امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کلیدهای آزادی
#1
کلیدهای آزادی

همانطور که این اصول را دررابطه با تمام مراحل زندگی مان تمرین می کنیم, اثرات آنها مشهود تر گشته و آنهاطبیعی تر به نظر می رسند. مثلأ امکان دارد در ابتدا مجبور باشیم آگاهانه صداقت را تمرین کنیم اما با ادامۀ این کار رفته رفته ناصادقی برایمان غیر طبیعی به نظر می رسد و حتی ممکن است به حال بدی مان منجر شود. به تدریج متوجه می شویم صداقت برایمان عادی تر گشته است. ما اصولأ اشخاصی صادق بوده و از این بابت نیز خوشحالیم .
بعضی ها می گویند چنین است که ما از درکاربودن یک نیروی برتر آگاه می شویم .ممکن است ما خودمان هم از اینکه نقائص مان برطرف شده اند آگاه نباشیم. حتی ممکن است متوجه این تغییر نیز درخودمان نگردیم و فقط زمانی به آن پی ببریم که الگوهای رفتاری قدیم را به اجرا درآورده و متوجه می شویم که آنها دیگر برایمان کاربرد نداشته و منجر به بد شدن حالمان می گردند. با نگرانی به راهنمای خود زنگ زده و به او می گوییم "دوباره فلان کار را انجام دادم" یا اینکه" فلان نقص من فعال شده و در فکر تکرار فلان کار هستم". سپس متوجه می شویم مدت زیادی است چنین افکار و یا اعمالی از ما سرنزده است. یادمی گیریم نسبت به رفتارهای آنی که بواسطۀ فعال شدن نقائص مان بوجود می آیند, مقاومت کرده و یک آزادی جدید را تجربه کنیم. با مرور زمان تمایل مان برای به نمایش گذاشتن رفتارهایی که با ارزش هایمان تناقض دارند,کاهش میابد.
پاسخ
 سپاس شده توسط سعید ز ، حـمـیـد ، ناظر11 ، Essi.toobchi ، Reza.z1362
#2
بله دیگر مجبور به ناصادقی نیستم چون از اعتیاد فعال رهایی پیدا کرده ام و اجبار در درون من نیست

گاهی به صورت کلامی و گاهی با خدماتم سعی کرده ام که سپاس گذاری کنم

اقرار به وسوسه ها و رسوا کردن بیماریم – مشارکت کردن – اقرار نزد راهنما – در تماس دائم بودن با واقعیت بیماری – مرتب رفتن به جلسات – دست از توجیه و بهانه برداشتن – فرو ریختن سیستم انکار در درون خودم -

معتادان گمنام اخرین جایگاه من است و من در این انجمن به ازادی رسیدم و به خاطر این ازادی سپاس گذارم و دیگر پیش هیچ کس لازم نیست ماسک بزنم و دروغ بگویم
پاسخ
 سپاس شده توسط سعید ز ، حـمـیـد ، sepher1877 ، ناظر11 ، داود.ص ، Essi.toobchi ، جواد ع ، آریا داریوش ، Reza.z1362
#3
اصول روحانی برنامه کلیدهای ازادی ما هستند
امروز مجبور نیستم گوش به فرمان بیماری باشم
دوستانم را خودم انتخاب می کنم .
کار می کنم و در خدمت خانواده هستم
مسافرت می رم و انتخاب می کنم کجا بروم و با چه کسی بروم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، sepher1877 ، Essi.toobchi ، آریا داریوش
#4
حضورمرتب درجلسات بهبودی/اقراوشکستن انکارنواقص پیش راهنما/مشارکت کردن/درتماس بودن بادوستان همدرد/اجراکردن اصول روحانی درزندگی
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، آریا داریوش
#5
زندان های خودساختۀ مان دیگربرای مان کار نمی کنند. ما آزادیم تا برای جستجو و کشف قابلیت های خود قدمبرداریم آزادیم درمسائل شرکت داشته باشیم ابتکار به خرج دهیم, مراقبت و مشارکت کنیم باعث تعجب خودمانشویم ریسک برداریم آسیب پذیر باشیم و روی دوپای خود بایستیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط toobchi ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#6
آزادی دربهبودی بهترین روش برای پاک زیستن است وما تازمانی که آزاد هستیم کمتر درگیر نواقص هستیم و آزادی مطلق به معنی قدم گذاشتن درحدود شخصی خود است نه در حریم شخصی  دیگران و هنجارشکنی و عدم توجه به عرف و قوانین آزادی را برای ما مختل میکند . من تازمانی در جامعه بعنوان شخصی مسئول و قابل اعتماد هستم که برای خودم و دیگران ارزش قائل شوم که این کار رو میتونم با مثبت اندیشی و ایمان و عدم قضاوت و بدبین نبودن و غیبت نکردن و تهمت زدن به دیگران تمرین کنم .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر12 ، آریا داریوش
#7
همۀ ما بیمار بوده و دربرخی اوقات عذاب می کشیم و مهم نیست که مقطع پاکی مان چند سال باشد.
حتی تحت شرایطی که خودمان امید نداشته و جوابی برای مشکلات مان نداشته باشیم, همه مان حامل امید و جوابی برای مشکلات دیگران هستیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#8
**************************************************************************************---بهبودی فرایندی یکنواخت و یک اندازه نیست که بتوان آن را برای همه پیش بینی نمود. اینطور نیست که همه مان به یک صورت فرایند بهبودی را طی کنیم یا از آن بیرون بیاییم. با وجود این نقاط تشابه و همچنین پستی و بلندی های آشنایی در این فرایند وجود دارند که همه مان از آن عبور می کنیم. در این مسیر مقاطع مختلف, مراحل مختلف وهمچنین پیچ ها و پلکان هایی وجود دارند که همه مان آن ها را طی می کنیم. هریک از ما مراحلی خواهد داشت که در طی آن رشد به سزایی خواهیم نمود. 

((پاک زیستن))
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، آریا داریوش
#9
ذات بیماری ما و نشانه های مشهودش ، این واقعیت را نشان می دهد که اعتیاد آزادی نیست . ما معتادان برای آزادی شخصی خیلی ارزش قائلیم . شاید چون سخت طالبش هستیم و در روند پیشرفت بیماری مان به ندرت تجربه اش می کنیم . حتی در دوره های پرهیز هم آزادی مان محدود است . هیچ وقت بطور کاملا مطمئن نیستیم که کارهایمان از روی شوق آگاهانه برای بهبودی مستمر است یا میل ناخود آگاه برای بازگشت به مصرف . ما میخواهیم از آدم ها و شرایط به عنوان ابزار استفاده کنیم و سر رشته همه کارها مان دست خودمان باشد ، در نتیجه آن چه را که معیار دقیق آزادی می دانستیم باعث تباه شدن مان می گردد . درک نمی کنیم که نیاز به کنترل ، خود به نوعی از ترس از دست دادن کنترل سرچشمه می گیرد . این ترس ، که بخشی از آن ناشی از شکست ها و ناکامی ها در حل مشکلات زندگی است ، از انتخاب های هدفمند باز می دارد . از انتخاب هایی که اگر مبنای عمل باشد ، درست همان ترسی را که دست و پای مان را بسته دور می کند .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، آریا داریوش
#10
سلام
بهبودی یک فرایند ممتد است.
من برای ادامه بهبودی باید کاری انجام دهم.
جلسات انجمن معتادان گمنام و کارکرد قدم می تواند من را به سمت آزادی ببرند...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، آریا داریوش


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان