۱۴۰۰/۶/۲۸، ۰۴:۱۷ صبح
زمانیکه دوباره به مدرسه بازگشتم رفتن به جلسات را کم کردم با این بهانه که خیلی سرم شلوغ است. من زیاد با راهنمای خود تماس نمیگرفتم و نشریات را نمیخواندم. تعداد زیادی رهجو داشتم، و هر وقت یکی از آنها به من تلفن میکرد، احساس میکردم که باری بر دوشام قرار گرفته، و بعد از هر تلفن احساس میکردم انرژیام هدر رفته و حالام خوب نیست. جالب است، زمانیکه دوباره وقت کافی برای برنامهی شخصی خود گذاشتم، دیگر کمتر عجول بودم و بدنبال وقفهای در درسهای خود بودم تا بتوانم با رهجوهایام حرف بزنم.
"کتاب راهنما و رهجو"
"کتاب راهنما و رهجو"