امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 78:ایمان و اعتقاد من به نیروی برتر چگونه رشد کرده است ؟
#1
سوال 78:ایمان و اعتقاد من به نیروی برتر چگونه رشد کرده است ؟
پاسخ
#2
زمانی که خودم را با دیگران مقایسه نمی کنم یعنی ایمان و اعتقاد دارم.در این قدم صداقتم یک پله عمیق تر شده و در پیداکردن نقش خودم تبلور پیدا کرده ام ایمان یعنی پیداکردن نقش خودم.ایمان یعنی وقتی که می ترسم در بهبودی استمرار داشته باشم
پاسخ
#3
نوشتن قدم 4و خواندن ان خود نشانه بزرگی از رشد ایمان من نسبت به نیروی برترم است وقتی تمام درون خود را شکافتم و نوشتم و موشکافانه خود را بررسی کردم نشان داد که ایمان من رشد کرده است این بار به راهنما نزدیکتر شدم جلسات برایم رنگ و بوی دیگری گرفت دیدن اتفاقات و شواهد و معجزاتی که در زندگی خودم و دیگران اتفاق افتاد باعث تغییر در افکار من شد و همین موضوع ایمان من را افزایش داد امروز نیروی برتر را به عنوان منبع اصلی و پر قدرت در زندگیم احساس می کنم - با توجه به اصول روحانی توانستم که استقامتم را برای ماندن در برنامه‌ی بهبودی توسعه دهم، در تمام مسایل حضور خداوند را احساس و به حضورش یقین پیدا کردم. حضورش برای رشد و بالندگی زمان مناسب را در اختیارم قرار داد به تدریج با مواجه شدن با شواهد عینی به باور رسیدم و پس از این‌که یقین من کامل شد، آهسته به ایمان رسیدم و از سر راه خداوند کنار رفتم و اجازه‌ی حضور در زندگی‌ام را به او دادم و این عاملی برای رشد من بود. وقتی خداوند را کارگردان اصلی زندگی‌ام پذیرفتم به تدریج نیازهایم برآورده شد و هر آنچه را که خواست او بود در زندگی به اجرا گذاشتم و ایمان من رفته‌رفته فزونی یافت.
پاسخ
#4
با توجه به اصول روحانی توانستم که استقامتم را برای ماندن در برنامه‌ي بهبودی توسعه دهم، در تمام مسايل حضور خداوند را احساس و به حضورش یقین پیدا کردم. حضورش برای رشد و بالندگی زمان مناسب را در اختیارم قرار داد به تدریج با مواجه شدن با شواهد عینی به باور رسیدم و پس از این‌که یقین من کامل شد، آهسته به ایمان رسیدم و از سر راه خداوند کنار رفتم و اجازه‌ي حضور در زندگی‌ام را به او دادم و این عاملی برای رشد من بود.

وقتی خداوند را کارگردان اصلی زندگی‌ام پذیرفتم به تدریج نیازهایم برآورده شد و هر آنچه را که خواست او بود در زندگی به اجرا گذاشتم و ایمان من رفته‌رفته فزونی یافت.
پاسخ
#5
ایمان و اعتقاد.

همین که امروز پذیرش دارم.

امروز پاک هستم.

امروز باور دارم که خدایی هست که درد را خوب می فهمد.

خدایی که منو از منجلاب اعتیاد بیرون کشید.

امروز به جلسات میرم.

هیچ کاری رو بدون مشورت انجام نمیدم..

تو راستای بهبودی هستم.

منی که هیچ وقت حتی برای خودم قابل قبول نبودم.امروز چه اتفاقی افتاده که دارم به آدم قابل قبولی برای خودم و اطرافیانم میشم.
اینها باعث اعتقاد و ایمان من شده است
پاسخ
#6
ایمان و اعتقاد من یک شبه رشد نکرده پس دنبال این نباشم که خیلی زود این اتفاق مهم در زندگی شخصی من رخ بده . 

من طی یک  فرآیندی ،  که در قدم یک بعد از تسلیم شدن صورت گرفت به روشن بینی رسیدم و این روشن بینی در قدم دوم به باور تبدیل شد و در قدم سوم فقط آمادگی پیدا کردم و 

شروع به فرآیند ایمان آوری کردم . من وقتی به معجزات و اتفاقات خاصی که توسط نیروی برترم نگاه میکنم به آن اعتقاد پیدا میکنم که یک نیرویی توانسته بر روی من تسلط داشته باشه .   

فقط کافیست به پاکی ، بهبودی ، تغییر رفتار و رویه زندگی کردن خودم نگاه کنم ...
پاسخ
#7
سلام
نیرو برتر برای من معنا و مفهومی نداشت و بیشتر مواقع مواد همه چیز من بود.وقتی وارد انجمن شدم متوجه شدم که باید به یک چیزی اعتماد کنم.حال روز اول من نیز به جلسات اعتماد کردم و بهبودی خود را شروع کردم.بعد به قدم ها و ...اعتماد و رشد ادامه دارد.
پاسخ
#8
با سلام....
در ابتدا فقط به نیَت قطع مصرف برای مدتی کوتاه به انجمن آمدم و ایمان و اعتقادی به برنامه نداشتم پس از گذشت مدتی کم کم ایمان جوانه کوچکی زد که اگر توانسته ام مدت کوتاهی مواد مصرف نکنم احتمالا مدت بیشتری هم میتوانم مصرف نکنم. تصمیم گرفتم مدت بیشتری پاک بمانم و با اصول NA بیشتر آشنا شوم بعد تمایل پیدا کردم راهنما بگیرم و بعد قدمها را کار کنم و بعد خدمت بگیرم وووووو
در واقع تسلیم در درونم در حال شکل گیری بود و شرایطم بهتر و بهتر میشد.
توجهم جلب شد به اینکه هر چقدر مشورت میکنم ضریب اشتباهاتم کمتر میشود هر چقدر تسلیم میشوم جنگهایم کمتر شده و انسانهای اطرافم بیشتر بهم اعتماد میکنند. دیدم وقتی ماسکها را کنار میگذارم دیگر مجبور نیستم بخاطر کسیکه نیستم عذاب بکشم.

مثلا وقتی به اعضای موفق NA دقت کردم دیدم و ایمان آوردم که رشد و بالندگی در قالب عملکرد به قدمها و سنتها بوجود میاید.
البته رعایت اصول برنامه تضمین کننده اینکه هیچ اتفاق بدی در زندگیم مثل مرگ عزیزان ، تصادف ، ضرر مالی ، و غیره می افتد نبود اما متوجه شدم که چقدر واکنشهایم به اتفاقات بد اصولی تر شده یعنی اتفاقات ناخوشایند با تمرین اصول ، راهنما ، مشارکت ، مشورت ، نشریات NA و جلسه قابل پذیرش تر شده به این شکل ایمان و اعتقادم به برنامه رشد کرد و به این باور رسیدم که با NA و اصول آن میشود تقریبا شبیه به یک انسان زندگی کنم.
پاسخ
#9
سوال 78:ایمان و اعتقاد من به نیروی برتر چگونه رشد کرده است ؟(قدم۴)
برای من بصورت فرایند بود، و حتی قبل کارکرد قدم چهارم هنوز خداوند را بانی تمام اتفاقات زندگیم میدانستم و ازش رنجش داشتم،اما کارکرداین قدم نگاه مرا عوض کرد چون من تونستم نقش و مسؤلیت خودم را در تمام زندگیم ببینم و بپذیرم که مقصر خودم بودم نه کس دیگه و خداوند.
و علاوه در مرور گذشته ام در این قدم متوجه شدم که نیروی خداوند همیشه حامی من بوده و هست و من فقط خودم نخاستم .
این قدم تأثیری ژرف در روند ایمان آوری من به خداوند داشت.
پاسخ
#10
باپیروی ازاصول وتکراروتمرین روزانه
زندگی کردن باقدمها وبکارگیری روزانه برنامه
ریزی ودعا نوشتن ترازنامه هاواقرارکردن
به ذات خطاهابمرورایمان واعتمادم
به نیروی برتربیشتروبیشترشده است
پاسخ
#11
باتکراروتمرین روزانه درطول زمان ودیدن حمایت وپشتیبانی نیروی برتردرتمام جوانب زندگی معجزات بازگشت اعتبارشخصیت ارامش وخودواقعی نسبی ازناامیدی به امیدوایمان نصفه ونیمه رسیده ام این رشدباکارکردقدمهاوتکراراصول روحانی حاصل شدواصل مشورت
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان