جنسی اش میگفت چند روزی با هم ارتباط نزدیک داشتم(شرایط مصرف بیماری) بعذ از ان احساس کمبود وضعف وناتوانی سراغم امد-از نظر روحی و روانی اشفته شدم به خودم وهمه گیر الکی میدادم-با توجه به باورهای با خودم دچار جنگ و کشمکش شدم-در نهایت از همان چیز هایی که قبل از این موضوع لذت میبردم وهمه چیز ارام بود متنفر شدم. مخصوصا با خانواده خیلی بد برخورد میکردم...تا زمانیکه با راهنما مشارکت نکرده بودم خیلی نا ارام واشفته بودم.من چون انسان لذت جویی هستم حتی در مورد چیزی که تجربه درد اور برایم داشته باز هم انرا انجام میدهم چون فراموشکار هم هستم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، بَرمک ، Essi.toobchi ، ابی ن ، ناظر10 ، ناظر9 ، ssaeedg ، محمد خدمتگزار ، yagoub ، ناظر20 ، ناظر14
#5
ولی وقتی من در شرایط قرار می‌گیرم و مکان هم چیزی مرا وسوسه می کند اخیراً وسوسه نیکوتین داشتم و فراموش کنم که چه عواقبی را در پیش دارد یاد در چه حالی بودم
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، حـمـیـد ، Essi.toobchi ، ناظر10 ، ابی ن ، ناظر9 ، ناظر20 ، ناظر14
#6
با سلام....
اخیرا وسوسه های گوناگونی داشتم اصلا من دائم در معرض وسوسه هستم اشخاص ، اشیاء ، گفتار دیگران ، شنیدن یک موضوع ، مکانهای خاص ، داخل یک جلسه بهبودی یا اداری ، هنگام خدمت در NA ، وووووو هر موقعیتی میتواند جریان فکری وسوسه رو در من به حرکت در بیاورد.
اخیرا در جریان بیماری کرونا وسوسه یه مسافرت با جنس مخالف داشتم.
زمانیکه درگیر وسوسه هستم ارتباطم با دنیای پیرامونم ناسالم میشود از موقعیت زمانی و مکانی درست استفاده نمیکنم و از ارزشهای سالم خود حفاظت نمیکنم .
ار لحاظ روانی نمیتوانم روی الویتهایم تمرکز داشته باشم در افکارم از این شاخه به آن شاخه میپَرم مثلا میخواهم بروم جلسه سَر از مغازه دوستم در میاورم در این مواقع اولش از راهنمایم فاصله مییگیرم چون میدانم رهنمود او چیست.
از لحاظ جسمی کِسل و بی حال میشوم به سلامت جسمم اهمیت نمیدهم یا بلعکس بطور افراطی پرکار ، پرخور یا رابطه جنسیم زیاد میشود.
از لحاظ روحانی ارتباطم با راهنما ، خداوند ، جلسه کمرنگ میشود و جرات مشارکت ندارم دعا نمیکنم از خودم و دیگران خوشم نمیاید و دائم دیگران را سرزنش میکنم و احساس خوبی ندارم.
از لحاظ احساسی بسته به شرایط احساس گوناگونی به سراغم میاید مثل احساس بدختی ، حقارت ، خودکمبینی ، خجالت ، گناه ، نامیدی ، یاس و نگرانی و دلشوره دارم.
در این مواقع از آدمها فاصله میگیرم بدخلق و بداخلاق و زود عصبانی میشوم احساس رضایت ندارم بخصوص در این موقع استاد تشخیص بیماری دیگران میشوم و خودم رو بکلی فراموش میکنم.
