۱۳۹۸/۱۲/۲۲، ۰۸:۳۵ عصر
خیلی مواقع اینقدر درگیر خدمات میشم هدف اصلی فراموشم میشه و ناخواسته در ساختار و جلسات اداری درگیر غرض ورزی باند بازی میشوم ورو نظراتم بیمارگونه پافشاری میکنم و بعدها متوجه میشم که کارم غیراصولی بوده ولی زمانهایی که قبل از جلسات خدماتی تراز میگیرم انگیزه هام رو بررسی میکنم و دعا میکنم بهتر میتونم در راستای سنت دوم حرکت کنم. قسمت دوم هم مثل قسمت اوله اکثر این مسایل رو ناخواسته انجام میدم خیلی مواقع تصور میکنم جواب همه مشکلات انجمن رو بلدم چون پست خدماتی یا پاکی قابل توجهی دارم قطعا باید نظرات من به کرسی بشینه و این خواسته باعث میشه با بیماری تلاش کنم اعمال نظر کنم.ولی هروقت توروند بهبودی بودم وازخود ترازشخصی.وخدماتی داشتم ازاین رفتارهای بیمارگونه توانستم دورباشم . قسمت سوم برام جالبه پیش کسانی که تجربه خدماتی و بهبودی کمتری دارن من میشم سخنور و کمتر گوش میکنم ولی دربرابرکسانی که تجربه بیشتری دارن اون موقع بیشتر شنونده هستم و کمتر نظر میدم با اینکه میدونم کار درستی نیست ولی از دانستن تا عمل کردن کلی فاصله هست.بااین حال هروقت باروشن بینی به خود و اطراف نگاه کردم بهترتوانستم رفتارکنم ودر این موارد توانستم تعادل رو رعایت کنم مشکل امروز من اینه به چیزایی که بلدم سخت میتونم عمل کنم . داشتن تعادل دنبال کردن بهبودی است وکاملا ایمان دارم و امیدوارم بابهبودی ورعایت اصول انجمن میتوان به طور همسان به همه اعضا نگاه کنم و شنونده همه نظرات بودو درگیر شخصیت اعضا نشدتا حقایق انجمن وهدف انجمن بهتر نمود پیداکند.
