۱۴۰۰/۱۱/۱۶، ۰۷:۱۷ صبح
این روزا باز، ترسای زیادی میان تو سرم و داره خستم میکنه
بیشترشم ترس از آینده و امنیت مالی هست
یه کم ربطش میدم به تورم و اوضاع نا مناسبی که چند ساله درگیرش هستیم
میدونم که ترسها که بیان پشت سرش رنجشام قطار قطار صف میکشند
اونوقت دقیقا عکس برنامه اصلا برای امروز نیستم فقط برای فردا و دیروز
دارم فکر می کنم شکرگزاری یادم میره هدف گروه یادم میره پیام بودن و پیام رسانی یادم میره
تراز می گیرم نواقصم ردیف میشن
اما نمی دونم چه کار کنم خدایا من از دست نقص هام عاجزم
خدایا بسمه دیگه نقص هام پدرمو درآوردن خدایا تا کی باید تنبلی و به تعویق انداختن تو کارهام رو کول کنم و دردش رو بکشم منم نمی تونم ولشون کنم
بیشترشم ترس از آینده و امنیت مالی هست
یه کم ربطش میدم به تورم و اوضاع نا مناسبی که چند ساله درگیرش هستیم
میدونم که ترسها که بیان پشت سرش رنجشام قطار قطار صف میکشند
اونوقت دقیقا عکس برنامه اصلا برای امروز نیستم فقط برای فردا و دیروز
دارم فکر می کنم شکرگزاری یادم میره هدف گروه یادم میره پیام بودن و پیام رسانی یادم میره
تراز می گیرم نواقصم ردیف میشن
اما نمی دونم چه کار کنم خدایا من از دست نقص هام عاجزم
خدایا بسمه دیگه نقص هام پدرمو درآوردن خدایا تا کی باید تنبلی و به تعویق انداختن تو کارهام رو کول کنم و دردش رو بکشم منم نمی تونم ولشون کنم