من چون درونم خالیست و خلاء روحانی دارم بیشتر از قسمت نداشته هایم مورد وسوسه قرار میگیرم و همچنین برداشت و باورهای من از خودم دنیایی که در آن زندگی میکنم سالم نیست.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Essi.toobchi ، ابی ن ، ناظر10 ، ناظر9 ، ناظر20 ، ناظر14
#7
سوال 8 : آیا اخیرا شخص ، مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است ؟
شخص بله به دنبال ایراد گرفتن و قضاوت کردن ان شخص میشوم
مکان اینکه الان میبایست خیلی چیزها داشتم ولی ندارم در واقع احساس خله و پوچی میکردم 
طمع کردن زیادی و پله هارو چندتا چندتا بالا رفتن باعث میشه وسوسه بشم که دزدی کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط toobchi ، ابی ن ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر9 ، ناظر20 ، ناظر14
#8
سلام بله در شرایط جشن و دوستان مصرفی گذشته قرار گرفتم و وسوسه مصرف والا درونی شدم و باجلسه مشارکت کردن و تجربه گرفتن رها شدم امروز فهمیده ام که بعضی از مکانها و افراد برایم وسوسه ایجاد میکنند و باید از آنها دوری کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر9 ، ناظر20 ، ناظر14
#9
اتفاقا دیشب خواب مصرف موادم و داشتم میدیدم . سوال و دیدم یادم اومد . گاهی اوقات , اونم خیلی کم .وقتی به اضافه وزنی که دارم فکر میکنم . با خودم میگم اگه مصرف میکردم دوباره وزنم برمیگشت به حالت عادی . اما در حد یه فکر گذرا هست .چون دیگه دوست ندارم هیچ چیزی یا هیچ شرایطی من و از حالت اصلی خودم دور کنه !
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#10
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۱۲ عصر)admin.a نوشته است: سوال 8 : آیا اخیرا شخص ، مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است ؟
وسوسه باعث مسدود شدن راصحیح بروزاحساسات،عدم ارتباط سالم،با دیگران وعدم استفاده ازجنبه های مثبت مکان وزمانی که در ان قرار گرفته ایم می شود.

وسوسه درفکرومغز انسان شکل میگیرد.به همین دلیل فردقسمتی از انرزی خود رابهآن اختصاص میدهدواین عمل باعث کاهش انرزی بدن می شودوتاثیراتش را برجسم میگذاردوبه تبعیت روح ناارام،جسم هم تاثیرمیگیرد

ازنظرجسمانی،:سردرد،پرخوری،خواب زیادوکسالت
ازنظرمعنوی:دچارتوهم،میشوم وارطش های خودرازیرپامیگذارم
ازنظراحساسی:تمام احساسات من ازتعادل خارج،میشودومن راه برخوردبا این احساس را نمیدانم.
از نظرروحانی:احساس کامل شدن میکنم وخدارادرنظر نمیگیرم ویااینکه احساس میکنم به خدانیازندارم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#11
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۱۲ عصر)admin.a نوشته است: سوال 8 : آیا اخیرا شخص ، مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است ؟
اولین اتفاق گرفته شدن اقرارصادقانه ازمن است
شناسایی علائم وسوسه؟اشکال دررفتاروافکارمن است
امروز چه عواملی باعث میشودازنظرمن از روحانی افت کنم؟?مثال دیدن فیلم های مبتذل,وسوسه شماره دادن,مکانهای خالی گذاشته شده باعث وسوسه میشود.امروز باعث وسوسه کلوپ بازی,شناسایی چیزهایی که درمن تشدیدمیکندمثل شکستن گمنامی
وقتی بسراغم می آیدروی احساس روحانی ومعنوی تآثیرمیگذارد,احساسات رادرکانال منفی به حرکت درمی آورد.نشستن درمکانهایی که آنهاباورشان به انجمن ضعیف است ومرا از اصول دورمیکند
حس افکارمنفی باعث عمل کردن به آن میشود.ازنظرجسمی بایددردبکشم ,ازنظرمعنوی زندگی من بی معنی میشودوازچارچوب وقواعد بیرون می آید,وازنظراحساسات,نارضایتی,
ناامیدی وناامنیتی بوجودمی آید
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#12
یک تماس اشتباه از یک نفر، یک پیامک، ورود به فضای مجازی و وارد شدن به حریم خصوصی دیگران، تاییدطلبی و ... زمینه را برای لغزش فراهم کرد

من در برنامه خودم خلائی داشتم که با هر چیزی غیر از اصول برنامه خواستم پر کنم نشد و ناصادقی عامل دور شدن از برنامه و قطع ارتباط با دوستان بهبودی شد
فراموش کردم که من با مصرف در بار اول هر نوع ماده مخدری مشکل دارم و تعادلی در مصرف ندارم

در زندگی دچار لغزشهای عاطفی و روحانی شدم که این حالت باعث شد که در برابر لغزش جسمانی، یعنی مصرف مواد مخدر مقاومتی نداشته باشم

از لحاظ جسمی اجبار به مصرف قرص بدون در نظر گرفتن عواقب آن،

از لحاظ معنوی خلق و خوی انسانی، همان قابلیت های فکری و احساسی مانند وجدان و قدرت دوست داشتن را و احترام و اعتبارم رو از دست دادم. قبل از اینکه از طرف دیگران رانده بشم دیگران رو از خودم طرد کردم و ....


