امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال12: از چه کسان یا سازمانهای رنجش دارم ؟ توضیح دهید چه اتفاقی یا شرایطی باعث این
#1
رنجشها         


سوال12:  از چه کسان یا سازمانهای  رنجش دارم ؟ توضیح دهید چه اتفاقی یا شرایطی باعث این رنجش شد ) 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11
#2
از یکی از دوستانم بنام حمید رنجش دارم..توقعات بیجا از من دارد وقتی با مشورت با راهنما به او نه ميگویم از من دلخور میشود و پشت من حرف میزند و من هم به خاطر اینکه دوستش دارم چیزی به او نمیگویم ولی اخیرا احساس میکنم این کوتاه امدن من باعث پررو شدن او میشود و ایجاد رنجش در من.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11
#3
کسان یا اشخاص: مثل خانواده و اقوام ( پدر و مادر و برادر و خواهر و فامیل دور و نزدیک )
دوستان و همکلاسی ها و معلمین
همکاران و صاحب کاران و و یا کارگران و کسانی که به نحوی با انها کار کرده ام اشنایان دور و نزدیک که بواسطه ای با انها مراوده داشته ام اشخاص و چیزهای متفرقه سازمانها ( مدارس نهاد های دولتی مذهبی اصلاحی و مدنی و اجتماع )-  خودم ( قدم قیافه عجزهایم و ....)- خداوند برنامه NA ( راهنما رهجو دوستان بهبودی )




توضیح دهید چه اتفاقی یا شرایطی باعث این رنجش شد )
در این سوال من علت وقوع رنجش را مورد بررسی قرار می دهم و چند نکته را نباید فراموش کنم اولا اینکه من تراز نامه خودم را می نویسم نه دیگران پس دلیلی که باعث شد من رنجش پیدا کنم را از سمت خودم می نویسم
دوما اینکه دلیل رنجش را با غلو و گزافه گویی نمی نویسم به طوری که انگار با یک هیولا طرف بوده ام بلکه فقط ماجرا را با صداقت می نویسم و نهایتا اینکه من در این بخش نباید اجازه سواستفاده به بیماریم بدهم و اصل ماجرا را بنویسم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، داراب م
#4
کلاس  پنجم ابتدایی بودم و معمولا بعلت تاخیر اتوبوس شرکت واحد دیرتر به مدرسه می رسیدم ، به خاطر همین موضوع ، ناظم مدرسه بارها مرا تنبیه کرده بود و نسبت به او خشم و کینه به دل داشتم.
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، حـمـیـد ، 0069552991
#5
از خدا، خودم و کسانی که باهاشون در ارتباط بودم و هستم.
خانواده، اقوام و خویشان، دوستان و آشنایان، صاحب کاران و کارگران، همکاران و شرکا و ...

