امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 13: انگیزه ها و اعتقاداتی که باعث شد تا من در آن شرایط به این شکل عمل کنم ، چه
#1
سوال 13:  انگیزه ها و اعتقاداتی که باعث شد تا من در آن شرایط به این شکل عمل کنم ، چه بودند ؟ 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، محمدمهدی ۱۲
#2
رنجش هميشه به علت توقعات من پيش امده مدرسه توقع داشتم كه معلمها طبق ميل من رفتار كنند در محيط كار دلم ميخواست كه اگه دير رفتم رئيسم مرا بپذيرد در حسينيه ميرفتم براي مسخره بازي و انتظار داشتم كه مسئول حسينيه به من چيزي نگويد و بي قانوني ميكردم مثل حمل مواد مخدر و انتظار داشتم كه مامور با من كاري نداشته باشه و........
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11
#3
در این سوال خیلی مهم است که من به شکل عمیق و ریشه ای به علت اینکه چرا در ان لحظه رنجش پیدا کردم و چه انگیزه و یا اعتقاد و باوری باعث شد تا در ان لحظه بدان شکل عمل نمایم بپردازم و در واقع پیام این سوال این است که انگیزه هاو اعتقادات و باورهای نا سالم باعث به وجود امدن رنجش های من هستند و من باید به دقت این انگیزه ها و اعتقادات را بررسی کنم که برای من حاوی دو سود مفید است :
1: علت رنجش های گذشته ام خود را شناسایی می کنم و از بار انها خلاص می شوم
2: پاک کردن این انگیزه ها و اعتقادات ناسالم مسیر بهبودی اینده من را هموار می کند و در واقع کمک می کند تا با اعتقادات و انگیزه ای سالم زندگی و بهبودی خود را به شکل درست و همراه با ارامش بسازم
مثال : از معلم رنجش دارم : چرا : چون در بخاری کلاس امپول گذاشتم و او من را از کلاس اخراج کرد
انگیزه : لذت طلبی ارضاع کردن تائید طلبی در بین همکلاسی ها
اعتقادات : معلم نباید جلوی بقیه من را اخراج می کرد و چون من زرنگ هستم نباید با من کاری داشته باشد 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، داراب م ، ssaeedg ، Iraj_z
#4
همانند سئوال 12رنجش های مان می تواند از افراد حقوقی مانند ادارات ، مدرسه و...باشد ، ناگفته نماند شاید در طرح رنجشی که آورده ایم هم از فرد و هم از موسسسه یا اداره رنجش داشته باشیم که این رنجش من از ناظم منتهی به رنجش از مدرسه هم شده بود.
پاسخ
#5
مدرسه، نیروی های نظامی و انتظامی، مراجع قضایی، زندانها و مکانهای مذهبی و بعضی از جلسات انجمن

اتفاقات و شرایطی از قبیل سرزنش، تنبیه، توبیخ، جریمه، شلاق، حبس، پارتی بازی و باندبازی و انتقادات بی مورد باعث رنجش شد.
پاسخ
#6
همینطور که میدانیم اساساً تمام سوال ها قید شده در قدم ها شخصی هستند و اصولاً برای نتیجه گرفتن از قدمها هر کسی باید خودش جواب سوال قدم ها را بدهد ، به عبارت دیگر  ، (منه نوعی باید خودم بکوشم و تعمق بکنم و به سوالها جواب بدهم در غیر اینصورت باید گفت که نتیجه ایی از قدمها نخواهم گرفت )  ،  ما فقط بر اساس احساس وظیفه ایی که میکنیم تجربه گروهی کلاس قدم خود را به اشتراک میگذاریم تا شاید از این طریق ضمن اینکه خدمتی میکنیم ، به نوعی هم بتوانیم زمینه انگیزشی بهتری را برای دوستان همدرد خود فراهم کنیم ، در حقیقت منظور این است که  ،هدف ما این نیست که چیزی را یادبدهیم بلکه تمام هدف ما اینست که آنچه را که خود شما میدانید به شما یادآوری کنیم ! . . .ما در شیوه نگارش ترازنامه گرفتن از رنجش هایمان  سعی میکنیم  دفتر ترازنامه خود را به چهاربخش تقسیم کنیم
پاسخ
#7
معنی لغتی انگیزه ?یعنی سبب،
باعث،موجب،علت،محرک،،،
انگیزه های از قبیل استفاده از نواقص،لذت جویی،غرور،
تاییدطلبی،خودخواهی و خیلی نواقص دیگر...✌️
اعتقاداتم این بود که نباید با من اینجوری برخورد می کردند?
نباید به من بی حرمتی می شد-?-چرا در مورد من قضاوت کردند?
نباید به من توهین می کردند?
نباید ازمن سوءاستفاده می کردند و غیره...?
عوارض رنجش???
نمی گذارد زندگی را زیبا ببینیم موجب بدخلقی ،بداخلاقی ، عصبانیت ، پرخاشگردی ، خودخوری ، بی حوصلگی ، پرخوری ، پرخوابی ، انتقام جویی میشود.✌️
موجب سلب آرامش در ما میشود.✌️
موجب انحراف فکری،اخمو بودن،
فاصله گرفتن از خود،خود آزاری،
شتاب زدگی،افراط گری،خود مشغولی،عکس العمل های آنی،
کینه دوزی ،بی اعتمادی،سوءظن،
ازدست دادن تمرکز،بدبینی،دور شدن از بهبودی،غیبت و قضاوت،
عدم آموزش پذیری،احساس قربانی شدن،آرزو بد برای دیگران میشود✌️
موجب میشود که در حال زندگی نکنیم✌️
رابطه یمان با نیروی برتر قطع شود?
موجب میشود به عقب برگردیم
پاسخ
#8
رنجش هایمان علاوه بر اشخاص
حقیقی میتواند ازافرادحقوقی هم
مانند، ناظم پلیس ، ماموران زندانها
ادارات ، ارگانها و غیره...باشد و 
معمولا در طرح رنجش هایمان
بخاطر رنجشی که از یک نفرداریم
باعث میشود ازآن اداره ویاموسسه
و یا ارگانی که آن شخص در آن کار
میکند هم رنجش بگیریم...
پاسخ
#9
با سلام....
انگیزه ها: یعنی نیتها و خواسته هایی که عامل عملکرد من شده یعنی میخواستم به دنیا ثابت کنم اعتقادات من درست است و دیگران هم باید بپذیرند به همین خاطر هر حرفی زدم یا هر کاری کنم که طرف مقابل را خراب کنم تا آبرویش برود.

اعتقادات: باورها و اعتقادات و ارزشهای شخصی که داشتم و روی آنها پافشاری و اصرار میکردم که عامل عملکرد من نسبت به آن رنجش بوده و باعث مشکل شده.
یعنی یکسری باورها واعتقاداتی غلطی که در من تبدلیل به قانون شده و با واقعیتها منطبق نیستند مثل تعصب بیجا ، احساس مالکیت ، حق بجانبی ، حرف اول و آخر را در خانواده مرد میزند ، اگر هزینه با من است پس اختیار هم با من است ، (قومیتی) مثلا ما ترکها باج نمیدهیم و از این دست......
مثلا اعتقاد من این است نباید جلوی کسی کم بیاورم چون احساس بی ارزشی میکنم یا مثلا حتما باید جواب خوبی مرا با خوبی بدهند یا اصلا نباید مورد سوءاستفاده قرار بگیرم یا مورد تایید و تشویق و توجه قرار بگیرم و وقتی اینطور که میخوهم نمیشود نقص توقعات من درگیر شده و در نهایت رنجشها کنترل مرا بدست میگیرند.
پاسخ
#10
(۱۳۹۸/۱۰/۲۵، ۰۶:۵۶ عصر)admin.a نوشته است: سوال 13:  انگیزه ها و اعتقاداتی که باعث شد تا من در آن شرایط به این شکل عمل کنم ، چه بودند ؟ 
سلام انگیزهای من و اعتقاداتم همیشه چیزی بود که خودم دوست داشتم واز آن هالذت میبردم و این لذت باعث می شدتادرآن شرایط به هیچ چیز جز خودم فکرنکنم
پاسخ
#11
با سلام میشه گفت که انگیزه های زیادی میتونه در این زمینه دخیل باشه مثلا مامور درحین بازرسی  بهت بی احترامی میکنه درصورتی که قانونا حق چنین کاری رونداره ومن هم اینو می دونم ولی اون داره کار غیر قانونی میکنه واز لباسش سواستفاده میکنه وقدرت نمایی میکنه ومن قبلا رنجش می گرفتم ودنبال تلافی بودم وهمه مامورها رو به یه چشم نگاه می کردم ولی الان با کارکرد صحیح قدم ها یاد گرفتم که روشن بینانه نگاه کنم الان باور دارم که هرجا خوب وبد هست ودیدن یک مامور،یک مدیر،یک معلم،یک کاسب و....دلیل بر بد بودن همه نیست واون شخص هم بیماره من با عمل به این پیشنهاد راهنمام تونستم ازبیشتر رنجش هام خلا ص بشم دوستان عزیر برام دعا کنین منم لیاقت زندگی کردن توجمع روحانی شما روتا آخر عمر خدانصیبم کنه Heart Heart
پاسخ
#12
پیام سوال اینه که انگیزه ها و اعتقادات به وجود امدن هر رنجش رو پیدا کنیم
مثلا من از پدرم رنجش دارم که چرا با من بد رفتاری می کرد و اینقدر سخت می گرفت
وقتی خوب فکر می کنم می بینم که اون بنده خدا از آینده من می ترسید
و با سخت گیری هاش می خواست که من تو آینده بیکار نباشم و شغل خوبی داشته باشم
در حقیقت داشت برام نقش خدا رو بازی می کرد
بعد می بینم که اون مثلا از " سپردن " چی می دونست؟!
و می بینم که چقدر دوستم داشت که اون همه وقت می ذاشت و حرص می خورد
و چه دردی تحمل کرد که می دید مصرف می کنم
و می بینم که نه تنها نباید رنجش داشته باشم
بلکه باید طلب بخشش کنم ازش
پاسخ
#13
انگیزه ها مثل :
لذت جویی، غرور - تاییدطلبی - خودخواهی و خیلی نواقص دیگر
اعتقاداتم این بود که به من بی حرمتی می شد، چرا در مورد من قضاوت کردند، نباید به من توهین می کردند، نباید ازمن سوءاستفاده می کردند و غیره
 عوارض رنجش؟ موجب بدخلقی ، بداخلاقی ، عصبانیت ، پرخاشگردی ، خودخوری ، بی حوصلگی ، پرخوری ، پرخوابی ، انتقام جویی می شود.
موجب احساس قربانی شدن - آرزوی بد برای دیگران کردن
 - موجب می شود که در حال زندگی نکنیم - رابطه مان با نیروی برتر قطع شود

 در نتیجه:
انگیزه ها و اعتقادات من در بعضی جاهای زندگی براساس باورهای معتادگونه من شکل می گیرد
سعی کنیم باور و بینش خوبی نسبت به خودمان ، جهان هستی و پیرامون آن داشته باشیم،
 زمانی که ما عمل نیکی انجام دهیم مسلما احساس خوبی تجربه خواهیم کرد
هیچ کسی یا چیزی در جهان هستی بد نیست،
 این باور ، نگرش و تفکر گزینشی ماست که موجب می شود ما نسبت به چیزی یا کسی بدبین شویم
- زمانیکه نسبت به چیزی احساسمان بد می شود، سعی کنیم انگیزه هایمان را بررسی کنیم
 تا ببینیم از کجاست که حالمان خراب می شود و احساس خوبی نداریم.
پاسخ
#14
اعتقاداتم همیشه کوچه بازاری طلبکارانهبوده
وانگیزه هایم درمسیرعدم نه شنیدن
وتوقعات حال ارجورتوقعی ولی
نه انگیزه هام سالم بودندونه اعتقاداتم
پاسخ
 سپاس شده توسط یثنا
#15
وقتی حرف اعتقادوانگیزه برارنجش میشه برامن میبینم یاجای اشتباهی ازادم اشتباهی خوردم یاانگیزه لدت واسراربرروی خواسته هابوده یاطلبکارانه برخوردکردم ویااینکه بیش ازحدازطرف مقابل توقع داشتم ولی اگرانگیزه هم درست بوده باشه مهم اینه من به نتیجه وعکس العمل اززاویه چشم خودم نگاه میکردم اگرم تقصیری نداشتم بیش ازحدخودموطرف مقابلوسرزنش میکردم تاازکاه کوه بسازم
پاسخ
 سپاس شده توسط یثنا


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان