مهمان گرامی، خوشآمدید! |
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.
|
آمار انجمن |
» اعضا: 10,935
» آخرین عضو: محمدرضا معتاد
» موضوعات انجمن: 1,531
» ارسالهای انجمن: 14,209
آمار کامل
|
آخرین موضوعها |
سوال 5: آیا مواقعی در بهب...
انجمن: درست و غلط
آخرین ارسال توسط: Darush sistan
امروز، ۱۱:۱۴ صبح
» پاسخ: 14
» بازدید: 10,874
|
سوال 1 : چرا انجام قدم ده...
انجمن: احساسات در مقابل اعمال
آخرین ارسال توسط: Darush sistan
امروز، ۱۱:۰۹ صبح
» پاسخ: 13
» بازدید: 12,769
|
اعانه
انجمن: کلمه به کلمه
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
دیروز، ۰۸:۴۵ عصر
» پاسخ: 2
» بازدید: 368
|
ترازنامه ای از خودمان
انجمن: ترازنامه اي از خودمان
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۱۰، ۱۲:۱۵ عصر
» پاسخ: 5
» بازدید: 1,126
|
مشارکت آزاد
انجمن: تبادل تجربه
آخرین ارسال توسط: محمدرضا مشهد
۱۴۰۳/۲/۱۰، ۰۳:۳۹ صبح
» پاسخ: 480
» بازدید: 177,557
|
نشریه خوانی
انجمن: تبادل تجربه
آخرین ارسال توسط: محمدرضا مشهد
۱۴۰۳/۲/۱۰، ۰۳:۲۹ صبح
» پاسخ: 990
» بازدید: 284,250
|
فهرست جبران خسارت
انجمن: حرکت به جلو
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۸:۵۰ عصر
» پاسخ: 6
» بازدید: 1,430
|
سوال 13:چه چیز باعث حضور ...
انجمن: ما كوشيديم اين پيام را برسانيم
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۶:۵۵ عصر
» پاسخ: 10
» بازدید: 6,460
|
سوال 23 : مفهوم مراقبت ب...
انجمن: سپردن (واگذاري)
آخرین ارسال توسط: محمدرضا مشهد
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۱:۰۰ عصر
» پاسخ: 20
» بازدید: 23,307
|
مفاهیم 12 گانه معتادان گم...
انجمن: مفاهیم
آخرین ارسال توسط: ناظر14
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۹:۳۳ صبح
» پاسخ: 0
» بازدید: 29
|
کار این کمیته چیست؟ چالش ...
انجمن: خدمات کمیته چیپ و سکه
آخرین ارسال توسط: محمدرضا مشهد
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۷:۰۵ صبح
» پاسخ: 5
» بازدید: 1,808
|
سوال 1 : امروز من به چه چ...
انجمن: اميد
آخرین ارسال توسط: میثم نفیسی
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۵:۱۲ صبح
» پاسخ: 47
» بازدید: 41,469
|
سوال 16: ارزش درمانی کمک ...
انجمن: به معتادان
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۹، ۰۴:۴۱ صبح
» پاسخ: 9
» بازدید: 10,398
|
وفاداری
انجمن: اصول روحانی
آخرین ارسال توسط: rahman28
۱۴۰۳/۲/۸، ۱۲:۵۸ عصر
» پاسخ: 1
» بازدید: 1,708
|
سوال 10:فرق بین جاذبه وتب...
انجمن: ما كوشيديم اين پيام را برسانيم
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۸، ۰۵:۲۸ صبح
» پاسخ: 10
» بازدید: 6,775
|
چرا می مانیم
انجمن: فصل اول پاک زیستن
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۸، ۰۵:۱۸ صبح
» پاسخ: 13
» بازدید: 3,985
|
دورنمای امید
انجمن: فصل اول پاک زیستن
آخرین ارسال توسط: Vahid@beigi
۱۴۰۳/۲/۷، ۰۸:۰۲ صبح
» پاسخ: 10
» بازدید: 3,583
|
برداشت شخصی از فصل اول
انجمن: فصل اول پاک زیستن
آخرین ارسال توسط: .مهدی۲۱
۱۴۰۳/۲/۵، ۱۰:۲۴ عصر
» پاسخ: 10
» بازدید: 3,822
|
سوال 12: به چه صورت اعتیا...