اتفاقات و شرایطی از قبیل اعتیاد خانواده، فقر مالی و عاطفی، اختلافات سلیقه ای و عقیده ای، بی احترامی و ترور شخصیتی، تحقیر و تمسخر، توهین و تهمت، ضرب و شتم، توقعات و انتظارات، سوءاستفاده و ... باعث رنجش من شده بود
پاسخ
#6
دولت - کل جهان- و تمام سازمانها و انجمنها و گروهای موجود بر روی کره خاکی رنجش دارم (من مستعد رنجش هستم چون توقع دارم همه مطابق میل من رفتار کنند پس الگوی رنجش دارم)
پاسخ
#7
رنجش?یک واکنش طبیعی است که از نوع نگرش ، تفکرات، احساسات و رفتارهای ما شکل میگیرد?
برداشت ها ، قضاوت ها ، باورها ، احساسات ما هستند که باعث بوجود آمدن رنجش در ما می شوند✌️
رنجش ها خاصیت گسترشی دارند که روح ، روان ، احساس ، جسم و آزادی ما را در بر میگیردو همین رنجش ها موجب توقف بهبودی و اصول روحانی در ما میشوند✌️
رنجش مربوط به گذشته و موجب میشود که در گذشته سیر کنیم اما ترس مربوط به آینده است✌️
عوامل گناه و خجالت درونی (وجدان)ولی عوامل رنجش بیرونی است.✌️
چه زمانی وسوسه نگهداری رنجش را داریم؟??
زمانیکه رنجش را موجه میدانیم یعنی زمانی که به خود مجوز میدهیم.به خود حق میدهیم و حق بجانب میشویم.✌️
ریشه اکثر رنجش ها?در حق بجانبی،توقع،محاسبات غلط،غرور-انتظار وچشم داشت و در کل نواقص ما میباشد.✌️
من از تمام کسانی که به هر طریق ممکن موجب آزار من شده اند -برخلاف میل من عمل کرده اند-تمام کسانی که انتظارات و توقعات مرا برآورده نکرده اند-کسانی که نسبت به آنها حسادت کرده ام.
مثل? کسانی که پولدار بوده اند-خوشتیپ بوده اندو غیره
من نسبت به تمام کسانی که در مقابل من جبهه گیری یا حتی از حق خود دفاع میکردند رنجش دارم و داشته ام✌️
توضیح اینکه افکار من است که امروز برای من رنجش بوجود می آورند?
اتفاق?برخورد دو پدیده چه از لحاظ کلامی چه از لحاظ رفتاری?(هر دو به فیزیک انسان مربوط هستند)...
مثلا کسی که پشت سر من غیبت کرده یا درگیر شدیم یا به من قرض نداده و غیره....?
شرایط?به قیاس ذهنی انسان  است?مثلا آقای Xخوشتیپ است و من از او رنجش پیدا میکنم
(بدون اینکه با من مشکلی داشته باشد)✌️
فقط ذهن من موجب این رنجش میشودو حسادت زیر مجموعه آن است✌️
پاسخ
#8
از زمین و زمان :
علتش خود خواهی ؛خودمحوری ؛ در نظر نگرفتن نیاز یا خواسته دیگران ؛ زیاده خواهی ؛خود برتر بینی ؛حقارت و خود کم بینی ؛ غرور ؛ بی بند و باری ؛
 نداشتن یک سری  ارزش و اعتقاد درونی اصولیه ک سرچشمه از خودمحور محق دونستن خود 
خودبزرگ بینی و توقع بیجا و احساسات ناشناخته و عدم درک وضعیت صحیح از زمان مکان و موقعیت اطرافیان و خودم بود.
پاسخ
#9
با سلام....
از گذشته
از پدر و مادرم که من وقتی خیلی کوچک بودم از هم جدا شدن و فکر میکردم با جدا شدنشان از هم مسیر زندگی من عوض شد.

از همسر سابقم که باعث شد بعداز جدایی مان تا امروز نتوانم فرزندم و نوه ام را ملاقات کنم.

از کسی سالها فکر میکردم به اسم رفاقت از من بیگاری کشید.

از جامعه ، مدرسه ، سازمانها ، و تقریبا از همه چیز و همه کَس.

از امروز
صاحبکارم چون فکر میکنم به اندازه تلاشی که میکنم حقوق نمیگیرم.

از خودم چون فکر میکنم با تصمیمات احمقانه ایی که میگرفتم و میگیرم باعث عقب افتادن مالی و معنوی و آسیب جسمی به خودم میشوم.

از خانواده ام که فکر میکنم به اندازه کافی به من اهمیت نمیدهند.
سعی کردم با شهامت و البته با ترس اینها را بدون غلو کردن و زوم شدن رو نقش طرف مقابل و با صداقت و خیلی ساده اصل ماجرا را بنویسم و نه از آنها کم کنم نه به آنها زیاد کنم و امروز تا حد زیادی با این رنجشها به صلح رسیدم و دست از سر گذشته برداشتم.
رنجش یک حالت است و احساسات متراکم شده که کنترل رفتار و اعمال من را بدست میگیرند و من رو بسمت اعتیاد بیشتر سوق میدهند بیشتر رنجش را خودم با نگاه و جهان بینی غلطی که دارم تولید میکنم و همراه با جبر است چون در رنجشها احساس امنیت بیشتری میکنم و به خودم مجوز میدهم که هر جور دلم خواست (بیمارگونه) با دیگران رفتار کنم.رنجش وقتی چیزی بر خلاف معیار من است بوجود میاید حالا چه درست باشد چه غلط.
رنجش یک احساس بشری است و طبیعی است ولی واکنش ما نسبت به یک رنجش غیر طبیعی ست.
پاسخ
#10
من قبلا ازخیلی ها رنجش داشتم ولی وقتی که درمورد رنجش هایم با راهنمایم صحبت کردم خوشبختانه باکمک راهنمایم از بیشتر آنهایی که مطرح کرده بودم رهایی پیدا کردم ولی هنوز هم رنجش های زیادی در درونم وجود دارد که با امید به خدا وکمک راهنما می توان از آنها هم خلاص بشم ولی دوبار مامور راهنمیی ورانندگی منو الکی جریمه کرد که هنوز با اینا نتونستم کنار بیام چون تا به حال ندیده بودم کسی رو به خاطر اینکه لاستیک ماشینت صاف شده جریمه کنن ویا وقتی ماشین تازه خریده بودم بخاطر اینکه یکی از شماره های پلاکم کمی کمرنگ شده بود جریمه شدم با این دوتا نتونستم کنار بیام ولی میدونم باکمک خدا وراهنمای عزیزم میتونم ازهمه رنجش هام رها بشم از شما عزیزان همدردم هم میخوام برام دعا کنین ممنون
پاسخ
#11
از پدرم

از نامزد سابقم

از 2 تا از همکارام 

از خودم که با تصمیماتی که می گرفتم باعث عقب ماندگی مالی و آسیب جسمی به خودم شدم.

از مسئولان  ، برخی سازمانها ، و تقریبا از خیلی ها.
طبق ترازنامه رنجش ها



رنجش یه امر ذهنیه درست که ما باید مهارت بیانش رو یاد بگیریم
نه باید تو خودمون نگهش داریم
و نه اینکه هر طور دلمون خواست سر بقیه خالی کنیم
و اینکه بفهمیم هر رابطه و رفتار و برخوردی دوسویه و دو طرفه هست

و سهم خودمون رو از اون رنجش مشخص کنیم 
تا الگوهای لازم در روابط و برخوردها مون رو پیدا کنیم
پاسخ
#12
سلام 

از کسانی که با من بد رفتار می کردند واز انهایی که منرا نصیحت می کردند ویا بابت اعتیاد من را در جمع خود راه نمی دادند و کسانی که خودشان مصرف می کردند اما زیر اب من را میزدند.

من در مصرف بودم وگاها نیاز به حمایت انها داشتم ومی خواستم برایم مواد تهیه کنند.
پاسخ
#13
من عموماادم احساسی وبسیاررنجش پذیرم
هرجاشرایط اوضاع حرفهادنیاادمهاوهرچیزی برخلاف 
تصورم باشه فرقی نداره چجوری ولی
بهم برمیخوره ورنجش میگیرم
توقعاتم غرورم وترس ازنه شنیدن یانه گفتن
مراواداربه رنجشی بودن میکنه
این روزهاازخانواده رنجش دارم فکرمیکنم
بقدرکافیدبمن توجه نمیکنندووتصورمیکنم
شدم اسب بارکش زندگی
پاسخ
 سپاس شده توسط یثنا
#14
رنجش یکی ازاحساساتیه که برامن ودرمن بسیارفعال وقالبه زودرنجم حساسم حق بجانبم سریع بهم برمیخوره ازخودم دنیاادمازندگی سازمانهاخدا حتی فصلهارنگهاصداهاوبوها وخیلی چیزهای دیگه بی دلیل وبادلیل بدم میادتوباورهای گذشتم هست که خوب وبدصفروصدسیاه وسفیدپس هرکی وهرچی بمیلم نباشه بدلم نباشه بحرفم عمل نکنه ازش رنجش میگیرم حالاتوبگواصلابناحق اصلاتوقع من زیادولی من همچین ادمی بودم خیلی زودبهم برمیخوردازنه شنیدن برخلاف میلم بودن حالانمیشه بعدا اشتباه میکنی اینجوری نیست دلخورمیشم شدیدیادنیاوهمچی بایدبمیلم باشه یاکه بدم میادبهم برمیخوره اخمم توهم میره ومیشه رنجش فرقیم نمیکنه شخص مکان زمان خدا وسیله فصل درخت پدنده چرنده فیلم اهنگ یاهرچی وخودمحوری ودنیاحول محورم بگرده یعنی همین
پاسخ
 سپاس شده توسط یثنا


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان