امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 14: آيا من فكر مي كنم كه درباره اعتياد و بهبودي به اندازه كافي اطلاعات و دانش دا
#41
مدت زیادی را به تصور اینکه من قادر هستم هر کاری انجام دهم وتوانایی مدیریت کردن دارم زندگی میکردم در مورد مصرف مواد هم فکر میکردم تفاوتی با بقیه دارم توانایی هایی که داشتم به من تلقین میکرد در مصرف مخدر ها میتوانم برنامه داشته باشم وهر زمان که بخواهم انرا ازخود دور کنم با گذشت مدتی متوجه شدم از توانایی هایم در مسائل دیگر کاسته شده و اصلا باور نمیکردم مصرف مواد در حال آسیب زدن به من باشد وسعی میکردم با تلاش بیشتر مشکلات پیش آمده را جبران کنم وبعد از دو سه هفته متوجه زیاد شدن مصرف واهمیت دادن بیشتر به ان شدم واین زمانی بود که در حال از دست دادن تسلط بر افکار و رفتارم بودم و چون هیچ آگاهی از تخریب ها وخسارتهای مخدر نداشتم از پذیرفتن تاثیر آن وشرایط حاصل شده به شدت امتناع میکردم واز ترس واقعیت حتی برای فهمیدن و درک شرایط خودم با کسی صحبت و مشورت نمیکردم و نیروی زیادی برای تامیر کردن شرایطم از دست میدادم و فکر میکردم با چند روزی یکبار مواد زدن قدرت کافی برای انجام کارهایی که در سر داشتم را پیدا میکنم و اوضاع بهتر میشود ودر این راه تنها خودم را باور داشتم  وبه خودم اتکا مکردم پیشرفتم تا از نفس افتادم و تازه کمی به این موضوع ها که مواد باعث این حالت برایم شده یا خود سری هایم ویا عجله کردن در زود رسیدن به نتیجه ای که میخاستم  فکر میکردم واز بیماری اعتیاد هیچ اطلاعی نداشتم وهنوز مشورت نمیکردم واگر کسی از روی محبت حرفی میزد بشدت ناراحت میشدم وناراحتی درونی از عملکردم وپیدا کردن راهی برای حل درگیریهای مالی وخانوادگی وتوجیح اینها وتنهایی در انجام کارها باعث ضعف بیشتر و درگیری فکری واز دست رفتن انگیزه ام میشد واین سردر گمیها باعث میشد فکر کنم  مصرف مواد // آرامش کاذب وکوتاه مدت را //  بهترین کار در این لحظه است و در زمانی که مواد مصرف نمیکردم این حالتها برایم پیش میامد وچون نمیخاستم مصرف کنم وقدرت دفاع از کارهایی که میکردم رانداشتم ونمیتوانستم توضیح درستی برایشان بگوییم بیشتر مورد قضاوت وسرزنش قرار میگرفتم واز قرار داشتن در ان حالت دیوانه وار به چیزی که میخاستم پشت میکردم و همان جا کاری که میکردم بدون اینکه از درستی کامل آن آگاهی داشته باشم یا بفهمم که اشتباه میکردم رها میکردم وفکر درک نکردن اطرافیان و نشیدن وکمک نکردن به من من را در انزوا میبرد وفکر تلافی نمیگذاشت به هم نزدیک شویم ودر نهایت مصرف مواد نتیجه چند روز گذشت زمان بود با داشتن این افکار وانجام این کارها وبررسی عملکردی که داشتم متوجه شدم در مورد بیماری اطلاعی نداشتم وبه فکر خودم و بهترین راهی که پیدا میکردم توجه کرده وعمل کردم ونتیجه اش این است وکنترل بر رفتار و کارهایم را دست دادم وتمام اینها در باره بیماری وتصوراتم از دانستن این موضوع بود و درمورد بهبودی که اطلاعی ندارم و نمیخواهم مانند بیماری با آن برخورد کنم و هیچ وقت با این دانش کمی که دارم قادر به کنترل کردن هیچ چیز نخواهم بود
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر۱۶ ، ناظر14 ، ناظر۳ ، حـمـیـد ، A.Nasihat


پیام‌های داخل این موضوع
RE: سوال 14: آيا من فكر مي كنم كه درباره اعتياد و بهبودي به اندازه كافي اطلاعات و دانش دا - توسط ره جو - ۱۴۰۲/۱۰/۲۳، ۰۱:۳۹ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان