۱۳۹۹/۶/۶، ۰۸:۵۶ عصر
با سلام...
درک کردم بخاطر باورهای قدیمی پوسیده و ناکارآمد که یا انتخاب خودم بود یا تحمیلی بود یا محیطی به مرور زمان چیزی درونم شکل گرفت بنام (بیماری اعتیاد).
مقاومت در برابر گوش کردن و یادگیری باعث شده تا نتوانم با دیگر انسانها هماهنگ شوم و در من تولید رنجش میکرد و میکند و این مسئله باعث شده تا احساس خوبی نسبت به خودم و دیگران نداشته باشم و سعی کنم با عناصر بیرونی مثل مخدر ، شهرت ، قدرت ، ***** ، خشم ، فرار ، انکار ووووو سرپوش روی احساساتم بگذارم.درک کردم گاهی از حل کردن ساده ترین مشکلات عاجزم و به آخر خط یاًس و نا امیدی کشانده میشوم.درک کردم هم دیروز هم امروز گاهی رفتارم با افکارم هیچ تناسبی ندارد حتی وقتی که خوب را از بد تشخیص میدهم.(اجبار)
دیدم و میبینم که چقدر عاجزم ولی عاجزانه رفتار نمیکنم. دیدم و میبینم خیلی تحریک پذیرم و به سادگی تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار میگرفتم و میگیرم.
کم کم سعی کردم با اصول قدم یک(صداقت،تمایل،روشن بینی،پذیرش،تسلیم.....)ارتباط برقرار کنم و آنها را تمرین کنم این مسئله باعث شد بطور نسبی با خودم و با دنیای اطرافم آشنا شوم و از شدت جنگ و جدل بکاهم.
کم کم یاد گرفتم مشکلاتم را از اصول روحانی قدم یک فیلتر کنم.اگر با کارکرد قدم یک دچار خلاء شدم وقت حرکت به جلو و کارکرد قدم دو است وگرنه باید به خودم شک کنم و برگردم قدم یک را از اول کار کنم در قدم یک قدرت متوقف کردن اعتیادم را پیدا کردم.
فروتنی قدم یک میگوید من نه خیلی خوب نه خیلی بد هستم فقط باید بیشتر آگاهی کسب کنم و رشد کنم.
درک کردم بخاطر باورهای قدیمی پوسیده و ناکارآمد که یا انتخاب خودم بود یا تحمیلی بود یا محیطی به مرور زمان چیزی درونم شکل گرفت بنام (بیماری اعتیاد).
مقاومت در برابر گوش کردن و یادگیری باعث شده تا نتوانم با دیگر انسانها هماهنگ شوم و در من تولید رنجش میکرد و میکند و این مسئله باعث شده تا احساس خوبی نسبت به خودم و دیگران نداشته باشم و سعی کنم با عناصر بیرونی مثل مخدر ، شهرت ، قدرت ، ***** ، خشم ، فرار ، انکار ووووو سرپوش روی احساساتم بگذارم.درک کردم گاهی از حل کردن ساده ترین مشکلات عاجزم و به آخر خط یاًس و نا امیدی کشانده میشوم.درک کردم هم دیروز هم امروز گاهی رفتارم با افکارم هیچ تناسبی ندارد حتی وقتی که خوب را از بد تشخیص میدهم.(اجبار)
دیدم و میبینم که چقدر عاجزم ولی عاجزانه رفتار نمیکنم. دیدم و میبینم خیلی تحریک پذیرم و به سادگی تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار میگرفتم و میگیرم.
کم کم سعی کردم با اصول قدم یک(صداقت،تمایل،روشن بینی،پذیرش،تسلیم.....)ارتباط برقرار کنم و آنها را تمرین کنم این مسئله باعث شد بطور نسبی با خودم و با دنیای اطرافم آشنا شوم و از شدت جنگ و جدل بکاهم.
کم کم یاد گرفتم مشکلاتم را از اصول روحانی قدم یک فیلتر کنم.اگر با کارکرد قدم یک دچار خلاء شدم وقت حرکت به جلو و کارکرد قدم دو است وگرنه باید به خودم شک کنم و برگردم قدم یک را از اول کار کنم در قدم یک قدرت متوقف کردن اعتیادم را پیدا کردم.
فروتنی قدم یک میگوید من نه خیلی خوب نه خیلی بد هستم فقط باید بیشتر آگاهی کسب کنم و رشد کنم.