۱۳۹۸/۱۱/۱۵، ۰۹:۵۳ صبح
اگه واقعا بخوام تسلیم بشم زندگیم میشه بهشت....
ولی خب به خاطر ترسام و یا زمانی که بیماریم فعال میشه تسلیم نمیشم...
مثلا ترس از اینکه طرف پررو بشه ازش جبران خسارت کنم و یا محبت کردن که مبادا
از محبت من سوءاستفاده کنن .....
مث سپردن دست خدا....من که یه عمر خودخواه بودم سخته که یه مشگلی رو رها کنم و
دستای خدا بسپارم مبادا اون چیزی که من میخوام نشه....
و از این قبیل ترسها.....
ولی زمانی که بااصول و انجمن باشم حال خوبی دارم چون تسلیم شدم و عجزمو دربرابر بیماریم
پذیرفتم و فهمیدم که خودخواهی و دست و پا زدن تو باتلاق وابستگی یا بیماری برای من
حال خوب نمیاره ....
ولی خب به خاطر ترسام و یا زمانی که بیماریم فعال میشه تسلیم نمیشم...
مثلا ترس از اینکه طرف پررو بشه ازش جبران خسارت کنم و یا محبت کردن که مبادا
از محبت من سوءاستفاده کنن .....
مث سپردن دست خدا....من که یه عمر خودخواه بودم سخته که یه مشگلی رو رها کنم و
دستای خدا بسپارم مبادا اون چیزی که من میخوام نشه....
و از این قبیل ترسها.....
ولی زمانی که بااصول و انجمن باشم حال خوبی دارم چون تسلیم شدم و عجزمو دربرابر بیماریم
پذیرفتم و فهمیدم که خودخواهی و دست و پا زدن تو باتلاق وابستگی یا بیماری برای من
حال خوب نمیاره ....