انجمن: انكار
آخرین ارسال توسط: ابراهیم ت
۱۴۰۳/۲/۵، ۰۸:۲۸ صبح
» پاسخ: 36
» بازدید: 37,150
|
سوال 1: مفهوم بیماری اعتی...
انجمن: بیماری اعتیاد
آخرین ارسال توسط: حبیب ۶۶۶
۱۴۰۳/۲/۴، ۰۸:۲۳ صبح
» پاسخ: 129
» بازدید: 101,391
|
|
|
روابط احساسی |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۵۲ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (1)
|
|
روابط احساسی
كتاب پایه راجع به روابط احساسی این پیشنهاد را ارائه میدهد: آنچه را که می خواهیم, آنچه را که درخواست می کنیم و آنچه را که عایدمان شده است برروی کاغذ بیاوریم. وقتی به این سئوالات ساده پاسخ می دهیم شروع به دیدن این نكته می كنیم كه چگونه می توانیم از ابزار بهبودی و تجاربمان برای تغییر رفتارمان و چشیدن طعم صمیمیت ,
استفاده كنیم. یاد می گیریم انگیزه هایمان را بررسی كنیم و راجع به آنچه که میخواهیم صداقت داشته باشیم, شروع بهرهایی از به دوش کشیدن کوله بارهای قدیمی نموده و روابطمان را در زمان حال تجربه می کنیم. تمرین كردناصولی از جمله صداقت، شهامت و ایمان دریچه امكاناتی از جمله عشق، پذیرش و اعتماد را بروی زندگی مانمی گشاید.
|
|
|
جبران خسارت و آشتی |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۵۲ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (4)
|
|
جبران خسارت و آشتی
همچنانكه رفتارمان تغییر می كند دیگر رده ای از تخریب و نابسامانی از خود به جای نمی گذاریم. اما متوجه می شویمكه راهی برای جمع كردن آب ریخته شده وجود ندارد: مواردی وجود دارد که بخشیدن خساراتی که زده ایم برای دیگران دشوار است . جبران نمودن خسارت هایی كه زده ایم برای رهایی از احساس گناه، شرم و پشیمانی كه مدام ما را در دام الگوهای مخرب نگاه می دارند، امری ضروری است. آغاز و پایان این فرایند به این صورت نیست كه با شخصی كه آزار داده ایم بنشینیم و بااو صحبت کنیم. با كمك راهنمایمان؛ با حقیقت آنچه که انجام داده ایم آشتی میکنیم و شروع به این روند می كنیم كه باعواقب كارهایمان به صلح برسیم. اگر قرارباشد جبران خسارت هایمان ارزشی داشته باشند, ما باید رابطه ای صادقانه با خود و تغییرات بارز و واقعی که درزندگی مان بوجود میایند, برقرارکنیم. پرداختن ما به جبران خسارت در بخش های نهایی قدمها, بدون علت نیست. فرایند جبران خسارت یكی ازمهم ترین اعمالی است كه به عهده می گیریم و به همین دلیل با جدیت وارد آن می شویم.
جبران خسارت های مستقیم و شفاهی كه در غالب كلمات به زبان می آوریم در بهبودی ما نقشی حیاتی دارند اما این فقط بخشی از این فرایند را تشكیل می دهد. انجام جبران خسارت بدین معناست كه اجازه دهیم تغییراتی که در شخصیت و رفتار مان رخ میدهند تبدیل به اعمالی مستمرو قابل اعتماد در رابطه با زندگی كسانی شوند كه دوستشان داریم وآنها بتوانند روی این تغییرات حساب کنند. ما این كار را ، صرف نظر از اینكه چنین اشخاصی تغییر نموده اند یا نه، یا آنها ما را می بخشند یا نه و آیا رابطه ما با آنها تبدیل به آنچه آرزویش را داریم می شود یا نه, به انجام می رسانیم. وقتی جلوی خانۀ خودمان را تمیز می كنیم احساس راحتی بیشتری در قلب و روح خود می كنیم اما این کار ما به هیچ عنوان تكلیفی برای دیگران معین نمی كند كه آنها هم حتمأ باید جلوی خانۀ خود را تمیز كنند و به این معنا نیزنمی باشد كه خانواده ما به طوری معجزه آسا تبدیل به آن چیزی که عمری آرزوی آن را داشتیم بشود. اما به احتمال زیاد یاد می گیریم باخانواده خود صلح كنیم وواقعیت آنچه هستند را بپذیریم. می آموزیم آنها را همان جایی كه هستند و بدون قید و شرط و بی توقع ببینیم .
