امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 9:منافع اینکه اجازه دهم خداوند در زندگی من کار کند ، چیست ؟
#1
سوال 9:منافع اینکه اجازه دهم خداوند در زندگی من کار کند ، چیست ؟ 
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، ناظر9 ، حـمـیـد
#2
یکی ازریشه های اعتیاد من ترس و انزوا هست و وقتی که زندگی خود را به مراقبت یک نیروی برتر میسپارم دقیقا روی این قسمت بیماری من کار میکند یعنی ترسهایم کم رنگتر میشود و باعث میشود که از انزوا بیرون بیایم و وارد اجتماع بشوم چون یک پشتیبان و حامی دارم دلگرمم تا نیروی بیشتری داشته باشم و دیگر مشکلاتم را پنهان نکنم که بصورت یک زخم چرکین بشود و دیگر نتوان کاری کرد .با مشکلات روبرو میشوم و سعی در حل انها و کسب تجربه و مهارت میکنم تا در دیگر مسایل زندگی دچار مشکلات شبیه ان نشوم وبتوانم راهی را که برای حل مشکلات شده است را بصورت تجربه به دیگران ارایه دهم که این خود به نوعی باعث ارامش و شعف درونی و احساس مثبت بودن میشود که به ما عزت نفس و اعتماد به نفس میدهد و باعث خروج از انزوا میشود که اینها همه در سایه داشتن یک راهنما میسر میشود چرا که به تنهایی نمیتوان پا در این راه پر خطر گذاشت.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#3
صبر و تحمل بهبودی رشد در کار و زندگی برطرف شدن نواقص و کمبودها تقویت ایمان جایگاه خوبی پیدا کردن انرژیم بیشتر می شود احساسات به کنار می روند اصول روحانی را به کار می بندم عشق در روابطم جاری می شود -
پیام سوال : من باید به جای مانع شدن حرکت کنم و در جریان قرار بگیرم به این شکل اجازه می دهم که خداوند در زندگیم تاثیر گذارد
بزرگترین مانع خداوند خود من هستم اما نه جسمم بلکه کله ام ( افکار و اعتقادات و باورهایم نواقص و قضاوتهای من ) و من باید انها را از سر راه خداوند کنار ببرم اگر اجازه دهم خداوند در زندگی من کار کند سلامت عقل به زندگی من باز می گردد 
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، ناظر9 ، حـمـیـد
#4
قرارگرفتن درحالت تسلیم وکمک گرفتن ازخداوند می تواند نتایج مثبت و ارزشمندی رابرایم به ارمغان بیاورد و من
به اعتماد و ایمان نیاز دارم تا اجازه حضور خداوند درزندگیم را بدهم واین
اعتماد ازکارکرد قدمهای قبلی بدست می آید .

منافع آن این است که من مجبورنیستم که خودم تمام مشکلات راحل کنم ، جنگهایم کمتر می شوند ،
دست ازسرزنش خود برداشته و درمورد
خودم قضاوت نمی کنم ، کمترخسارت
می زنم ، کمترخسارت می خورم و آرزو
نمی کنم که جای کسی باشم  ،  احساس
ارزش می کنم  ، رفتارهایم سالم می شوند و در چارچوبه ارزشها و اصول
مورد  قبولم احساس آرامش می کنم ،

 کارهایی را که به تنهایی قادر  به انجام آنها نیستم  را با حضور خودش انجام می دهم ، نظم  سراسر  زندگیم  را فرا می گیرد ، رابطه ام با خداوند  بهتر می شود  و با انجام خدمات در دنیا می
توانم عشق را به تصویر بکشم ، آن عشقی که مخصوص ذات خداوند است .
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#5
درگذشته حضور خداونددرزندگی من کمتر بودهروقت من نیاز دوشتم ازخداکمک میگرفتم وشرط می کردم واگرکارم درست شد من هم به شرطم عمل میکردم وهمیشه مشکلات من حل نمیشد وروزبروز زیادتر میشدولی باکارکردقدمها ازخداوند می خواهم حضورش همیشه درزندگی من پررنگ باشد تا بتوانم کمبودهای اخلاقی خو درا به اوبسپارم وهمیشه حضورخداوند درزندگی من قوت کارمن هست
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#6
سلام
وقتی یک نیرویی قوی تر باشد که احساس کنی میتواند به تو کمک کند و در کنارت باشد چه احساسی داری؟من احساس آرامش می کنم و می توانم اعتماد کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#7
اول اینکه همیشه تسلیم وار زندگی میکنم،امیدوارهستم،ایمان دارم که هراتفاقی که درزندگیم میفتدبه صلاحم است دیگرباخودم وکسی جنگ نخواهم داشت دیگربدنبال مقایسه وکنترل وسرزنش خودم ودیگران نخواهم بود فروتنی وتواضع رادرحدیک باورخوب وسالم همیشه به همراهم خواهم داشت وباکمبودهاونواقصم جنگ نخواهم داشت ومسئولیت کارهایم رابه عهده خواهم گرفت ترسهایم کمترخواهدشدوروند ایمان آوریم کاملترخواهدبوداقدام وعمل خواهم کرد امانتایج کارهایم رابه اوخواهم سپرد دریچه افکارم بازترخواهدشدوباهرناملایماتی بهم نخواهم ریخت ومیدانم که تمامی کارهای خداوند به صلاحم خواهدبود احساس بودن وزندگی کردن میکنم وباعث میشودکه خیلی از کارها رانکنم ودیگران راهم درک کنم سرشارازانرژی خواهم بود وجهه بهتری درجامعه پیدامیکنم شکرگزارتر میشوم وتمایل به تغییر، روزبه روزدرمن بیشترخواهدشد مشورت پذیرترشده وروبه رشد زندگی میکنم کیفیت زندگیم بهترمیشود،بیشتر وبهتر خدمت میکنم کمک میکنم وکمک پذیرترمیشوم واتفاقات بد وناهنجار باعث نمیشودکه ازمسیربهبودی خارج شوم.?
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#8
سلام

-من نتوانستم کاری برای خودم انجام دهم.باید به یک نیرویی بسپارم واین نیرو برایم کاری را که توان آن را ندارم انجام دهد-حال این نیرو را در اختیار دارم ومی توانم به ان تکیه نمایم.وقتی بار سنگینی از روی افکار واحساسم برداشته می شود من بهتر می توانم به قسمت های دیگر بهبودی ام برسم...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#9
کمک ،گرفتن ازاراده خداصبرتلاش پشت کارمهربانی صداقت شهامت....
ودربرنامه استفاده ازقدرت خداوندمهمترین منبع شهامت وقدرت
برای من است وهیچ کاری رانصفه ‌ونیمه رهانمیکند
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#10
خداوندعاشق مهربان وبزرگترازمن وبیماریم است
همان خدایی که توانست بااقراربعجزمن وسوسه سنگین موادمخدرراسالهاازمن بگیردمسلماتوانایی برطرف کردن نواقص وکمبودهایم راهم داردخصوصیت نیروی برتربرای من اینه که تمام صفاتی روکه من کم دارم اوداردومیتوانددرجهت رفع اراده شخصی ونواقص اخلاقی بمن گمک کندخداوندمنبع قدرت است ومن عاجز
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان