(۱۳۹۸/۱۲/۶، ۱۲:۱۰ عصر)admin2 نوشته است: .
پارادوكس ...
با سلام و درود خدمت تمامي اعضاي همدرد و دوستان بهبودي در سراسر ایران.
در کتاب پایه آمده است: «معتادان گمنام برنامه اي را براي بهبودي به معتادان
ارائه مي دهد که چیزي فراتر از زندگي بدون مصرف مواد مخدر است. نه تنها این
شیوه زندگي، بهتر از جهنمي است که در آن زندگي مي کردیم، بلکه از هر نوع
زندگي که تا به حال شناخته ایم نیز بهتر است».
اکثر ما از بدو ورودمان به انجمن معتادان گمنام با مفاهیمي روبرو مي شویم
که هضم و پذیرش آنها به راحتي برایمان امکان پذیر نیست و حتي گاهي در
مقابل شان از خود مقاومت نیز نشان مي دهیم.
راهکارهایي که در صورت انجام پذیرفتن، نتیجه اي متناقض را به ما هدیه
مي دهند.
پارادوکس ها در NAکم نیستند و شاید هر کدام از ما که مدتي است در برنامه
هستیم، مواردي از آنها را تجربه کرده باشیم که در قدم ها و سنت ها پنهان و
آشکارند.
به نظر اکثر مردم شاید خنده دار باشد که معتادي جهت بهبود حال خود نزد
معتادان دیگر برود و از آنها درخواست کمک کند.
در انجمن معتادان گمنام، تازه واردان مهمترین افراد هر جلسه هستند، در صورتي
که در همه جا اعضاي قدیمي و پیشکسوت از جایگاه ویژه اي برخوردارند. براي
مردم، گذر روزها هفته ها و ماه ها به معني کاسته شدن از طول عمرشان است،
براي ما اضافه شدن به طول پاکيمان.
معمولاً مردم براي حفظ و نگهداري از چیزهایي که دارند به آن مي چسبند در
صورتي که اعضاي ما براي حفظ آنچه که دارند آن را مي بخشند.
معمولاً مردم براي کساني که دوست و عزیزشان مي دارند دعا مي کنند، در
صورتي که در NAما براي کساني که احساس خوبي نسبت به آنها نداریم دعا
ميکنیم.
بدیهي است که براي پیروز شدن باید جنگید و یا لااقل مقاومت کرد، ما درNA
مي آموزیم که براي پیروز شدن باید تسلیم شویم زیرا قدرت ما از قبول ناتواني
ما نشأت مي گیرد.
در سنت هایمان نیز مي آموزیم که عدم دریافت کمک از خارج موجب رشد،
توسعه و قدرت ما مي گردد و همچنی ِ ن قدرت و اتحادمان در گرو هم شکل بودن،
هم فکر بودن و مثل هم بودنمان نیست بلکه بالعک ِ س در گرو تنوع و گوناگوني
ماست.
در فعالیت هاي خدماتي گاهي، بهترین خدمت، خدمت نکردن است و این
خدمت نکردن ممکن است به اندازۀ تمام خدماتي که انجام داده ایم موثر واقع
گردد زی ِ را تداوم حضور ما در گرو رعایت اصل چرخش است و براي «ماندن»
گاهي باید «رفت» که این خود مبحثي مفصل و کامل را مي طلبد و در حوصله
این چند سطر نمي گنجد.
ِ
از دیگر مصادیق پارادوکس مي توان به راهکارهاي بسیار سادۀ برنامه، براي حل
مشکلات بسیار بزرگ اشاره نمود. گاهي یک مشارکت ساده و یا نوشتن یک
ترازنامه روزانه، مي تواند راهگشاي مصائب بزرگي باشد که در نگاه اول لاینحل
به نظر مي رسید.
خلاصه اگر بخواهیم این تضادها را لیست کنیم با موارد بسیار زیادي مواجه
خواهیم شد. شرح این پارادوکس ها به هیچ عنوان به منزلۀ متفاوت جلوه دادن
انجمن ما از جامعه نیست، بلکه در این جا صرفاً به دو دلیل مطرح گردیده است.
نخست ارج نهادن به زوایاي پنهان و آشک ِ ار اصول روحاني برنامه اي که در آن ارائه
تجربه یک معتاد به معتاد دیگر حرف اول و آخر را مي زند! حال اینکه چگونه این
تجارب شکل گرفته، فهم گردیده و به رشته تحریر درآمده اند خود معجزه اي
است که ما اعضاي انجمن معتادان گمنام از آن برخورداریم.
سپس بهانه اي است جهت طرح این پرسش که شما چه تعداد از پارادوکس هاي
این برنامه را مي شناسید؟
براي مان بنویسید، کدام یک از پارادوکس هاي این برنامه بیشترین تأثیر را در
بهبودي شما داشته است
مجله ی پیام بهبودی