|
|
|
خانواده |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۵۱ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (5)
|
|
خانواده
روابطمان با خانواده هایمان می تواند برخی از بزرگترین چالش های ما را در بر داشته باشد. در رابطه با خانواده هایمان, هرگز تنها یك سری احساسات بخصوص وجود ندارند .برخی اوقات كودكیمان را فقط از پشت عینك خوش بینی می بینیم و در اوقات دیگری فراموش می كنیم چه لذتها و ارزشهایی در كودكی مان وجود داشته است. از هر نظر كه به آن نگاه كنیم عبور از فهرست زخم های واقعی یا واهی كودكیمان میتواند دشوار باشد. روابط با خانواده ها, چه آنها در زندگی کنونی مان باشند و چه نباشند ,برای اکثرمان ازحیاتی ترین مسائل می باشند.
اگر روابط ادامه داری با خانواده هایمان داشته باشیم, شاید نتوانیم تا قدم نهم صبر کنیم تا بتوانیم به دشواری های چنین روابطی بپردازیم. هربار که چنین دشواری هایی را تجربه می کنیم, به عواقب اعمال و همچنین عواقب بهبودی مان ,تفکر می کنیم و این مهم نیست که آیا رسمأ ازخانوادۀ خود جبران خسارت نموده ایم یا خیر.
جبران خسارت یعنی تغییر, و دربهبودی روابطمان با خانواده هایمان مطمئنأ تغییر خواهند نمود. برخی از ما تصمیم می گیریم بین خود و خانواده هایمان فاصله های جدیدی بوجود آوریم. یکی از اعضا به خاطرآورد که مجبور شده بود برای مدت محدودی, محل زندگیش را به مکانی دور از خانواده اش تغییر دهد: " اعضای خانواده ام افراد خوبی بودند اما من باید خود واقعی ام را میافتم و این کار درمحیط خانواده ام امکان پذیر نبود". یکی دیگر از اعضا متوجه شد که برای او جبران خسارت به مفهوم این بود که دیگر آزار و اذیت شدن را تحمل نکند. او احساس کرد که بالاخره می توانست خود را از یک خانوادۀ مخرب دور نماید .
ازطرف دیگر, همچنانکه بهبود پیدا می کنیم, بسیاری از ما خواستا ر داشتن روابط نزدیکتری با خانواده هایمان می گردیم. ما از مصاحبت خانواده هایمان لذت می بریم و می دانیم که توانایی در حضورداشتن و به نوعی سالم درمسائل سهیم بودن و همچنین عضو مسئولی از خانواده بودن, پاداشهای مختص بخود را به همراه خواهد داشت .
آنچه راجع به عضویت درNA یاد می گیریم, می تواند درخانواده هایمان نیز کاربرد داشته باشد. هنگامی که با یک فکر باز و تمایل برای درخدمت بودن, حاضر می شویم, پاداشهای حاصله می توانند بسیار فراتر از تلاشهایمان باشند .
برخی اوقات چنین پاداشهایی درنتیجۀ پیدا کردن عشق و روابطی سازنده با آنهایی که برایمان اهمیت دارند, حاصل می گردد. حتی اگر پاداشهای حاصله را بلافاصله تجربه نکنیم, می توانیم آنها را به مرور زمان مشاهده کنیم. ما به خاطرایجاد واکنش در دیگران, رفتار خود را تغییر نمی دهیم بلکه این کار را انجام می دهیم تا روابطمان با خودمان ,با نیروی برترمان و همچنین دنیای اطرافمان تغییر کند. همچنانکه یادمی گیریم بدون خشم, بدون رنجش یا ترس حضور داشته باشیم, چنان بلوغ عاطفی را تجربه می کنیم که ممکن است هرگز انتظار آن را نداشته باشیم .
|
|
|
انجمن |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۵۱ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (5)
|
|
انجمن
وقتی NA شروع به فعالیت نمود, این فكر ساده كه معتادان می توانند به جای بیرون رانده شدن مدت دارازجامعه, در آن بهبود پیدا كنند، یك ایدۀ افراطی به نظر می رسید. امروز برای اکثر ما ایدۀ بزرگ بهبودی, عشق و صمیمیتی است كه نسبت به اعضای دیگر تجربه می كنیم. ما در انجمن گرد هم می آییم و در حین با هم بودن در می یابیم كه عشق و اعتماد عمیق ما نسبت به یكدیگر, جر و بحث های كوچك و مشكلات ما را تحت الشعاع خود قرار می دهد. پایبندی مانسبت به یکدیگر مانند ریشه ایست که رشد مان را تغذیه میکند .
