امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 24 : آيا از ديگران براي ادامه اعتياد سوء استفاده ميكنم؟ چگونه ؟
#1
سوال 24 : آيا از ديگران براي ادامه اعتياد سوء استفاده ميكنم؟ چگونه ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#2
یکی از عوامل بزرگ اعتیاد من سواستفاده کردن است و بخاطر سواستفاده کردن از هر چیزی به اشفتگی رسیدم امروز هم برای ادامه زندگی از دیگران سواستفاده میکنم چون هر روز بیماری درمن فعالیت میکند. بخاطر ترس از ناشناخته ها وادامه حیاط از دیگران سو استفاده میکنم حق دیگران را نادیده میگیرم برای لذت جویی خودم وهوای نفسم ...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، فریبرز۶۵ ، ناظر10 ، ناظر14 ، ناظر۸
#3
بله همیشه به این صورت عمل می کردم و سعی می کردم تا به تنهای قطع مصرف کنم و حتی امروز هم در برنامه برای قطع نواقص هم گاهی به تنهایی عمل می کنم و نهایتا چون همیشه شکست می خوردم پس به این نتیجه می رسیدم که نمی شود و در واقع عاجز بودن خودم را می دیدم و زندگی در این حالت سرد و خاکستری می شد و انقدر درناک و دید تونلی به سراغم می امد و برای مصرف و یا ادامه ان نقص اخلاقی دل تنگ می شدم و راه کار را در ادامه مصرف می دیدم -در این مواقع باورم نسبت به همه چیز خراب می شد و احساس می کردم که تا اخر عمرم مجبور به مصرف هستم
 واما باید بدانم که شروع بهبودی برای من در همین نقطه است و من نباید به تنهای به جلو حرکت کنم چون عاجز هستم و قدرت من برای قطع مصرف کافی نیست و باید دست کمک به سوی ابزارهای برنامه دراز کنم  تا بهبودی اتفاق بیا فتد 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#4
برای رسیدن به خواسته‌ام از دیگران استفاده میکنم.
در گذشته از پول و اعتبار و وسیله و برای امنیت و پیشگیری از دستگیری ،سر پوش برا گند کاریام و کاور من باشن و آمار بهم برسونن و برام منبع درامد باشن و... .
ولی الان چون اگاهم خیلی سعی میکنم این اتفاق نیافتد
پاسخ
 سپاس شده توسط آزاد۰ ، حـمـیـد ، eshgholi ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#5
وقتی چگونه می آیدسربسته صحبت میکنم.ازاصول NAوقدمهاسواستفاده کردن,درمحل کار,اجتماع وخانواده سواستفاده درقالب قدم2و3،

ازهمسربخاطراعتمادکردن زیادی به من سواستفاده کردن,گرفتن پول بعنوان قرض یادادن پول درقالب ملاحظه دیگران به خودم,شخصیت دیگران را خراب کردن برای بالابردن خودم,غیبت دیگران درقالب کمک کردن,درجمع رسواکردن کینه ورنجش نسبت به دیگران دارم که اورا رسواکنم.درتاییدکردن درقالب رسواکردن ,درکل درقالب توجیه وبهانه وحق انتخاب برای ادامه اعتیادم از دیگران سواستفاده میکنم .ادامه اعتیادیعنی مصرف نواقص,زندگی برمبنای خودمحوری وخودخواهی.رابطه من با دیگران یا آگاهانه یا ناآگاهانه برمبنای بیماری بناشده که داستان سواستفاده است .بدون تجربه سرویس دادن یعنی سواستفاده ,اصرار وپافشاری به اقرار کردن زیادی خودم به رهجوم
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، Iraj_z ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#6
بله. بر اثر نداشتن تعادل و تناسب و عدم مسئولیت پذیری همیشه برای من اینگونه بوده است که برای پر کردن آن بخش از خلائی که در آن نیاز به تلاش و پشتکار و سازندگی داشته است با فرار از مسئولیت، مسئولیت هامو به دیگران واگذار میکنم.

