امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 4 : ایا به واسطه اعتیادم تصمیمات دیوانه وار گرفتم ؟ ایا به خاطر مصرف کاری را رها
#1
سوال 4 : ایا به واسطه اعتیادم تصمیمات دیوانه وار گرفتم ؟ ایا به خاطر مصرف کاری را رها کرده ام ؟ دوستی یا رابطه ای را به هم زده ام و یا دست از هدفی برداشته ام ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط Saghar d ، حـمـیـد ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، omed44
#2
تصمیمات دیوانه وارگرفتن ازویژگی های بیماری اعتیاداست وزمانی که مرتکب این کارمیشویم یعنی دقیقا درمرکزمرض داریم زندگی میکنیم دوستی هاوروابط زیادی اعم از خانوادگی واجتماعی قربانی بیماری اعتیادومصرف آزادانه من شده اند درکل تصمیماتی که بدون درنظر گرفتن عواقب وپیامدهای آن وبر پایه لذت طلبی وخودمحوری وبدون مشورت بااهل آن گرفته شودویامشورتی باشد باغیراهل آن وبدنبال گرفتن فتوی موردنظرخودمون باشیم وبرمبنای آن تصمیم گرفته شود این تصمیم دیوانه وارخواهدبود زمانی که بواسطه بیماری تصمیماتی گرفته شود که درآن نه تواناییها ونه امکانات ونه خطرات ونه ریسک های آن کار ونه مشورت بااهل آن درنظرگرفته نشودحتما نیمه کاره رهاخواهدشد زمانی که پای لذت طلبی بمیان آیدکارهانیمه تمام خواهند ماندوزمانیکه خودمحوری حرف اول رابزند دوستی هاورابطه هابهم خواهد خوردوزمانیکه بدون سلامت عقل وبامرضمان زندگی کنیم ودراین چرخه معیوب گرفتارباشیم بازهم تصمیمات دیوانه وارخواهیم گرفت وبازهم رابطه ای رابهم خوایم زد وبازهم دست از اهدافمان خواهیم برداشت.:
پاسخ
 سپاس شده توسط Saghar d ، حـمـیـد ، ناظر2 ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، omed44 ، tazarviman
#3
قسمت دیگر از نداشتن سلامت عقل من این است که به صورت لحظه ای تصمیم به انجام کارهای دیوانه وار می گیرم و بدون توجه به عواقب ان مثل تند بادی بی رحم حمله میکنم و فقط برای مصرف لحظه ای یا احساسی و یا رفتاری بهترین کارها بهترین دوستان و مهمترین هدف ها را از دست می دهم عدم تعادل من در احساسات و نداشتن سلامت عقل من لحظه ای برای من انتخاب می کند که کل مسیر زندگی من عوض شود هر کدام از هدف ها و یا کارها و یا دوستان من می توانست سرنوشت زندگی من را به شکل دلخواه و سالم رقم بزنند من از روی اعتیاد و نواقص با تصمیمات انی و زود گذر و بدون تعهد وارد روابط و یا کارها می شدم و بعد هم خیلی زود همه چیز را نیمه کاره رها می کردم و همیشه درک ما بر مبنای واقعیت نبود و به خاطر همین هم دیگران به مرور از ما فاصله گرفتند و منزوی شدیم و به علت احساس تنهای و بی ارزشی  به دنبال هدف های پوچ و بی ارزش بودیم
مثل : رها کردن درس
شغل ها ورزش و موقعیت های خوب خانوادگی و اجتماعی 
پاسخ
 سپاس شده توسط Saghar d ، حـمـیـد ، admin.a ، ssaeedg ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، omed44
#4
در زمان اعتیاد فعال من با خوش خیالی و توهمی فکر کردن و با رویا پردازی دست به کار و اقدام می زدم و همیشه نتیجه آن شکست و رها کردن در اولین قدمها بود .
امروز هم در مواقعی بدون مشورت و با خود محوری دست به کارهایی می زنم که بعد از گذشت مدتی چون می فهمم توانایی انجام انرا ندارن آنرا نیمه تمام می گذارم .
هر تصمیمی که من بدون توجه به عواقب ان و بدون مشورت انجام می دهم تصمیمات دیوانه وار است .
در بعضی مواقع البته من مشورت می کنم ولی یا با اهل فن و آشنا به آن کار نیست و یا به دنبال جواب مورد علاقه خودم می گردم .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، ssaeedg ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، omed44
#5
مواد مصرفی و نوع مصرف دیوانه‌وار
فریبکاری
اعمال خشونت آمیز
تصمیم به انجام کارهای خلاف و تخریب،معامله های نادرست،شراکتهای نا عاقلانه و خطرناک،
اینکه اونقدر مصرف کنم ک در حالتی ک دوست دارم یعنی نئشگی بیش از حد ،که بمیرم و نفهمم هیچ چیزی را.
واقعا دردناکه بعضی از مسائل رو بنویسم حتی فکر کردنش هم درداور است!