از زمان اولین تسلیم ما در NA, رابطۀ خاصی میان معتاد در عذاب و انجمن ایجاد می شود. ما از همان ابتدا می دانیم كه NA ریسمان نجات ماست اما ممکن است زمانی كه به وسیلۀ چیز دیگری به ساحل آورده می شویم و دریک مرکز سم زدایی پاک می شویم, این واقعیت را که انجمن ریسمان نجات مان است, به وضوع نبینیم .زمانی كه باید به كسی آموزش دهیم كه NA یك برنامه سم زدایی و یا بازپروری نیست ممکن است احساس درماندگی به ما دست دهد. ما در NA پاك می شویم و پاك می مانیم.
بخشی ازآنچه که اتحاد را برای بهبودی مان ,چنین حیاتی می كند این است که ما می توانیم شباهت های مان را به آسانی فراموش کنیم. حتی اگر مدتی است که در برنامه هستیم, هنوز هم شاید تفاوت هایمان را عاملی برای ایجاد تفرقه در بین مان ببینیم. در صورتیكه همین تفاوتها ما را آزاد می کنند که از درون رشد کنیم. شاید پیشنهاد کمک کردن به تازه واردی که خوب نمی شناسیم برایمان راحت باشد اما وقتی سالهاست در برنامه با یكدیگرآشنا هستیم و هنوزبه یکدیگر اهمیت چندانی نمی دهیم شاید به تلاش بیشتری نیاز است تا از تفاوت هایمان عبور نماییم. میتوانیم ببینیم كسیكه وجودش برایمان چندان خوشایند نیست پیام را طوری به شخص دیگری میرساند كه ما هرگز قادر به انجامشنیستیم. علاقمند بودن به دیگران علیرغم احساس شخصی مان نسبت به آنها میتواند برایمان پاداش های شگفت انگیزیبه همراه داشته باشد .وقتی با كسی كه اورا به سختی می شناسیم یا از او خوشمان نمیاید همدردی میكنیم خلق وخوی مشترك انسانی مان را احساس می كنیم و لایه جدیدی از روحانیت را در وجودمان تشخیص میدهیم.
|
|
|
دوستی ها |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۵۱ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (3)
|
|
دوستی ها
ممكن است اولین كسانی را كه در بهبودی به آنها نزدیك می شویم فقط به این دلیل انتخاب کنیم كه در دسترس مان قراردارند و یا در جلسات خانگی مان شرکت می کنند. وقتی خود را دربحران میابیم , بدون توجه به اینکه آیا به شخصی اعتماد داریم یا خیر, دستهایمان را بسوی او دراز می کنیم و خدا را شکر می کنیم كه كسی هست تا دستمان را گرفته و ما را از لبۀ پرتگاه به عقب بكشد. حتی قبل از اینكه تشخیص دهیم چه كسی قابل اعتماد است, ما نیاز داریم شروع به اعتماد کردن کنیم . درك وتشخیص این نکته، از تجارب دشواری مانند: اعتماد نمودن به كسانی كه نمی باید به آنها اعتماد می کردیم، رنجیده خاطر شدن و با این وجود مجددأ به جلسات بازگشتن, حاصل می شود. به همان نسبت كه احترام مان نسبت به خودمان بیشتر میشود، در انتخاب كسی كه بتوانیم با او درد دل كنیم دقیق تر میگردیم. یكدیگر را بهتر می شناسیم و درعین حال خودمان را نیز بهتر شناخته و درک می کنیم كه دریک رابطۀ دوستانه, خواهان چه چیز بوده و استحقاق چه را داریم . درواقع شروع به تشخیص این مسئله می كنیم كه عوامل یك رابطۀ سالم چیست. احساس امنیت کردن بزرگترین تفاوتیست که در روابطمان بوجود میاید و ما شروع به داشتن این احساس میکنیم که میتوانیم به دیگران اعتماد كنیم و درعین حال خودمان نیز قابل اعتماد تر شویم.
سنت سوم ما به ما می آموزد كه همه ما در NA پذیرفته می شویم و ارتکاب اشتباه منجر به اخراجمان نخواهد شد.
