۱۴۰۱/۱۱/۱۲، ۱۱:۵۷ صبح
باعث شدروابط سالم رفته رفته خراب شوند براثر مصرف وکارهای که ازمن سرمیزد درجمع دوستان احساس راحت نمی کردم وشروع به روابط ناسالم وافرادمثل خودم راپیدا کردن که درهمان جمع هاهم باعث درگیر دعوامی شد ورفاقت وجود نداشت فقط به واسطه مصرف وازسرناچارهمدیگرراتحمل می کردیم واعتیادم باعث پاگذشتن رو حق وحقوق دیگران ودایم ازهمه طلبکاربودن که منجربه قطع رابطه وخسارت زیادمیشد امروزنگاه می کنم که باهزارگروه رفیق بودم ودریغ ازیک رفیق که توانسته باشم حفظ ومراقبت کنم هرکدام راباواسطه چیز خراب کردم با دعوا کردن باپست وفرومایه بودن با نیشزدن باطمع کردن بالذت حوی بانتظار توقع یابرعکس بازیاد سواردادن به دیگران بانه نگفتن چیزدرتوان ندارم ولی قولش رامی دهم بعدرنجش گرفتن بعد رابطه راخراب کردن خلاصه ازکجا رابگوبم که خراب نکرد