سوءاستفاده از صداقت دیگران، اعتماد شون و ....
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#7
چه موقعی وبه چه شکلی ازدیگران سواستفاده میکنم ؟مثال ?ازاعتماد اطرافیان سواستفاده کردن وخیانت کردن به حق وحقوق آنها
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#8
ذات بیماری اعتیاد با سوء استفاده کردن عجین است .سوء استفاده کردن از خانواده وجامعه اطرافم و...
اما واقعیت این است که امروزهم که از اعتیاد فعال رهایی یافته ام گاهی اوقات این نقص در وجود من فعال میشود که وجه ای دیگر از نواقص من است. لذا امیدوارم که با رشد روحانی به حداقل رسیده ویا حتی اگر لیاقت نشان دهم کاملا از بین رود...
[تصویر:  heart.gif]
پاسخ
 سپاس شده توسط فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، yagoub ، ناظر۸
#9
کاری که خودم توان ان راندارم به دیگران توصیه می کنم.

باشخصیت چندگانه بارهجوهایم برخوردمی کنم.
 حرف های زن وبچه رهجویم رابهترارحرف رهجویم می پذیرم.

وقتی درجهت معنویت روحانیت عملکری ندارم سو،استفاده گرمی شوم.

حق نداریم هیچ کاری انجام دهیم که کسی ازرده ورنجیده شود.نصیحت کردن سرزنش است.
پاسخ
 سپاس شده توسط فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#10
با سلام....
گاهی بله.من بعضی وقتها میخواهم از مسیر میانبُر زندگی کنم زندگی مسیر میانبُر ندارد پس مجبورم دیگران را در اختیار اعتیادم بگیرم.
مثلا هر زمان در موضع قدرت قرار میگیرم میل به سوءاستفاده پیدا میکنم یا زمانیکه طرف مقابل با سادگی،صداقت،ساده لوحی و محبت با من برخورد میکند بیشتر به فکر سوءاستفاده میافتم.گاهی از نام انجمن،قدمهای انجمن،برای فرار استفاده میکنم.
در زمان مصرف از مواد گاهی در دوران بهبودی از پاکی سو استفاده میکنم مثلا میگم اگر فشار بیاورید میرم مواد مصرف میکنم.
اعتیاد بیماری عادتهاست و سوءاستفاده یکی از این عادتهاست.بدلیل اینکه روابط بین خانواده،اقوام،دوستان نزدیک،شریک کاری فراتر از قواعد روابط است و در این روابط اعتماد بیشتری وجود دارد فرصت سوءاستفاده بیشتری هم وجود دارد در این مواقع حتما باید با راهنما ارتباط بیستری داشته باشم چون خسارت در این روابط فاجعه بوجود میاورد.
گاهی هم از اعتیاد دیگران سوءاستفاده میکنم مثلا طرف مقابل تایید طلب است تاییدش میکنم بعد ازش سوءاستفاده میکنم.
یکی از عواملی که از دیگران استفاده نادرست میکنم اینستکه رابطه من با دیگران ابزاری میباشد.
پاسخ
 سپاس شده توسط فریبرز۶۵ ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#11
بله من قبل ازاینکه باانجمن آشنابشم وپیام انجمن دریافت کنم چندبارقطع مصرف کردم اماچون هیچگونه آگاهی نسبت به بیماری اعتیادنداشتم خیلی زودموادیاقرص دیگه ای جایگزین میکردم همیشه درحال انکاربودم هیچوقت به خودم نمیگفتم که معتادهستم هیچوقت نمیدونستم یاربازی زمین بازی توپ بازی چی هست هیچ وقت نمیدونستم فقط برای امروزیعنی چی وبه همین خاطربازدوباره مصرف میکردم وحتی اینقدحریص میشدم که دیگه ترسی ازموادسنتی وصنعتی نداشتم اناخداروشکرپیام انجمن به من هم رسیدوزمانیکه واقعادیگه همه زندگیمووحتی جوانی واحساسات روحی وروانیم هم داغون بودپیام یاران بهبودی دریافت کردم وخداروشکرکه امروزپاکم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#12
زمانی که بیماریم فعال میشود خلع در من ایجاد میشه و از درون غیرقابل اداره میشوم رفتارهایم غیرقابل کنترل و خارج از انتخاب من میشود و جهت ادامه زندگی مجبور میشم از شرایط و موقعیت دیگران استفاده و سوء استفاده کنم . 