قسمت۲:بلی،خیلی از فرصتهای کاری رو از دست دادم به خاطر اعتیاد و حالات اعتیاد ب کل بیخیالش شدم.
روابطم فقط در مورد اعتیاد و مواد بوده ک در غیر این صورت پایدار و قابل تحمل نبوده.
دست از هدفهایم برداشتم و نهایتا فقط در ذهنم و عالم مواد می‌اندیشیدم و بعدا ها هم فقط تاسف میخوردم،که مثلا قهرمان فلان سبک ورزش‌ام یا میتونستم بشم و...حسرت اینکه چرا در این کشور یا شهر یا خانواده یا موقعیت و ... هستم یا ب دنیا امدم!
ب خاطر اعتیادم دیگر قادر نبودم ب اهدافم برسم و حتی شرایطش را هم نداشتم
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، حـمـیـد ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، omed44
#6
در طول اعتیاد فعالم اگر تصمیم درستی میگرفتم کارم به زندان و تیمارستان نمی افتاد. سه مرتبه تصمیم به خودکشی گرفتم . ایامی که از زندان به مرخصی میامدم موقع برگشت با لباسهای اغشته به مواد برمیگشتم که اگر گیر میکردم نمیدانم چی میشد . و بد ترین تصمیمی که گرفتم جدایی از همسر اولم بود برادرم خیلی گریه میکرد که منصرف بشم اما این اتفاق افتاد و خیلی چیزهای دیگر ...
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، b.d ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، omed44 ، tazarviman
#7
(۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۱۸ عصر)admin.a نوشته است: سوال 4 : ایا به واسطه اعتیادم تصمیمات دیوانه وار گرفتم ؟ ایا به خاطر مصرف کاری را رها کرده ام ؟ دوستی یا رابطه ای را به هم زده ام و یا دست از هدفی برداشته ام ؟
تمامی تصمیمات من بر اساس الگوی های غلط اعتیادی « تفکر ، اقدام و احساس » بود برای همین تمام تصمیماتم دیوانه وار از آب درآمد ، در ضمن یادآور شوم که‌ الگوی های صحیح تصمیم «تفکر ، احساس و اقدام‌ هست. » و به خاطر مصرف مواد نتوانستم درشغل و تحصیل همچنین توسعه روابطم موفق باشم و تقریبا بی هدف و باری به هر جهت زندگی کردم .
تصمیمات دیوانه وار یکی ازخصلت های بیماری اعتیاد و عدم سلامت عقل من بوده که در وجودم پروش یافته است ، بله : یکی ازتصمیم بزرگی که بیماری اعتیاد برایم گرفته بود و خیلی هم خطرناک بود استفاده کردن مواد مخدر بود که بواسطه همین تصمیم چه بلاهایی که بر سرم نازل نشد و من فکر می کردم که با استفاده از مواد مخدر می توانم به خیلی چیزها برسم ولی  غافل از این که من با این تصمیمی که گرفتم خودم را در دام اعتیاد قرار داده بودم و در باتلاق اعتیاد غرق شدم و همین امر باعث شد فرصت های طلایی زندگیم را از دست بدهم چه کارهایی که نداشتم و چه فرصت هایی که می توانستم در آن ترقی کنم ولی چون بیمار بودم و مصرف کننده شده بودم هر کاری نصفه کاره رها می کردم و اجبارهای به مصرف توان کارگرفتن را از من گرفته بود چونکه فکر و ذکرم فقط تهیه مواد مخدر و مصرف آن بود و چون دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم دیگر به فکر کار و زندگی نبودم من فقط مصرف می کردم که زنده بمانم حتی باعث شد رابطه های صمیمی که داشتم را هم رها کنم همیشه در تنهایی و انزوا به سر می بردم حوصله هیچ رابطه و یا دوستی را نداشتم و اگر هم می خواستم رابطه ای برقرار کنم فقط بر حسب منافع ام بود طوری که ازش سواستفاده می کردم تا برای مصرف مواد مخدر مشکلی نداشته باشم تمام این ها سرچشمه اش از بیماری اعتیاد ، هوای نفسم ، خودخواهی هایم و نداشتن سلامت عقل  بود که فکر می کردم که همه فن حریفم ولی دریافتم که در طول زندگی که با مصرف مواد مخدر سپری کرده بودم و در زندگیم خبری از سلامت عقل نبود تمام این ها تصمیمات دیوانه واری بودن که خودم آنها را تجربه کردم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، omed44
#8
تصمیمات دیوانه واری از روی ترس، غرور، خودخواهی و خودمحوری گرفته و آنها را عملی کرده ام از قبیل مصرف و توزیع مواد، خودزنی و خودکشی، معاملات خودسرانه بدون تنظیم قرارداد معتبر و مستند، فرار رو بر قرار ترجیح دادن در زندگی زناشویی و تصمیاتی که عملی نشد مثل سرقت و ...