بنابراین فرصت آن را به دست میاوریم که انواع روابط وهمچنین انواع تضادها را تجربه کنیم و با کمال اطمینان بدانیم كه علی رغم همه چیز, هنوز به ما خوشامد گفته خواهد شد. یكی از چیزهایی را كه در بهبودی متوجه میشویم داشتن این فرصت است كه انواع دوستی ها را تجربه و آزمایش کنیم و راههای ارتباط گذاشتنی را که با آنها راحت تریم, شناسایی نماییم, راههایی که خود نیز مرتب در حال تغییر و تحول اند. روابط, سیال و انعطاف پذیر می باشند که این خود منجر به چالش انگیز بودن آنها می گردد. روابط دائمأ درحال تغییر و تحولند. عضوی كه سال ها به نوعی می شناخته ایم ,ما را برای قهوه دعوت می كند و ما سریع با هم دوست می شویم و یا می بینیم از كسی كه سال ها است با او نزدیك بوده ایم كمی فاصله گرفته ایم و دیگر به اندازه گذشته وجه مشتركی با او نداریم. توقعات ما از اینكه یك دوست )یا همسر یا راهنما یا پدر ومادر( باید دارای چه خصوصیاتی باشد می تواند از پرداختن ما به واقعیترابطه مان جلوگیری كند.
|
|
|
زدن پل به دنیایی دیگر – روابط بیرون از انجمن |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۵۰ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (6)
|
|
زدن پل به دنیایی دیگر – روابط بیرون از انجمن
ممكن است روابط ما در NA مانندهیچ یك از روابط دیگرمان نباشند اما این بدین معنی نیست كه آنها تنها روابط زندگی مان و یا حتی تنها روابط مهم برایمان باشند. ما بیرون از انجمن نیز خانواده و دوستانی داریم. معمولاً شغل ما نیز ما را در مصاحبت دیگران قرار میدهد. بسیاری از ما مجددأ تحصیلاتمان را ادامه می دهیم یا راههای دیگری را برای پیگیری اهداف حرفه ای و شخصی خود پیدا می كنیم. علاقه و مهارت هایی در ما آشكار می گردند كه هیچ ارتباطی با بهبودی ندارند اگرچه ممكن است بدون بهبودی تمایلی به پیگیری آنها نداشته باشیم .طی پیگیری علائق و کار و سرگرمی هایمان, به طرقی شگفت انگیز, روابط متفاوتی را با دنیای بیرون ایجاد می كنیم. بعضی از ما عضو جوامع عقیدتی/ مذهبی یا سازمان هایی هستیم كه دارای قید و بند و ضوابط مخصوص به خودشان هستند. در كلیه این روابط میاموزیم و رشد می کنیم, اصول را تمرین می كنیم و راههای جدیدی برای پرداختن به احساسات قدیمی را آزمایش میكنیم. ممكن است گمنامی ما چیزی باشد كه برای حفظ جایگاه خود در چنین دنیاهایی ,باید با احتیاط از آن حراست كنیم.
درجلسات از اصطلاحاتی مانند زمینی ها، آدم های عادی و غیر نظامی ها استفاده می كنیم تا خودمان را از اشخاص غیرانجمنی تفكیك كنیم و بدون آنکه بخواهیم باعث ایجاد فاصلۀ بیشتری بین خود و جامعه بیرون از انجمن شویم. ما با این این ترس كه آمیختن بیش از حدمان با دنیای بیرون, ممکن است منجر به دوری ما از NA گردد, کشمکش خواهیم داشت. اما هریك از ما به دنبال تعادلی هستیم كه به ما اجازه دهد, بدون اینكه بهبودی مان را قربانی كنیم یا خودمان را در معرض ریسك قرار دهیم, در دنیای بیرون نیز باشیم.
زیربنای امنیت و صمیمتی كه درNA وجود دارد میتواند حرکت بسوی دنیای بیرون را برایمان آسان تر كند .آموختنزندگی و خدمت برمبنای سنت هایمان, مهارت های مخصوصی را دراختیارمان قرار میدهد كه در خارج از جلساتطرفدارهای زیادی خواهد داشت. تمایل، صداقت و باور داشتن به اتحاد و ایمان داشتن به فرایند بهبودی, ما را برایهر كجا كه بخواهیم در آن خدمت كنیم, فردی ارزشمند می سازد. ما می دانیم چگونه افرادی مفید و آموزش پذیر بوده و به دیگران احترام گذاشته و اجازه دهیم آنها هم صحبت كنند. قابلیت تمركز برروی هدف اصلی مان ,و خلاقانه در راستای آن كار كردن, چنان بخشی از راه زندگی مان شده كه شاید متوجه نشویم چه ارزشی در دنیای بیرون دارد. یاد گرفتن خدمت به ما مهارت رهبری می آموزد اما از طریق روابط داخل انجمن است كه یك اتفاق ویژه رخ میدهد و به همین خاطر, وصل بودن مان به انجمن از اهمیت به سزایی برخوردار است.