معمولا هر گاه در مقابل  خواستها و نیازها و یا حتی اجبار به مصرف و یا وسوسه معتاد گونه به دنبال سو استفاده از دنیای پیرامون خودم هستم و هرگز به عواقب کارم فکر نکنم ، اطرافیان از رفتار من با خبر میشن معمولا یا دور میشن و قطع رابطه میکنن و یا با ملاحظه و ترس ارتباط بر قرار میکنن ...
پاسخ
 سپاس شده توسط فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#13
باسلام به همه همدردان

اعتیاد یعنی سواستفاده کردن (جسمی ، روحی ، روانی ومالی )
سواستفاده یعنی استفاده نادرست وغلط ازهرکسی وهرچیزی برای رسیدن به لذت وهدف مثل : کارخودرا با دروغ پیش بردن (سوءاستفاده از سادگی یا اعتماد دیگران ) دیگران را به خاطر اشتباه خود مقصر جلوه دادن (سواستفاده از موقعیت خود ) دیگران را برای رسیدن به اهداف خود پل کردن ( سوء استفاده از موقیت وجایگاه دیگران برای رسیدن به هدفی )ازهمسرخود و... Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، yagoub ، ناظر۸
#14
بله.به علت داشتن بیماری ورفتارهای خودمحورانه وافراط وتفریط وترس چه درزمان مصرف وچه حال که دربهبودی هستم ازهرکس یاکسانی یاچیزی که می توانم یامی توانستم سوءاستفاده کرده ام ومی کنم.
وقتی سهم‌خودرانمی بینم یعنی سوءاستفاده.
هرازگاهی برای رسیدن به اهدافم به طریقه ممکن ازدیگران سوءاستفاده می کنم.
سواستفاده ازمحل،زمان،مکان،اشخاص وغیره می‌کنم و برایم مهم نیست.سوءاستفاده جزیی از بیماری من است.من ازخشم خودهم گاهی سواستفاده می کنم، ازبیماریم هم سواستفاده می کنم.
هرکاری می کنم می گویم بیمارم.
دررابطه هایم نیزسواستفادهایی دارم که درروابطم تاثیرمی گذاردلازم است برای جلوگیری ازاین که عادت نشود روی آن کار کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، فریبرز۶۵ ، ناظر14 ، ناظر۸
#15
با درود فراوان 
بله من در زمان اعتیاد فعالم ب هر صورتی ک می‌توانستم از دیگران سواستفاده میکردم ک اکثر آنها مالی بود 
ولی امروزه سعی میکنم در هیچ زمینه ای از کسی سواستفاده نکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط فریبرز۶۵ ، Darush sistan ، ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#16
سوال 24 : آيا از ديگران براي ادامه اعتياد سوء استفاده ميكنم؟ 
چگونه ؟(قدم۱)
خصوصیت اعتیاد سواستفاده گری میباشد .
هرگاه توان اداره زندگی خارج از کنترل ما باشد ،ما عاجزیم.
من اینقدر عاجزبودم و نمیتوانستم از هر لحاظی روی پای خودم وایسم که مجبور میشدم از دیگران سواستفاده کنم ، و به نحوی هر کسی در ارتباط با من بود آسیب میدید .
اعتیادهمه چیز را ازمن گرفت و من به نوبه خود همه چیز را از دیگران گرفتم .
سواستفاده های من هم بنا به شرایط ونیازهای لحظه ای من متغیر بود .