بواسطه اعتیادم موقعیتهای عالی اجتماعی، اقتصادی و مالی رو از دست دادم.

بسیاری از روابط دوستانه رو فدای خودخواهی ها و روابط رومانتیک کردم.

بسیاری از اهدافم رو که در راستای پیشرفت علمی و هنری بود رها کردم.

و ....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، omed44
#9
فراوان!
رفت و امد من بابسیاری از ادمهای نرمال و سالم به صفر رسید و برعکس با ادمهای لاابالی و بی خانواده به حداکثر ممکن!
در مورد هدف که در انروزها هدفی نداشتم و ۲ سال قبل از روزهای مصرفم که درسم نیمه کاره رها شد
بخاطر مصرفم همان اندک فعالیت های اجتماعی را نیز از دست داده بودم!
بقول کتاب اصلا زندگی انسانی را فراموش کرده بودم
همین
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، omed44
#10
بله در مورد هر چهار تا پرسش  بیماری اعتیاد یعنی خسارت من به واسطه مصرفم بیماریم فعال بود هم به خود هم به خانواده وهم به اطرافیانم خسارت میزدم بله کارهایی میکردم نا عاقلانه که هیچ انسان عاقلی انجام نمیدهد به اصطلاح بی کله بودم بله همیشه بهترین موقعیتها و فرصتهایی که نیروی برترم پیش رویم قرار میداد به خاطر نداشتن سلامت عقل از دست میدادم بله هیچ وقت نمیتوانستم با دوستانم به صورت صحیح رفاقت کنم همه رفا قتم با دوست نابودیم مواد مخدر بود باز هم بله همیشه شروع کننده خوبی بودم ولی تمام کننده خوبی نبودم به خاطر مصرف مواد نمیتوانستم هیچ کار و یا هدفی را تا انتهای آن درست انجام دهم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، omed44 ، ناظر14
#11
بله کلییه تصمیمات من دیوانه وار بود.
هرتصمیمی یک هدفی به دنبال دارد.
ولی همه تصمیم گیری من از افکار بیمار گونه من نشعت میگرد که همان بخش بیماری روانی من است.
افکاری که منتهی به اقدام وعمل میشود بااینکه مرا به اقدام وعمل بازمیداردبه یک هدف درست دست پیدا نمیکنم
تصمیمات بیماری من،خوزنی ، خد آزاری ، مصرف مواد ویا انتقام از شوهرم یا پدرم ویا کسانی که من انها را مقصر میدانستم

اما در قدم دو میگه فاصله انداختن بین اقدام وعمل...و قبول مشکلات...تماس باراهنما ومشورت کردن ودعا ومراقبه واز نواقص استفاده نکردن?
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، ناظر6 ، omed44 ، ناظر14
#12
با سلام....
اعتیاد آزاد شده و رها شده زورش از دوستی ها و اهداف والا خیلی بیشتر است و میتواند به سادگی دوستی ها و اهداف را بُکُشد.هر زمان که ما میگوییم سلامت عقل نداریم به این معنی نیست که عقل نداریم یعنی برداشت ما از اتفاقات اشتباه است.منظور از تصمیمات دیوانه وار اینستکه ما میدانیم تصمیم دیوانه وار است ولی باز انتخاب میکنیم مثلا بزرگنمایی کردن باعث از دست دادن اهدافمان میشود دیوانه کسی ست که نتیجه برایش مهم نیست و در تصورات باطل بسر میبرد اشتباه با دیوانگی فرق دارد اشتباه یعنی ندانسته ولی دیوانگی یعنی دانسته کاری را انجام میدهم معمولا بعضی از ما تصمیماتی میگیریم که معمولا میدانیم اشتباه است و باعث آشفتگی ما میشود.

تصمیمات دیوانه وار یعنی حتما نتیجه بَدی برای ما خواهد داشت.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، حوریا ___Bu ، ناظر6 ، omed44 ، ناظر14
#13
سلام
خود مصرف مواد مخدر تصمیم دیوانه وار است.بله من شغل خودم را به واسطه مصرف رها کردم و زندگی ام را اشفته کردم و به دیگران و نزدیکانم اهمیت نمیدادم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، ناظر6 ، omed44 ، ناظر14
#14
با درود فراوان 
بله بارهای بار مواد مخدر جابجا کرده‌ام 
باوجود شرایط سخت امنیتی بارها اقدام ب خرید و فروش موادمخدر کرده‌ام  
چندین بار توی زمینه شغلی ام مغازه راه اندازی کردم ولی ب واسط مصرف مواد مخدر آنها را رها کردم 
خیلی از ‌رابطهایم با دوستان وآشنا یانم ب واسطه مواد مخدر قطع شد
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، ناظر6 ، omed44 ، ناظر9 ، ناظر10 ، ناظر14
#15
بله من تصمیمات دیوانه واری مثل مصرف کردن مواد در محل کار دولتی ،  فرار با بچه کوچک به شهری دیگر، دادن استفاء از کار دولتی با موقعیت عالی به خاطر مصرف کردن راحتتر در شهرستان در صورتی که سالها برای آن موقعیت درس خوانده و وقت و تجربه بدست آورده بودم، فروش مال و  اموالم و ملک مسکونی ام  به بهایی ناچیز برای مصرف بیشتر و لذت های آنی ،کلاه برداری با ضایع کردن آبرویی که قطره قطره بدست آورده بودم برای بدست آوردن پول مواد، دوستی با افرار ناباب برای بدست آوردن پول و کلاه برداری، از دست دادن دوستان بسیار با شخصیت با موقعیتهای عالی در ارکان های دولتی به خاطر سوء استفاده های سریالی از آنها، از دست دادن دوستانی که واقعا می توانستند بهترین تاثیر را درکل زندگی ام بگذارند، دست کشیدن از اهداف بسیار بزرگ و موقعیتهای عالی کاری در خارج از کشور تنها به خاطر عدم سلامت عقل و اینکه تنها مطیع اوامر اعتیادم بودم و او می گفت و دستور می داد  باید چه کار انجام دهم و چه کاری درست است.
پاسخ
 سپاس شده توسط omed44 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#16
سوال 4 : ایا به واسطه اعتیادم تصمیمات دیوانه وار گرفتم ؟ ایا به خاطر مصرف کاری را رها کرده ام ؟
 دوستی یا رابطه ای را به هم زده ام و یا دست از هدفی برداشته ام ؟(قدم۲)
تصمیمات دیوانه وار برای هر کس متفاوت است ، اما در کل بدلیل عدم سلامت عقل ناشی از مصرف مواد مخدر من همیشه در حال تصمیم گیری های خودتخریب کننده بودم
بارهاازاین شغل به اون شغل، ازاین رابطه به اون رابطه، هر روز سم موادمخدر واردبدنم میکردم، رابطه های مخرب داشتن، آسیب های جسمی ، خودزنی، تصمیم به خودکشی و مرگ ، و....
پاسخ
 سپاس شده توسط tazarviman ، حـمـیـد ، ناظر14
#17
سلام

ایا به واسطه اعتیادم تصمیمات دیوانه وار گرفتم ؟ بله -مصرف مواد مخدر-
ایا به خاطر مصرف کاری را رها کرده ام ؟ بله شغل خود را رها کردم
دوستی یا رابطه ای را به هم زده ام و یا دست از هدفی برداشته ام ؟ بله جدایی-دنبال یک سری اهدافم را رها کردم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#18
فروش ماشین خانه زمین فروش هرچی بود رفتن ومواد
اوردن برافروش تغییرشغل ناگهانی تغییرشهر
ناگهانی دادن چک براضمانت دوستان
مصرف کننده هرجایی و....
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، یاسی ، یثنا ، ناظر14
#19
سلام
 اعتیاد همیشه دیوانه وار زندگی کردن را در بر دارد.بی حوصله و تحمل کردن دیگران نیز سخت می گردد ومن نباید بر اساس آن عمل نمایماما در زمان مصرف بدون فکر کردن برایم عادی شده بود ومهم نبود تاثیر این تصمیم چیست.مانند از دست دادن شغل.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#20
معتاد استاد کارهای نیمه تمامه
نقشه کشی 
رویا پردازی
اگر تصمیم درستی هم بگیرد خیلی وقت ها فقط 5 دقیقه قبل از رسیدن به هدفش دست بر می دارد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر10 ، ناظر14
#21
وقتی بادقت به زندگی گذشته نگاه میکنم میبینم چقدرارزوی خوب داشتم چه ادمهای خوب ودرستی دورم بودن چه کارهاوموقعیتهای تحصیلی وکاری وپیشرفتهاییوکه یانصفه ونیمه ازدست دادم یااصلاسراغشون نرفتم دست بچه کارهایی زدم که اصلااینده ای نداشت ادمهاییوازخودم رنجوندم وروابطیوازدست دادم که الان متوجه میشم چیکارکردم درسموبی خودی وبلتوجیحات الکی رهاکردم وازاین قبیل بسیاراست
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر10 ، یاسی ، ناظر14
#22
تاثیر روانی اعتیاد .عدم نرمش پذیری ودور اندیشی و عدم پایبندی به اهداف و ناتوانی از چشم پوشی از لذت هاست .عدم تسلط بر ذهن منجر به از دست دادن موقعیتها و فرصت ها برای تعقییرجهت به سمت زندگی اعتیاد یک جور با زندگی در تضاد است 
زندگی یعنی تعققیر یعنی یکی نبودن لحظه ها ...اما من از منابع تکرارها و عادتها که ریشه در توجیح و بهانه دارد استفاده میبرم وقتی در چرخه خود مشغولی گیر کنم دچار تصمیمات دیوانه وار میشوم و مصرف میکنم که زندگی کنم و زندگی میکنم که  مصرف کنم سوال میگه مشورت اوج تسلیم است و من باید با اهل فن مشورت کنم {راهنما}  Heart Heart Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14 ، ناظر۳
#23
سوال 4 ـ آیا به واسطه اعتیادم تصمیمات دیوانه وار گرفتم ؟ آیا به خاطر مصرف کاری را رها کرده ام ؟ دوستی یا رابطه ای را به هم زده ام و یا دست از هدفی برداشته ام ؟
من در زمان مصرف همیشه در حال تکرار اشتباهاتی وحشتناک بوده ام و بزرگترینش مصرف مواد مخدر بود که نهایتاً نتیجه جزء ناتوانی ، درماندگی ، آوارگی ،  بی خانمانی ، دربدری برایم نداشت که از لحاظ مالی ، روحی و روانی ، احساسی ورشکسته کامل وارد برنامه شدم .  
بعد از ورود به برنامه هم تقریباً اکثر تصمیمات مهم زندگیم از روی بیماری بوده و همیشه به دنبال نتیجه متفاوت بودم همیشه افراد ناسالم را برای روابط و دوستی‌هایم انتخاب میکردم که جز بدبختی و آشفتگی برایم چیزی نداشت . من بخاطر نبود سلامت عقل وارد یک رابطه اشتباه شدم که حاصلش دو فرزند شد چون همه داستان از روی نبود سلامت عقل و کاملاً دیوانه وار بود بعد از کشمکش های فراوان به طلاق منجرب شد و نتیجه اش  رها کردن فرزدانم شد . من حتی کارم را که میتوانستم بواسطه آن زندگی خیلی خوبی داشته باشم را هم بخاطر تصمیمات شتباه ، آنی و بدون مشورتم از دست دادم .
این سوال میخواهد به من یادآوری کند باید با مشورت زندگی کنم چون تصمیمات لحضه ای و آنی و بدون مشورت نهایتاً نتیجه اش دیوانه وار است . این را بارها تجربه کرده ام و هنوز هم درد آنها را میکشم .
که در کتاب پایه ام اینگونه بیماری اعتیاد و نبود سلامت عقل را مثال زده :
دیوانگی یعنی تکرار یک اشتباه و انتظار نتیجه متفاوت یعنی با علم به این که نتیجه همان خواهد بود زندگیمان را با تکرار همان اشتباه قبلی نابود میکنیم .

HH
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۳
#24
 درود

بیکاری و اکثر مشکلاتی که امروز دارم بابت تصمیمات بدون فکرم در زمان مصرف در زندگی است...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر۳
#25
بله .تصمیمات دیوانه وار جزیی از زندگی من شده بود، ریسک های خطر ناک برای تهیه مواد، قبول پیشنهادهای مرگ آور در مصرف
مواد،استفاده از مواد صنعتی و دارو درمانی بخش خیلی کوچکی از تصمیمات دیوانه وار من بود. بخاطر مصرف مواد خیلی از کارهایم را ناتمام
رها کرده و دوستی های زیادی را برهم زدم و همه اهدافم را در راه مواد مخدر ناکام گذاشتم .
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر۴ ، ناظر۳
#26
واقعاتمام تصمیمات احساسی هیجانی همینجوری ازروی تاثیرازدیگران یاخشم واین جوراحساسات بوده تمام کارهای درست زندگیمویاشروع نکردم اصلاویانصفه ونیمه رهاکردم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر۳ ، ناظر14 ، حـمـیـد


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان