۱۴۰۰/۴/۱۰، ۰۴:۵۴ عصر
با سلام....
با دیدن نقش خودم متوجه الگوهای رفتارهایی پوسیده و نخ نما شده خودم میشوم ، من عادت دارم در هر اتفاق دنبال مقصر بگردم و نقش دیگران را پیدا کنم ، با دیدن نقش خودم بدهکار میشوم در حالیکه همیشه از آدمها طلبکار بودن ، از جبران خسارت میترسم ، چون فهم و درک خودم رو واقعیت محض میدانستم ، از قضاوت دیگران میترسم ، از بخشیدن طرف امتنا میکنم چون میگویم طرف باید درد بکشد ، در حقیقت از نگاه کردن به نقش خود میترسم چون از تغییر میترسم.
در واقع از مسئولیتی که بعداز فهمیدن نقش خودم باید داشته باشم میترسم.
با دیدن نقش خودم متوجه الگوهای رفتارهایی پوسیده و نخ نما شده خودم میشوم ، من عادت دارم در هر اتفاق دنبال مقصر بگردم و نقش دیگران را پیدا کنم ، با دیدن نقش خودم بدهکار میشوم در حالیکه همیشه از آدمها طلبکار بودن ، از جبران خسارت میترسم ، چون فهم و درک خودم رو واقعیت محض میدانستم ، از قضاوت دیگران میترسم ، از بخشیدن طرف امتنا میکنم چون میگویم طرف باید درد بکشد ، در حقیقت از نگاه کردن به نقش خود میترسم چون از تغییر میترسم.
در واقع از مسئولیتی که بعداز فهمیدن نقش خودم باید داشته باشم میترسم.