۱۳۹۸/۱۰/۲۷، ۱۲:۴۹ صبح
مشارکت برای شما چه معنائی دارد؟
کلیه نظرات ارائه شده در این تالار نظر شخصی اعضا بوده و بدیهی است نظر رسمی انجمن معتادان گمنام نمی باشد
سه روز بود که پاک بودم و با درد جسمی و خماری فراوون،لنگان وخیزان خودمو به جلسه رسوندم.
گرداننده یه پیرمرد جا افتاده با یه دنیا کولهبار کارتون خوابی و دربهدری بود که بهنظرم سالها دبیر دبیرستان بود و قصه دربهدریها و عجزا و بعدشم بهبودیش رو باچنان فن بیان قشنگ و شعر و غزلای زیبایی درهم آمیخته بود که من در تمام طول صحبتاش درد خماری رو یادم رفته بود و بعد از اون شب ، تو تمام جلسات چشم میکشیدم که اون دوستمون گرداننده باشه و چنان تعصبی بهش پیدا کرده بودم که یکی دوسال طول کشید تا قبول کنم اون شب پیام امید و بهبودی یک معتاد نبود که منو جذب کرده بود بلکه فن بیان و شعر و غزل گویی یک عضو بود که مدتها فرصت شنیدن هزاران تجربه سایر معتادان درحال بهبودی دیگر رو از من گرفته بود.
مدتها بعد وقتیکه ترازنامه نویسی گروه ،ناحیه و ساختار ازطریق ساختار خدماتی به گروهها منتقل شد بحث مشارکت صحیح در گروهها مطرح شد که خیلی زود توسط بعضی از اعضا مورد انتقاد قرار گرفت که:"مگر مشارکت درست و غلط دارد؟" و خیلی زود کلمه "سالم" بجای "صحیح" نشست. ولی من ترجیح دادم حتی از " مشارکت سالم" هم درعنوان موضوع استفاده نکنم چراکه معتقدم خود کلمه" مشارک " بهتنهایی گویا میباشد و کافیست از خودمون بپرسیم "مشارکت در چه؟"
"فقط برای امروز افکارم را بر روی بهبودیم متمرکز خواهم کرد..."
لطفا هر چقدر میتوانید این موضوع را به چالش بکشید و در این مورد بحث کنید که هرقدر در این رابطه آموزش ببینیم پیاممان گستردهتر و مؤثرتر خواهد بود.
این دفعه رو ببخشید که زیادی نوشتم امیدوارم تکرار نشه.
سه روز بود که پاک بودم و با درد جسمی و خماری فراوون،لنگان وخیزان خودمو به جلسه رسوندم.
گرداننده یه پیرمرد جا افتاده با یه دنیا کولهبار کارتون خوابی و دربهدری بود که بهنظرم سالها دبیر دبیرستان بود و قصه دربهدریها و عجزا و بعدشم بهبودیش رو باچنان فن بیان قشنگ و شعر و غزلای زیبایی درهم آمیخته بود که من در تمام طول صحبتاش درد خماری رو یادم رفته بود و بعد از اون شب ، تو تمام جلسات چشم میکشیدم که اون دوستمون گرداننده باشه و چنان تعصبی بهش پیدا کرده بودم که یکی دوسال طول کشید تا قبول کنم اون شب پیام امید و بهبودی یک معتاد نبود که منو جذب کرده بود بلکه فن بیان و شعر و غزل گویی یک عضو بود که مدتها فرصت شنیدن هزاران تجربه سایر معتادان درحال بهبودی دیگر رو از من گرفته بود.
مدتها بعد وقتیکه ترازنامه نویسی گروه ،ناحیه و ساختار ازطریق ساختار خدماتی به گروهها منتقل شد بحث مشارکت صحیح در گروهها مطرح شد که خیلی زود توسط بعضی از اعضا مورد انتقاد قرار گرفت که:"مگر مشارکت درست و غلط دارد؟" و خیلی زود کلمه "سالم" بجای "صحیح" نشست. ولی من ترجیح دادم حتی از " مشارکت سالم" هم درعنوان موضوع استفاده نکنم چراکه معتقدم خود کلمه" مشارک " بهتنهایی گویا میباشد و کافیست از خودمون بپرسیم "مشارکت در چه؟"
"فقط برای امروز افکارم را بر روی بهبودیم متمرکز خواهم کرد..."
لطفا هر چقدر میتوانید این موضوع را به چالش بکشید و در این مورد بحث کنید که هرقدر در این رابطه آموزش ببینیم پیاممان گستردهتر و مؤثرتر خواهد بود.
این دفعه رو ببخشید که زیادی نوشتم امیدوارم تکرار نشه.