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، حـمـیـد ، ناظر14 ، yagoub ، ناظر۸
#17
بله سواستفاده واستفاده نابجاازدیگران یکی ازدست اوردهای اعتیاداست ادامه اعتیادیعنی تنبلی شهوت رانی استعماردیگران استفاده نابجاازضعفهای مردم ازعجزهاوباورهایشان علیه خودشان سادگیشان تهدیدکردن زورگویی مظلوم نمایی چشم چرانی یاهرانجه ک نیازوشخصیت دیگران درنظرگرفته نشود اعتیادمن خودمحورسودجووخودخواهانه برای رسیدن ب خواسته هاازهرانچه سرراهش باشدبهرصورتی ک باشداستفاده میکند
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#18
خیلی زیادمثل دستوردادن به دیگران قدرت طلبی شهوت رانی وبرده گی دیگران سواستفاده ازمهربانی واحترام دیگران فرصت طلبی وازاعتماددیگران بهره کشی کردن تنبلی ومظلوم نمایی تمارض کردن وحس انسان دوستی دیگران راتحریک کردن طمع در کاروگران فروشی گول زدن دیگران و...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#19
بدست اوردن با کمترین هزینه مظلوم نمایی .ترساندن دیگران بزرگ نمایی جالبه من وقتی نتوانم سو استفاده کنمخودم را در مسیر سو استفاده قرار میدهم .فکر من فرمانده نا لایق بیماری من است در کل سو استفاده زیر بناش خود خواهی است حس تصاحب دارم چون کمبود های زیادی را تجربه کردم وقتی نخواهم برای بدست اوردن تلاش کنم سو استفاده اغاز میشود اهمیت دیدن سو استفاده خیلی مهم است از دوست داشتن دیگران 
امروز در روابط با همسرم هم بله خود خواهم و این نوعی سو استفاده است  رفتار های من در مسیر سو استفاده به دلیل عدم صداقت با خود و روحانیت است 
از اصول برنامه  . بهبودی .تازه وارد .وقتی توانایی خودم را نبینم و نتوانم از انها استفاده کنم  میروم دنبال سو استفاده
.....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14
#20
سلام

بله
البته در زمان مصرف به واسطه مصرف موادمخدر شکل های آن برای مصرف مواد بود- حال زمان که من به عنوان یک خدمتگزار یا مسئول کمیته فرعی ویا یک عضو پاکی بالاتر بخواهم از اعضاء گروه یا کمیته و یا اعضاء گروه سوء استفاده نمایم تا نظرات خود را تحمیل نمایم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#21
بله حتی زمانهای که ازروی اعتیادم مثلن کارخوب میکنم ودلسوزی برای فردمی کنم حالا یابا فضولی کردن یاباگفتن باید نبایدکردن  سرزنش کردن طرف مقابلم رانابود کرده ام این تازه اهزارم ازاعتیاداست که ازدیکران استفاده می کنم با دروغ گفتن باتهدید کردن با التماس کردن با شرط گذاشتن ازاعتماددیگران استفاده کردن وهرانچه که برای حفظ اعتیاد هرکجالازم باشد دست درازی می کنم وان لحظه هیچ چیزبرایم غیراز بدست اوردن ان نیست
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر۸
#22
مسلماوقتی شخصیتم بیمارگونه باشه نمیتونم ازخودم
مراقبت کنم وکارهاموانجام بدم وبنددیگرانم بقول کتاب فقط برای امروزمثل زالوبزندگی دیگران میچسبم سواستفاده میکنم مسیولیت وتعهدی ندارم باری بهرجهتم برام کسی یاچیزی مهم نیست و
ازدیگران برای زندگی ومصرف وحتی کارهای 
شخصیم سواستفاده میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر۸
#23
ادامه اعتیادم بصورت طلب کاری سواستفاده چپاول تنبلی اصافه خواهی وراجی و....که همه انهارودرحق دیگران بهرصورتی که باشه طلب میکنم بازورتهدیدمظلوم نمایی قسم دروغ وهرحالتی که باشه ولی مثل زالوخون بقیه رومیمکم تابوسوسه واجبارم عمل کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر۸
#24
۲۶- ایا سعی کرده ام که قطع مصرف کنم و به این نتیجه رسیده باشم که نمیتوانم ؟ ایا تا به حال قطع مصرف کرده ام و بعد به این نتیجه رسیده باشم که زندگی بدون مواد مخدر انقدر دردناک است که هرگز امکان پ هیز کامل از مواد مخدر برایم وجود ندارد ابن مواقع چگونه بوده اند 
این سوال یکی از سوالات بسیار مهمه که من رو به بزرگترین زور آزماییهام با بیماریم می رسونه ! فعال ترین حالت بیماری من وقتیه که اسیر عادت اصلیم بودم (یاهستم) ، چه مصرف نقص خاصی باشه ، چه مصرف مخدر ، سیگار ، پرخوری ، قمار ، شهوت رانی ، حتی افسردگی و …
سوال می خواد به یادم بیاره که نتیجه ی جنگهای مکرر من با بیماری چه اتفاقی افتاد ؟ و به کلمه ی به تنهایی دقت کنید ، چون عجز من وقتیه که تنهام … یعنی به تنهایی به جنگ بیماری میرم (و در مورد همراهانم که به من قدرت میدن بارها گفتیم و بارها خواهیم شنید )
در مبارزه ی من با عادت اصلیم دو اتفاق ساده می افته … یا من اصلا نمی تونم از دستش رها شم !یعنی بیماری اونقدر قدرتمنده که با وسوسه های پی در پی و باقی ابزارهاش اجازه ی رهایی به من نمیده و وقتی در موج پر قدرت بیماری اسیر میشم دیگه هیچ چیز دست من نیست ! (و شاید برای آدمهای عادی درک این مسئله سخت باشه که چطور ممکنه آدم نتونه یه عادت رو ترک کنه و بحث نامربوط غیرت و پشتکار و … رو به کار می برن اما کسی که با یک نقص یا یک عادت جنگیده باشه میفهمه که بیماری چقدر قدرتمنده )
یا با زور زدن و تلاش و درد کشیدن موفق به جدا شدن از عادتم میشم ، و به محض اینکه از خواب و بی حسی روحم به سمت بیداری حرکت می کنم جهان و زندگی با این خلـأ که در وجودمه  و مواجه شدن با واقعیاتش اونقدر دردناکه ، که این درد به من اجازه ی پاک شدن نمیده و دوباره برای فرار از درد زیستن با این درد بی درمان (بیماری) به عادتم پناه می برم …
این یعنی ضعف ، ناتوانی و عجز در مقابل بیماری …
یه جمله در یکی از نشریات انجمن هست که هر روز در جلسات خونده میشه و اوایل ورودم در مقابلش بد جور موضع گرفتم : «ما چه با مصرف و چه بدون مصرف نمی توانستیم مانند یک انسان زندگی کنیم !» ولی واقعیت امر همینه … وقتی داری با یک بیماری مهلک و موذی در وجودت زندگی می کنی … یا بهتر بگم ، وقتی داری در آغوش شیطان وسوسه گر و قدرتمند مخفی شده در درونت زندگی می کنی دیگه فرقی نداره چه حالی باشی ، با مصرف ، بی مصرف ، نمی تونی مثل یک انسان زندگی کنی … چون درمقابلش عاجزی ، ناتوانی و اگه به این درک نرسی در آغوش بیماری دنبال آرامش خواهی گشت ، چیزی که هرگز وجود نداشته و نخواهد داشت
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر۸ ، ناظر۴
#25
بله بهرطریقی که ممکن باشدازدیگران برای ادامه اعتیادم سواستفاده میکنم باخواهش کردن وسمج شدن جیغ ودادوتهدیدبادعواوکتک کاری 
باواسطه وپارتی بادروغ وگول زدن باادم فروشی وپستی 
وهرطریق ممکن دیگه مثل قول دادن الکی
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۱۶ ، ناظر۸ ، ناظر۴


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان