۱۳۹۹/۱۰/۳۰، ۱۱:۳۱ عصر
در دوران مصرف، دنیاى واقعى آن قدر براى ما دردآور شده بود که فراموشى رابدان ترجیح مى دادیم . ما سعى م ىکردیم درد خود را از دیگران پنهان کنیم.
منزوى شده و در بند زندا نهایى که از تنهایى خود ساخته بودیم، روزگار م ىگذراندیم و بالاخره از روى ناچارى دست به دامن معتادا نگمنام شدیم. وقتى ما به NA م ىآییم از لحاظ جسمانى، روانى و روحانى ورشکست هایم. ما آنقدر درد و بدبختى کشید هایم که براى پاك ماندن حاضر به انجام هر کارى هستیم.
تنها امید ما دنبال کردن ردپاى کسانى است که مشکل ما را داشته و راه نجات راپیدا کرد هاند و بدون در نظر گرفتن این که ما که هستیم، از کجا آمد هایم، یا چه کرد هایم، ما را در NA م ىپذیرند. اعتیاد، وجه مشترکى به ما م ىدهد که یکدیگر را درك کنیم.