از لحاظ روحانی مثل اسب افسار گریخته سرکش شده بودم و شدیدا خودمحور و مدیر تخریب زتدگی خودمو اطرافیانم شده بودم


و از لحاظ احساسی، احساس قدرت و غرگی و هر از گاهی در عالم خودآگاهی احساس پوچی و بی ارزشی میکردم. تمام احساسات رو در مدت لغزشم تجربه کردم جز احساس نشئگی
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، yagoub ، ناظر20 ، ناظر14
#13
باانداحتن تقصیر در روابط ناسالم به گردن دیگران اینکه کسی مرادرک نکرده یاحتی باتوجیه اینکه من یک بیمارهستم وسرزدن این رفتارهاازمن طبیعی است برای تنبلیم بی انگیزگی وبرای فرارازواقعیت پیش امد خودم رابادیگرمعتادان مقایسه کردم شرایط فعال بودن بیماری وبها دادن به وسوسه هاوافکاری که نیروی منفی دارد دربهبودی یکی از اسانترین راه هابرای اینکه تشخیص دهیم درمرحله ی انکارهستیم یانه
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، عباس23 ، ناظر2 ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#14
مکانی که قبلا مصرف میکردم و یا شخصی که یار مصرفم بود ویا هر چیزی که خاطرات گذشته را برایم تداعی کند حال و احساس مرا دگرگون کند دچار وسوسه میشوم و افکار منفی باعث خشم ترس و انزوا در من میشود وقتی بیماریم فعال میشود نا امید میشوم در چنین شرایطی چون از نظر جسمی درونی روانی دچار عدم تعادل میشوم .
احساسی مانند دلتنگی نا امیدی خشم افسردگی به من دست میدهد.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#15
تاثیرات قرار گرفتن در شرایط وسوسه که یار بازی ،توپ بازی ،و زمین بازی هست رو برای من میخواد روشن کنه که  تمام ارتباطات سالم اجتماعی ارتباطات روحانی  ،احساسات من و جسم من را به سمت کشش به سمت نواقص هدایت می کنه و بی شک استارت خسارت زدن رو میزنه 
رعایت نکردن اصول اجتماعی و تعهدات،سستی و رخوت،دروغ گفتن و انکار،پرخاشگر و زودرنجی و شاکی بودن  و قدرت طلبی و بی نیازی از نیروی برتر عواقبی هست که وسوسه بر من خواهد داشت .
بنابراین برای رشد بهبودی و متوقف کردن وسوسه و رها کردن ان پرهیز از زمین بازی یار بازی و توپ بازی 
اقرار کردن صادقانه و کمک گرفتن
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#16
با شروع وسوسه احساس نیاز و عطش فراوان باعث می شود که مسئولیت های خودرا نادیده بگیریم و خواسته های دیگران برای ما غیرمنطقی جلوه می کنند و اصول اخلاقی حاکم بر روابط را زیرپا میگذاریم.
از لحاظ جسمی احساس نیاز باعث می شود که احساس رخوت و سستی کنیم
 از لحاظ معنوی ناصادقی، توجیه و بهانه، خودفریبی، دیگر فریبی  حاکم بر رفتار و کردار  ما می شود چرا که به هر ابزار بیماری برای پاسخگویی به وسوسه متوسل می شویم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#17
بله همین دیشب وقتی یکی از دوستانم مواد همراهش بود
و من داشتم وسوسه میشدم که ازش بگیرم تا خود را کنترل کردم
وقتی به خانه اومدم انگار کسل شده بودم و الان هنوز بدن دردم بعد مصرف نکردن ۴ روز دیشب میخواستم داخل خانه یک کام هم که شده مصرف کنم ولی تا الان خودم را با قهوه و اینترنت نگه داشتم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، محمد خدمتگزار ، ناظر20 ، ناظر14
#18
درود به دوستان خوبم 

خیلی وقت ها اشیاء . اهنگ های قدیمی . اشخاص . بعضی کلمات.باعث وسوسه و فکر به لذت طلبی میشه.. که باعث.
خودمحوری..افکار معتادگونه..خودخواهی..تصوراتباطل در من میشود.. وتنها دلیل آن اینه که من خلاء بزرگ درونی و روحانی دارم وبه دنبال چیز های متفاوتی میگردم و همین کار باعث میشه من وسوسه شوم...
وسوسه های مختلفی سراغ من میاد و همین مسئله باعث میشه تعادل و حالت طبیعی راازدست بدم ..
و از جنبه های متفاوت روحانی..روانی..جسمانی..احساسی.تحت تاثیرقراربگیرن...

مادراین قسمت بابیماری اشنا میشیم چیزی که تااخر عمر باماهست و باید این رو بدونیم که هرروز باشکل و فرم خاصی ظاهرمیشود و معمولاازطریق وسوسه و اجبار.. عادات خودمحورانه و نواقص اخلاقی در زندگی خودم خوانواده و اطرافیانم تاثیر میزاره
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#19
بله به شدت وسوسه شدم به دلیل اینکه محرک های وسوسه راقطع نکردم وخودم رو در شرایط بیماری قرار دادم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر2 ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#20
سلام
بله.وسوسه پول خرج کردن بی دلیل امده سراغم و معمولا این جور مواقع یک سری چیزهایی رو خریداری می کنم که فقط چند دفعه از اون استفاده می کنم و بعد کنار میزارم.مثل خرید چند مدل خودکار
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، taranom_fathi ، ناظر20 ، ناظر14 ، آریا داریوش
#21
باسلام
الف – وقتی هفت فاکتور خود را در مورد مواد یا نواقص دیگر رعایت نمیکنم و خودم را در شرایط وسوسه قرار می دهم
ب – من از دیگران فاصله می گیرم ، برای رسیدن به وسوسه از دیگران استفاده می کنم ، ازمسئولیت خودفرار میکنم ، بدقولی می کنم وبه خواسته های دیگران توجه نمی کنم
ج – جسمی : بی حوصله میشوم ،سست وبی حال می شوم وبی تاب میشوم
روانی :نقشه می کشم ،خودمشغولی فکری پیدا میکنم وفکرم بسته میشود
و منفی نگر می شوم
روحانی : نامتعادل می شوم ، خودمحور می شوم ، ناصادق می شوم
احساسی : احساس ترس احساس نیاز وکمبودبه سراغم می آید Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، yagoub ، ناظر20 ، ناظر14
#22
بله بادیدن چیزهایی هم وسوسه شده ام مانندزود پول دارشدن و احساس خاصی پیدا میکنم وفکرمیکنم اگر چنین شود احساس راحتی وآرامش پیداخواهم کرد.
بدون اینکه فکرکنم به عواقب آن باتوجه به بیماریم حق انتخاب آن رادارم یاندارم،این وسوسه ازنظر جسمی،روحانی،معنوی،واحساسی اثرگذاشته ومیگذارد مثل اشخاصی که ازآنها رنجش دارم یاپیدا میکنم این وسوسه رادارم که برخوردکنم.
مکان یا خانه های مدرن وزیبارا می‌بینم وسوسه به سراغم میاید پذیرش خودم هم برای خودم سخت می‌شود، وقتی من غرق دروسوسها هستم.
روی روابطم باخودم ودیگران تاثیر می‌گذارد، وارتباط چندان خوبی ندارم وازنظرجسمی، روحانی، معنوی واحساسی تحلیل پیدا میکنم.