|
|
|
پدر یا مادر بودن |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۴۹ عصر - انجمن: قسمت پنجم روابط
- پاسخ (5)
|
|
پدر یا مادر بودن
شاید هیچ چیز دید ما را نسبت به كودكیمان به اندازه داشتن فرزندان خودمان عوض نكند. ما نگرش جدیدی نسبت به تجارب والدین خود پیدا می كنیم ودر عین حال خودمان را از زاویه ی دید فرزندمان می بینیم. خیلی دلمان میخواهد كه كارها را درست انجام دهیم - اما معنی درست انجام دادن را درك نمی كنیم. ممكن است برای هر یک از ما پدر ومادر خوبی بودن, مفهوم متفاوتی داشته باشد ،ولی علی رغم درکمان از این مبحث , دلمان میخواهد نقش والد را به درستی ایفا کنیم. میتوانیم چنان درگیر فرضیه ها و توقعاتمان در مورد پدر و مادر بودن شویم كه فراموش كنیم این نیز یك رابطه است. تمام چیزهایی كه راجع به روابط در بهبودی یاد می گیریم می توانند به عنوان والدین نیز به ما كمك كنند. متوجه می شویم تمام کشمکشهایی که با سایر روابطمان تجربه می کنیم ,به نوعی در رابطه با فرزندانمان نیزآشکار می گردند.
یاد می گیریم با دقت به صحبت دیگران گوش فرا دهیم و طوری ارتباط برقرار كنیم كه دیگران نیز به حرفهایمان گوش دهند. همانگونه كه در رابطه راهنما و رهجو انجام می دهیم. یاد می گیریم بچه ها یمان را درهمان جایی كه قراردارند ببینیم. مهمتر از همه ,یاد میگیریم که اگر بتوانیم خود مشغولی مان را از سرراه برداریم قادرخواهیم بود عشق، همدردی، همدلی و صمیمت را تجربه كنیم. وقتی با خودمان صلح می كنیم ،با اطرافیان و همچنین فرزندانمان نیز صلح می كنیم. وقتی خویشتن پذیری را تمرین كنیم؛ میتوانیم فرزندانمان را به عنوان انسان هایی كه هستند بپذیریم .شاید بهترین هدیه ای كه می توانیم به فرزندانمان بدهیم ،پذیرفتن خودشان است ونظر باینکه ما نمی توانیم ازجیب خالیخرج کنیم، آنچه که برای فرزندانمان میخواهیم میتواند در طی سفر بهبودیمان ,انگیزه ای نیز برای خودمان باشد.
داشتن فرزند یك تعهد مادام العمر است, چه با دقت و فكر و برنامه ریزی وارد آن شده باشیم وچه كاملاً غافلگیر شده باشیم. یكی از چیزهایی كه پدر و مادر بودن را از سایر روابط در بهبودی متمایز می كند دائمی بودن آن است: ما هیچ وقت پدر و مادر بودن خودرا متوقف نمی كنیم حتی اگر همیشه نزدیک فرزندان خود نباشیم. چه دائما دور بر بچه های خود باشیم و چه هرگز آنها را نبینیم، واقعیتی كه ما پدر ومادر هستیم ما را در حوزۀ قدرت عشقی قرار میدهد كه احتمالا هرگز آنرا نمیشناختیم. ما توانمندتر و آسیب پذیر تر از آنی هستیم كه هرگز تصورش را می كردیم .
داشتن فرزند ما را با عمیق ترین پیوندی که در تمام عمرمان داشته ایم آشنا می کند؛ اما درعین حال رها نمودن و کنترل نکردن فرزندانمان, درسی است که طی مابقی زندگی مان مشغول آموختن آن خواهیم بود.
|
|
|
شهامت |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۴۴ عصر - انجمن: فصل چهارم جسم مان
- پاسخ (3)
|
|
شهامت
آرام ش حاصل از پذیرفت ن آنچه که نمی توانیم تغییر دهیم, اغلب بعد از داشتن شهامت برای تغییر آنچه را که می توانیم, فرا می رسد. بستن درهای قدیمی و بازکردن درهای جدید به شهامت و فروتنی نیاز دارد. بسیاری از ما با شهامت وارد جلسات نشدیم اما آن را دراینجا پیدا می کنیم. ممکن است هنوز ترس داشته باشیم اما ترس مان دیگر ما را از حضور درجلسات و مقابله با چالشها, بازنمی دارد. وقتی ازمیان ترسهایمان عبور می کنیم, ترس مان به ایمان تبدیل می گردد.
این فصل از کتاب نهایتأ در مورد شهامت صحبت می کند: شهامت در پذیرش آنچه که نمی توانیم تغییر دهیم و تغییر آنچه که می توانیم, نگاه کردن به خودمان هرآنطور که هستیم و پذیرفتن خودمان علی رغم آن نگرش, صحبت کردن راجع به چیزهایی که ناراحتمان می کنند و مقابله با بعضی از مسائلی که عمیقأ درما شک و تردید ایجاد می کنند.
کارکرد برنامه دررابطه با بخش جسمی بهبودی مان, الزامأ بدان معنی نیست که باید یک برنامۀ فعالیت های ورزشی را پیگیری کنیم. البته این درمورد بعضی از ما صدق می کند. همۀ ما یک برنامۀ ورزشی یا تغذیۀ سالم یا مراقبت جسمی آگاهانه را تحت عنوان بخشی از برنامۀ روزانه مان, کارنمی کنیم, اما بعضی از ما چنین چیزی را محور بهبودی مان قرارداده ایم .باوجود اینکه نحوۀ کارکردن مان با یکدیگر تفاوت دارد آنچه که ما به مشارکت می گذاریم ,اصول برنامه می باشد. همۀ ما درمیابیم که دیریازود باید با واقعیت جسم مان, هرآنچه که باشد, روبرو شویم و خساراتی را که وارد کرده ایم جبران کنیم. آنچه را که می توانیم, درمان نموده, صداقت داشته و مابقی را تسلیم نیروی برترمان می کنیم .بخشی از آنچه که بدست میاوریم ,پذیرش واقعیت جسمی مان است. بخش دیگری از دستاوردهایمان قدر ت زندگی کردن بر طبق شرایط زندگی است که ما آن را درحد توانمان پیگیری می کنیم. یکیدیگر از دستاوردهایمان داشتن تمایل به زندگی برطبق شرایط آن می باشد.
|
|
|
مرگ, فوت کردن و زندگی با سوگواری |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۴۳ عصر - انجمن: فصل چهارم جسم مان
- پاسخ (2)
|
|
مرگ, فوت کردن و زندگی با سوگواری
معتادان فوت می کنند. ما راجع به این مسئله در نشریات مان سخن می گوییم و دریک یک جلسات به خودمان یاداوری می کنیم که عاقبت اعتیادمان "زندان, تیمارستان و مرگ" می باشد اما درعین حال زمانی که یکی از ما درمی گذرد, مانند افراد غیر معتاد و معمولی از خود واکنش نشان می دهیم یعنی با تعجب, شوکه شدن و رنج شدید .
وقتی یکی از اعضا را ازدست می دهیم, ممکن است همان دستاویزهای اوایل بهبودی را تجربه نموده و بخود بگوییم که برنامه بخوبی کار نمی کند. بعضی از ما تحت این شرایط, دچار دستاویزهای دیگری نیز می شویم – دستاویزهایی مانند: احساس اینکه دلبستگی بیش از حد به دیگران مایۀ دردسر است و همچنین اینکه دوست داشتن یک معتاد دیگر تنها به اتلاف وقت و رنج منجر می شود . برای بعضی از ما, ادامۀ عضویت در انجمن پس از مرگ یک عزیز می تواند بسیار دشوار باشد .حتی ممکن است احساس کنیم دیگران به درستی سوگواری نکرده و واکنش متناسبی از خود نشان نداده اند. وقتی که احساسات مان جریحه دارشده و عصبانی هستیم به سادگی می توانیم دیگران را سرزنش نموده و به سختی می توانیم احساس شفقت و مرتبط بودن داشته باشیم. اما تجربه به ما آموخته است که همین چیزها ,گذشتن از میان شرایط دشوار و حتی سوگواری, را با حفظ پاکی, برایمان آسان تر می نمایند.
البته ازدست دادن معتادان به بیماری اعتیاد تنها راهی نیست که ما مرگ را دربهبودی تجربه می کنیم. معتادان درپاکی نیز فوت می کنند. ما اعضای خانواده و دوستان نزدیک خود را از دست داده ایم و برخی اوقات اینطور به نظرمی رسد که هرچه بیشتر با دیگران ارتباط داشته و بدانها نزدیک باشیم, احتمال سوگواری برای مرگ کسی بیشتر می گردد. چنین چیزی واقعیت دارد چرا که ما اکنون بیشتر دوست داریم, بیشتر اهمیت می دهیم و بیشتر از آنچه که تا بحال انجام داده ایم و احتمالأ بیشتر از آنهایی که انجمنی نیستند, مشارکت می کنیم. یکی از پاداش های بهبودی داشتن یک زندگی غنی و مملو از افرادی است که برایشان اهمیت قائلیم اما ازدست دادن چنین افرادی می تواند برایمان دشوار باشد. برخی اوقات احساس گناه می کنیم که ما زنده مانده ایم اما آنها جان خود را ازدست داده اند. شاید هرگز درک نکنیم که چرا بعضی از ما عمری طولانی داشته و بعضی دیگر خیلی زود ازاین دنیا می روند. پاسخهایی که بسیاری از ما درقدمها میابیم, ما را ازمیان لحظات حقیق ی شک و تردیدعبور می دهند, اما این پاسخها برای هریک از ما بخصوص بوده و می توانند متفاوت باشند. فرایند سوگواری ما را مجبور می کند تا با سؤالهای پاسخ داده نشده مان صلح کنیم که این خود یک هدیه می باشد.
|
|
|
پیرشدن |
ارسال کننده: admin.a - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳، ۰۷:۴۳ عصر - انجمن: فصل چهارم جسم مان
- پاسخ (2)
|
|
پیرشدن
آن مقاطعی از زندگی که هرکسی باید با آن درگیر شود, بواسطۀ بیمار ی اعتیاد برایمان متفاوت می باشند و شاید تحت تأثیر وسوسه و خودمحوری مان بیش از آنچه که هستند به نظر آیند. و شاید خیلی ساده, درمقایسه با دوستان غیر معتاد و همسایگان مان, واکنش های ما نسبت به زندگی پرماجراتر باشند .اما علاوه برآن, ما باید با آن چالش های جسمی که عواقب اعتیاد فعالمان بوده اند, کنار بیاییم. بعضی ها چنین عواقبی را بهای گزاف زندگی کردن نامیده اند .
بواسطۀ تجاربمان در اعتیاد فعال, بسیاری از ما مبتلا به بیماری های دیگری نیز شده ایم و شاید مجبورشویم قبل از داشتن تمایل یا توانایی برای تحت درمان قرارگرفتن, با شرم و احساس گناهی که داریم کناربیاییم .برخی از ما بحرانهای عاطفی مانند خشونت و یا آزاری را که پیامدهای آن مدت ها پس از التیام کبودی ها باقی خواهند ماند ,تجربه نموده ایم .یکی از اعضا چنین گفت: "ایجاد ارتباط با جسمم یک فرایند بسیار طولانی بوده است و با دریافت هراطلاعات جدیدی از آن, احساس دلهره به من دست می داد". ما درگذشته دچار سانحه شده, درگیر روابط احساسی خشونت آمیز بوده و در کتک کاری و جنگ شرکت داشته و در زندان بوده ایم. همۀ این شرایط پیامدهایی جسمی و عاطفی به همراه داشته اند که در درازمدت, خود را به عناوین مختلف نشان می دهند. برای برخی از ما, تجربۀ ساده و درعین حال عجیبی وجود دارد که گویی زمان را گم کرده بودیم: وقتی پاک می شویم, ممکن است احساس کنیم از یک خواب طولانی بیدارشده ایم. یکی از اعضا چنین گفت: " وقتی جلوی آینه می ایستم زن مسنی را می بینم که به من خیره شده است و هربارکه این اتفاق می افتد منجر به شوکه شدنم می گردد". به نظرمیاید آخرین باری که خود را دیدم درست قبل از شروع به مصرف مواد بود. احساس می کنم هنوز یک بچه ام اما قیافه ام شبیه یک مادربزرگ گشته است .
|
|
|
|