درکل احساس بدبودن،بی ارزشی،خودکم بینی،ناامیدی،افسردگی وپشیمانی تمام وجودم رامیگیرد.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#23
ما به NA آمدیم تا یاد بگیریم که چگونه پاک بمانیم و از* *بیماری اعتیاد بهبود پیدا کنیم*
*روی هم رفته معتادان گمنام به ما فقط قول می دهد*
*رهایی از اعتیاد فعال*
*اما بهبودی فراتر از فقط مصرف نکردن مواد مخدر است*
*بهبودی به معنی روبرو شدن با تمام چیز هایی است که زندگی به همراه دارد و سعی در دیدن* *شرایط به صورت یک فرصت و نه یک مانع
*گاهی اوقات پاک بودن به معنی این است که ما کاملا برای رویارویی با چالش ها آماده باشیم*
 راهنما و رهجو
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، حـمـیـد ، ناظر2 ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#24
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۱۲ عصر)admin.a نوشته است: سوال 8 : آیا اخیرا شخص ، مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است ؟
بله وقتی از برنامه دور میشوم و در چرخه بیماری قرار میگیرم از روی نقص ها عمل میکنم و وارد لذت ها میشوم و به ذلت نواقص و مواد فکر نمی‌کنم امروز توقع بیش از حد و طمع به صورت وسوسه ساغم امد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#25
سلام
بله هرزمان از نقطعه عاجز بودن بیماری اعتیاد خارج میشوم وبه بیماری بها میدهم وسوسه اجبار وعادات خودمحورانه در من از روی هوای نفس ولذت جوی شروع به فعالیت میکند یعنی وقتی دنبال لذتم با دوستان مصرفی یا مکانهای مصرف بدون توجه به چیزی در آنجا حضور پیدا میکنم ووسوسه میشوم ویا احساس توانای پیدا میکنم ویا چیز از روی هوای نفس دنبال اعمال وروابطی میروم که درآن وسوسه برایم به وجود می آید  مثل شهوت یا طمع یا خود بزرگبینی همه این چیزها برای من وسوسه دارد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#26
سلام دوستان
خب من در طول روز شاهد خیلی از مسایل و مشکلات میشم.اگر شخصی یا مکان نبینم اما خیلی از چیزها هستن که مرا دچار وسوسه می‌کند.مشکلات در زندگی یا یک سری مسایل دیگر که باعث میشوند احساس ناخوشایندی را تجربه کنم .و این عوامل روی روابط من تاثیر میگذارد مرا پرخاشگر و نامتعادل میکند و تمام جنبه های مرا بهم میریزد.تاثیراتش کنترل نداشتن روی خود،ترس،وسوسه،تصورات باطل،افکار منفی و مخرب،نارضاینی از همه کس و همه چیز،بی خوابی،بیماری جسمانی و رفتارهایی انجام میدهم که باعث گرفتاری و دردسر آفرین میشوم. من این آدم هستم ...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حوریا ___Bu ، ناظر2 ، ناظر 13 ، حـمـیـد ، ناظر20 ، ناظر14
#27
واکنش من نسبت بهرچیزمیزان اعتیادمرابه ان چیزنشان میدهد چیزهای زیادی مراوسوسه کرده ثروت شهرت چشم چرانی  گاهی وسوسه های ذهنی مثل انتقام یامیل به غذای خاص ولی درکل اخیرابیشتردرگیروسوسه پولدارشدن وکسب
ثروت هستم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر20 ، ناظر14
#28
بله وسوسه یاهمان فکرسمج که ازهرراه وروزنه می خواهد وارد شودگاه بصورت لذت جوی بادیدن افراد رنگها لباسها  بستگی به شرایط که من دران قرارگرفتم دارد تاببینم دارم چه خوراک به کله وذهن می دهم وبرعکس زمانهای که ذهنم را ازاد گذاشتم که هرجا یک سرکی بکشدذهن من دایم باید مشغول چیز باشد میتوان ان راجاهاهدفمند قراردهم می توان رهایش کرد تاوسوسه های مختلف برایم بوجود بیاورد مثل سکس دعوا قضاوت  پرخوری زیاده خواهی دزدی بد هانی که باعث ازدست دادن انرژی به صورت ترس وحشت زده شتابزده خودخواهی  وتنهای می شود
پاسخ
 سپاس شده توسط فرشاد ۰۰۸ ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#29
اهنگهایدقدیمی که باهاشون خاطره دارم البوم عکسهافیلمهای قدیمی گاهی بوی ادکلنهای خاص اسمهای بخصوص مکانها روزهای ابری منومیبره توخاطرات وسوسه اون روزهاتکرارشون بیاداوری ورفتن توخاطرات منوجذب میکنه ومیرم توعالم توهم ورویانه صدایی میشنومدنه حال حرف زدن دارم نه توجهی به کسی یاکاری تنهاییواینجوروقتهادوست دارم ودلم میخادتومرورخاطرات باخودم خلوت کنم وخلوتموکسی بهم نزنه
پاسخ
 سپاس شده توسط فرشاد ۰۰۸ ، حـمـیـد ، ناظر10 ، Mehran21 ، ناظر20 ، ناظر14
#30
Exclamation 
درود

- هنوز هم اگر اصول انجمن را رعایت ننمایم دچار کنترل بیماری اعتیاد می شوم-من هر  زمان خودم را در شرایط زمین بازی قرار دهم باز بیماری ام مرا وسوسه می نماید...ترس
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14
#31
امروز صبح صدایه پرنده ها منو یاده اون دوران فلاکت بارم انداخت که تا روشن شدن هوا بیدار میموندم تا هوا روشن نمیشد نمیخوابیدم .فورا از اتاقم فرار کردم نمیخاستم یک ثانیه هم تویه اون حال بمونم چون من هیچ خاطره خوبی از دوران مصرف ندارم جز انزوا و تنهایی و احساس پوچی وحقارت با راهنمام مشارکت کردم این حالم رو این موضوع رو تراز گرفتم واسه خودم که زیبا ترین صدایی که حال ادم عادیارو خوب میکنه چرا من شده واسم کابوس ،شکر خدا فقط برای امروز ۶۰ روزه که پاک هستم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، Mehran270 ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#32
بله خاطرات واهنگهای قدیمی رفقای وروابط قدیم دیدن پیشرفت مردم بوهای خاص که برام خاطره داشتندمثل بوی بنزین بوی عطرهای بخصوص رنگ درختهاحتی گرمای هوامدام منودرگیروسوسه های پیچیده وهمه جوره میکنه وسوسه هاازهرراه وطریقی توی ذهنم فعالیت دارندوزمانی که اقرارنشوندحتمادردس سازخواهندشد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، Mehran21 ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#33
بله عمومامن ادم احساسی بی ثبات وتاثیرپذیری هستم افرادمکانهاخاطرات شرایط حتی گاهی فیلم وسریال نوع لباسی ک میپوشم موقعیتی ک توش قراردارم روم اثرمیزاره ووسوسه چیزی میشم عدم ثبات عاطفی درمن وجوددارد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#34
بله من انسانی هستم که روی احساساتم تعادل ندارم و تاثیر پذیر هستم افراد یا مکانها و شرایط روی من تاثیر بذاره ومن وسوسه بشم وسوسه از هر راهی که بتونه وارد ذهن من میشه و اگر من اقرار نداشته باشم باعث بر هم خوردن احساسات من میشه
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#35
سلام. بله من بارها و بارها دچار وسوسه شده و میشوم و خواهم شد چرا که این بیماری همیشه با جسم و روح و روان من عجین شده و تنها راهش کنار آمدن با آن و کنترلش می باشد. شاعر میگه: همه جای ایران سرای من است ولی از نظر من همه جای ایران مکان بازی من بود. اوایل پاکی خیلی عذاب میکشیدم هر جا و نقطه به نقطه جاهایی که میرفتم تداعی دوران مصرفم بودند. مکان، دما، شرایط جوی، مناظر، صداها، افراد،موسیقی،وسایل شخصی، ماشین و ... یادآور گذشته های تلخم بودند که حتی در خواب هم رهایم نمیکردند. با وزش هر بادی و بارش برف و باران هم دچار وسوسه می شدم ( ذهن بیمارم مرا وسوسه میکرد). خوشبختانه با پیوستن به انجمن و توفیق خدمتگزاری در آن و رعایت اصول و برنامه ها توانسته ام نزدیک به 11 ماه این دیو نهفته را کنترل کرده و فرصت بیدار شدنش را ندهم. Idea
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۴ ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#36
با سلام 
من خیلی از این سوالات قدم که اشاره به اخیرا دارند خوشم میاد چون در هر مقطع پاکی که باشم بیماری فعال من را رو میکنه و من را از انکارخارج میکنه بله اخیرا خیلی به جنس مخالف وسوسه میشم برای من شخص بوده# من یک همسایه دارم و نوع پوشش و شاید ظاهری که داره هر روز باعث میشه من وسوسه رابطه شوم من هر روز سعی میکنم که این احساس رو مشارکت کنم و دعا میکنم و از تجربیات راهنما و دیگر دوستان استفاده میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۴ ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#37
بله بنظرمن هر مکانی شخصی رنگ یارویی حتی فصل واهنگ دارای انرژیها حالاشادی غم رنجش ترس خاطره وهرچیزدیگه ای ک روی من اثرمستقیم یا غیرمستقیم داره اخیرامن با دیدن کسی یاد خاطرات ورنجشهام افتادم و وسوسه انتقام شدم ک البته به راهنما زنگ زدم کاراین وسوسه رهاشدم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#38
عموماهرچیزیاشخصی یک خاطره یک رنگ بوفصل اهنگ درونم نجوایی میکندوذهنم اونو به یچیزی مربوط میکنه عمومابعضی چهره های خاص واسامی بخصوص مراوسوسه انتقام یادرنجش یاخاطراتم میندازه
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حبیب ۶۶۶ ، ناظر۴ ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#39
(۱۳۹۸/۱۱/۱۲، ۰۲:۱۰ عصر)سعید ز نوشته است: من هر وقت در شرایط استفاده از بیماری اعتیاد قرار بگیرم وسوسه میشوم.امروز با توجه به اینکه سعی میکنم در شرایط مصرف مواد قرار نگیرم وسوسه مواد نمیشوم.مثالی زنده از چند روز پیش:خیلی عادی و با ارامش زندگی میکردم وهمه چیز مرتب بود.با یکی از همکاران که خیلی خانم باز است واز لذتهای رابطه های جنسی اش میگفت چند روزی با هم ارتباط نزدیک داشتم(شرایط مصرف بیماری) بعذ از ان احساس کمبود وضعف وناتوانی سراغم امد-از نظر روحی و روانی اشفته شدم به خودم وهمه گیر الکی میدادم-با توجه به باورهای با خودم دچار جنگ و کشمکش شدم-در نهایت از همان چیز هایی که قبل از این موضوع لذت میبردم وهمه چیز ارام بود متنفر شدم. مخصوصا با خانواده خیلی بد برخورد میکردم...تا زمانیکه با راهنما مشارکت نکرده بودم خیلی نا ارام واشفته بودم.من چون انسان لذت جویی هستم حتی در مورد چیزی که تجربه درد اور برایم داشته باز هم انرا انجام میدهم چون فراموشکار هم هستم
درود فراوان . در مورد این موضوع منم خیلی ضعف دارم و ببشترین لطمه رو از این ناحیه خوردم و ایرادم لذت جویی است و دنبال راهکار هستم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۱۶ ، ناظر۴ ، ناظر20 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، ناظر14
#40
با سلام 
امروزه با توجه به ایام عید و تعطیلات که بزرگترین خطر و وسوسه برای من معتاد است گاهی افکار منفی به سراغ من می آید و وسوسه ام میکند که این روزها همه چیز عالیه برای مصرف دیدن یاران بازی گذشته مکانهای مصرف مرا به وسوسه یکبار مصرف سوق میدهد که با اقرار و رفتن به جلسه از آن رها میشوم.
پاسخ
 سپاس شده توسط آریا داریوش ، Darush sistan ، ناظر۳
#41
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۱۲ عصر)admin.a نوشته است: سوال 8 : آیا اخیرا شخص ، مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است ؟
با سلام و درود فراوان خدمت خدمتگزاران انجمن    بله  در هر لحظه ذهن بیمار اماده وسوسه است    اما   فاکتور ها و ابزارهایی که انجمن به رایگان در اختیار من گذاشته میتوانم عبور کنم و از طریق جلسه   راهنما   قدمها  خودم را به رهایی که قدمها بمن وعده داده برسم و به مسعولیتهای اولویت شده لیستم برسم
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، ناظر۳ ، ناظر۱۶


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان